لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
پنجشنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳ تهران ۰۹:۵۲

سرنوشت سوريه در سال ۲۰۱۳


جنگ داخلی کنونی سوريه به بزرگترين ميدان برخورد نيروهای منطقه ای و بين المللی در دوره حاضر پس از زمان جنگ ويتنام و جنگ مجاهدين با اتحاد جماهير شوروی تبديل شده است.

در زمان آغاز قيام سوريه در مارس ۲۰۱۱، تقريبا همه، از جمله صاحب نظران، سياستمداران، استادان و محققان، پيش بينی می کردند که اسد ظرف يک ماه سقوط خواهد کرد در حالی که به نظر نگارنده، چنین چیزی ممکن نبود.

به گفته سازمان ديده بان حقوق بشر سازمان ملل متحد، شمار کشته شدگان در سوريه در حال حاضر به بيش از ۸۰۰۰۰ نفر و يا به عبارتی ديگر تقريبا ماهی ۴۰۰۰ نفر رسيده است وحاصل اين بحران ميليون ها نفر پناهجو و آواره شدن يک پنجم جمعيت اين کشور بوده است. تخمين های غير رسمی گزارش شده توسط سوری ها و فعالان حقوق بشر بسيار بالاتر از اين ارقام است. تقريبا دو سال از جنگ داخلی سوريه می گذرد و با اين حال اسد هنوز در قدرت است.

هر چند، پيش بينی آنچه در سوريه اتفاق خواهد افتاد دشوار است، به احتمال زياد جنگ داخلی فعلی به دليل بن بست و تنش های موجود بدون هيچ نتيجه ای ادامه خواهد يافت.

وضعیت موجود به حالت بن بست باقی می ماند

اول
، در سطح داخلی گروه های پراکنده و بی برنامه در غالب گروه های شورشی، اسلامگرا، مخالف در حال مبارزه عليه نيروهای بی رحم رژيم علوی اسد هستند. و در چنین حالتی وضعیت بن بست روشن است، هيچ يک ازدو طرف قادر به سرنگونی و يا سرکوب ديگری نيست. عوامل مختلف در ايجاد اين وضعيت بن بست دخيل است؛ نگرانی اقليت ها از آينده سوريه، اختلافات اساسی ميان گروه های مخالف، دلگرمی دادن وحمايت ديپلماتيک، نظامی، ديپلماتيک ايران و روسيه نيز مانع از هم پاشی نظام اسد شده است.

دوم، در سطح منطقه ای، جنگ سرد ژئوپوليتيک، ژئواستراتژيک، ايدئولوژيک و رقابت مذهب شيعه در مقابل سنی بين ايران و ديگر کشورهای عرب خليج فارس سطح دوم از تنش است. در نهايت، در سطح بين المللی، از يک سو، روسيه، و چين حفاظت از رژيم اسد و همچنين به عنوان وتو هر رزولوشن عليه اسد سازمان ملل متحد، و در طرف ديگر، ايالات متحده، متحدان غربی آن، و کشورهای عربی خليج خواستار اسد به گام کنار ، بن بست سوم پروژه.

اگر چه آينده سوريه نامشخص است، ولی با ين وجود می توان تخمين مورد قبولی در باره يک سال آينده ارائه کرد. سوريه مرکز ناسيوناليسم عرب است، با اين حال احتمال اينکه اسد همچنان بر راس قدرت بباقی بماند بيشتراست.

بسياری بر اين باور بودند که بشار اسد ضعيف است و در آستانه سقوط. اين استدلال با توجه به روند تاريخ درست به نظر می رسد؛ اگر به تاريخ توجه کنيم وارثان نظام های ديکتاتوری ضعيف تر از پدران خود بوده اند و در معمولا رژيم در دوره آنها سقوط کرده است.

به عنوان مثال رضا شاه به عنوان يک ديکتاتور قوی در سياست ايران شناخته می شود، در حالی که پسرش، محمد رضا شاه، ضعيف بود و قدرت خود را به اسلام گرايان واگذار کرد.

هنگامی که حافظ اسد، پدر بشار اسد، به قدرت رسيد حکومت سوريه ضعيف بود و دهه ها پس از استقلال از فرانسه اکثر روسای جمهورهای سوريه فقط برای چند ماه قدرت را در دست داشتند و در نهايت توسط يک کودتا سرنگون می شدند.

تا جايی که سياستمداران سوری اميد به استمرار وجود سوريه را از دست دادند و نظر ادغام با مصر در آن زمان قدرت گرفته بود. با اين حال، حافظ اسد يک سياستمدار زيرک بود که توانست سوريه را تبديل به يک بازيکن کليدی ژئوپوليتيک در خاور ميانه و غرب کند. بسياری از مقامات قدرتمند ترين جهان سوريه را به عنوان بازيگری توانمند در خاور ميانه و شمال آفريقا شناختند.

بشار اسد در قدرت خواهد ماند

ممکن است که بشار اسد در حد پدرش نباشد، اما گارد پدرش و ساختارهايی که پدرش ايجاد کرده هنوز برقرار هستند. بشار اسد و گارد وی ماهرانه از نقاط ضعف موجود در ساختار جامعه مدرن بين المللی، سازمان ملل متحد، کميته بين المللی صليب سرخ، و غيره استفاده می کنند و به طرز ماهرانه ای تا کنون از اشتباهات مبارک، قذافی، و بن علی پرهيز کرده اند.

پدر بشار اسد برای به دست آوردن منافع استراتژيک، اقتصادی، و جغرافيايی از ايران بر عليه عربستان سعودی و ديگر کشورهای خليج فارس استفاده کرد، و در حال حاضر بشار اسد و گارد وی نه فقط از ايران در برابر عربستان سعودی استفاده می کنند، بلکه روسيه و چين را در برابر آمريکا و قدرت های غربی به بازی گرفته اند.

علاوه بر اين، بشار اسد و گارد او از يکی از قدرتمند ترين ابزار در جنگ، يعنی تبليغات، استفاده می کنند. از همان آغاز رژيم با زيرکی اين پيام را به همه رساند که اگر آنها سقوط کنند اسلام گرايان تندرو و تروريست ها ابتدا کشور را در دست خواهند گرفت به تدريج بر کل کشور خاور ميانه مسلط خواهند شد. تاکيد بر کلمات «تروريست ها» و «اسلام راديکال» موثرترين راه در ايجاد ترديد درغرب بوده است. به طوری که تنها گزينه اکنون انتخاب بين بد و بد تر به نظر می رسد.

همين موضوع در داخل کشور برای ترساندن اقليت ها، از جمله مسيحيان، دروزی ها و شيعه ها، که آينده خود با حضور مخالفان رژيم نا امن می بينند به کار برده شد. يک بار ديگر برای اقليت اين مثال صدق می کند که شيطان شناخته شده بهتر از آنی هست که ناشناس است.

به علاوه با راهنمايی های جمهوری اسلامی ايران در بازی شطرنج سياسی و بازی دادن غرب در مورد برنامه هسته ای اش مهارت بالايی نشان داده، رژيم سوريه هم از روندهای مشابه استفاده می کند. به نظر می رسد که جنگ های داخلی و کشته شدن روزانه ۸۰-۹۰ نفر ادامه خواهد يافت و اسد به جای کناره گيری همچنان به سرکوب مخالفان خواهد پرداخت.
XS
SM
MD
LG