مدیرکل بهزیستی استان تهران اعلام کرد که سازمان متبوع او با مهدکودکهایی که، به گفته او، «برنامههای غیراخلاقی» از جمله رقص به کودکان آموزش میدهند برخورد میکند.
ولیالله نصر گفته است که برنامههای آموزشی باید در راستای آن چه که او موازین اسلامی خوانده است باشد.
رادیوفردا در این باره با مدیر یک مهدکودک در مرکز تهران که نخواسته است نامش فاش شود گفتوگو کرده است:
مدیر مهدکودک: نه خیلی جدید. به هر صورت ما هم مملکتمان اسلامی است و هم دینمان و با لهو و لعب هم دین اسلام مخالف است. شاید به همین دلیل است که صلاح نمیدانند که بچهها از همان بچگی که شخصیتشان شکل میگیرد، این مسئله رواج داشته باشد.
من از سال ۸۲ مهدکودک را باز کردم و از همان سال ۸۲ که مهد را افتتاح کردم ما نه کلاس رقص و نه کلاس باله داشتیم. البته به طور مرتب به ما بخشنامه میشد که نبایستی این کلاسها را دایر کنیم.
ما واحد کارها را که ممکن است همراه آن آهنگی هم نواخته شود، آموزش داده میشود که آن هم با سازهایی مثل ارگ است ولیکن کمی که بچهها بزرگتر میشوند ممکن است که فلوت و ارگ و این سازها هم به آموزششان اضافه شود، ولی همه اینها به صورت آموزش ساز است و نه آموزش آواز.
والله اینها را دیگر باید بزرگترها و برنامهریزها در سطح کلان تنظیم کنند. ما برای این که بچهها کسل و افسرده نشوند به شکلی با آهنگهایی که مجاز باشند و مشکلی نداشته باشند شعرها را به آنها آموزش میدهیم.
تقریبا به ما گفتهاند که برنامهها باید چه طور باشد. در واقع آموزش را با آن چه که اسلام معنا میکنید، جدا کردهاند.
نه. فعلا نه. جلسه توجیهی به آن معنا نداشتهایم. ولی جلسهای داشتهایم که در آنجا عنوان شده است که بچهها از همان اوان کودکی وقتی که شخصیتشان شکل بگیرد باید با یک سری مفاهیم آشنا شوند تا وقتی که بزرگتر میشوند، قبول دین و مذهب برایشان راحتتر باشد.
اصلا باید بچهها از همان دوران مهدکودک بسیاری از مسائلی را که با سنشان هماهنگی دارد، آموزش ببینند تا شخصیتشان از همان کودکی شکل بگیرد.
ما با چند دسته از اولیا طرفیم، یک دسته مذهبیاند، عدهای بین مذهبی و غیرمذهبی هستند و عده دیگری هم اعتقادات ضعیفتر دینی دارند.
در هر صورت وقتی با آگاهی از برنامههای مهدکودک فرزندشان را در مهدکودک ثبت نام میکنند، یعنی قبول کردهاند که فرزندشان در همان محیط و تحت همان آموزشها باید قرار بگیرد. در نتیجه آنها هم خودشان را با برنامه مهدکودک وفق میدهند. اما این که در خانههایشان چه میگذرد، ما دیگر نمیدانیم.
ما دو شیوه مدیریت داریم. یکی رفتارهای خودمان و دیگری رفتارهایی است که به ما ابلاغ میشود. بنده خودم را نمیگویم، برخی مدیریتهای مهدکودکهای دیگر این احتمال وجود دارد که خودشان هم برخی برنامهها را قبول نداشته باشند. ولی وقتی چیزی به شکل قانون ابلاغ میشود، تقریبا همگی اجرا میکنند.
الان تمام جامعه ما این مدلی است. در نتیجه این مسائل اموری نیست که کیفیت کار را پایین بیاورد. همان طور که گفتم ما تا آن حد آزادی داریم که بچهها سرودهایشان را با آهنگ بخوانند. و بچهها و خانوادهها هم معمولا در همین حد و حدود انتظار دارند.
الان در جامعه ما کلاس رقص و باله و آواز خیلی زیاد است. کلاسهای آزاد در این مورد خیلی زیاد است و خانوادههایی که مایل باشند میتوانند از این کلاسها استفاده کنند.
هرگز چنین چیزی نبوده است.
ولیالله نصر گفته است که برنامههای آموزشی باید در راستای آن چه که او موازین اسلامی خوانده است باشد.
رادیوفردا در این باره با مدیر یک مهدکودک در مرکز تهران که نخواسته است نامش فاش شود گفتوگو کرده است:
مدیر مهدکودک: نه خیلی جدید. به هر صورت ما هم مملکتمان اسلامی است و هم دینمان و با لهو و لعب هم دین اسلام مخالف است. شاید به همین دلیل است که صلاح نمیدانند که بچهها از همان بچگی که شخصیتشان شکل میگیرد، این مسئله رواج داشته باشد.
- در هر صورت تاریخ آغاز این مخالفت را میدانید؟ چه زمانی بود که این مخالفت شروع شد؟
من از سال ۸۲ مهدکودک را باز کردم و از همان سال ۸۲ که مهد را افتتاح کردم ما نه کلاس رقص و نه کلاس باله داشتیم. البته به طور مرتب به ما بخشنامه میشد که نبایستی این کلاسها را دایر کنیم.
- معمولا دیده شده است که در مهدکودک گاهی موسیقی هم آموزش داده میشود. از قول آقای ولیالله نصر به موارد «رقص و آواز» اشاره شده است. الان به چه صورت است؟ آیا آموزش آواز هم ممنوع شده است؟
ما واحد کارها را که ممکن است همراه آن آهنگی هم نواخته شود، آموزش داده میشود که آن هم با سازهایی مثل ارگ است ولیکن کمی که بچهها بزرگتر میشوند ممکن است که فلوت و ارگ و این سازها هم به آموزششان اضافه شود، ولی همه اینها به صورت آموزش ساز است و نه آموزش آواز.
- بچهها از محیط خانه به مهد کودک میآیند. آنها معمولا در محیط خانه و خانواده با این قبیل چیزها آشنا میشوند. یعنی بالاخره در میان خانوادهها رقصی وجود دارد. آوازی شنیده میشود. موسیقی گوش داده میشود که امکان دارد آن موسیقی، موسیقی مورد تایید مقامات رسمی هم نباشد. این محدودیتها تا چه اندازه اساسا کارساز است؟
والله اینها را دیگر باید بزرگترها و برنامهریزها در سطح کلان تنظیم کنند. ما برای این که بچهها کسل و افسرده نشوند به شکلی با آهنگهایی که مجاز باشند و مشکلی نداشته باشند شعرها را به آنها آموزش میدهیم.
- آقای ولیالله نصر، مدیر کل بهزیستی استان تهران، گفتهاند که برنامههای مهدکودک بایستی در راستای موازین اسلام و موازین شرعی باشد. آیا دقیقا این برای شما مشخص شده است که منظور ایشان از موازین اسلامی و شرعی چیست؟ یعنی در این بخشنامه به طور دقیق مشخص شده است که شما چه کاری باید انجام بدهید که برنامههایتان در آن راستا قرار بگیرد؟
تقریبا به ما گفتهاند که برنامهها باید چه طور باشد. در واقع آموزش را با آن چه که اسلام معنا میکنید، جدا کردهاند.
- شما میگویید «تقریبا» میدانید. یعنی دقیقا برای شما مشخص شده است یا خیر؟ برایتان جلسات توجیهی گذاشته شده که این مسائل را آموزش بدهند؟
نه. فعلا نه. جلسه توجیهی به آن معنا نداشتهایم. ولی جلسهای داشتهایم که در آنجا عنوان شده است که بچهها از همان اوان کودکی وقتی که شخصیتشان شکل بگیرد باید با یک سری مفاهیم آشنا شوند تا وقتی که بزرگتر میشوند، قبول دین و مذهب برایشان راحتتر باشد.
اصلا باید بچهها از همان دوران مهدکودک بسیاری از مسائلی را که با سنشان هماهنگی دارد، آموزش ببینند تا شخصیتشان از همان کودکی شکل بگیرد.
- نظر خانوادهها در این مورد چیست؟ به عنوان مثال، اگر آن چیزی که آقای نصر عنوانش را رقص و آواز گذاشتهاند از برنامههای مهدکودک حذف شود، آیا خانوادهها با این تغییر موافقت میکنند؟
ما با چند دسته از اولیا طرفیم، یک دسته مذهبیاند، عدهای بین مذهبی و غیرمذهبی هستند و عده دیگری هم اعتقادات ضعیفتر دینی دارند.
در هر صورت وقتی با آگاهی از برنامههای مهدکودک فرزندشان را در مهدکودک ثبت نام میکنند، یعنی قبول کردهاند که فرزندشان در همان محیط و تحت همان آموزشها باید قرار بگیرد. در نتیجه آنها هم خودشان را با برنامه مهدکودک وفق میدهند. اما این که در خانههایشان چه میگذرد، ما دیگر نمیدانیم.
- این جور برنامهها که به صورت بخشنامه و دستورالعمل به شما ابلاغ میشود، چه قدر بر عملکرد و کار شما تاثیر میگذارد؟
ما دو شیوه مدیریت داریم. یکی رفتارهای خودمان و دیگری رفتارهایی است که به ما ابلاغ میشود. بنده خودم را نمیگویم، برخی مدیریتهای مهدکودکهای دیگر این احتمال وجود دارد که خودشان هم برخی برنامهها را قبول نداشته باشند. ولی وقتی چیزی به شکل قانون ابلاغ میشود، تقریبا همگی اجرا میکنند.
الان تمام جامعه ما این مدلی است. در نتیجه این مسائل اموری نیست که کیفیت کار را پایین بیاورد. همان طور که گفتم ما تا آن حد آزادی داریم که بچهها سرودهایشان را با آهنگ بخوانند. و بچهها و خانوادهها هم معمولا در همین حد و حدود انتظار دارند.
الان در جامعه ما کلاس رقص و باله و آواز خیلی زیاد است. کلاسهای آزاد در این مورد خیلی زیاد است و خانوادههایی که مایل باشند میتوانند از این کلاسها استفاده کنند.
- قبل از این که بخواهند چنین طرحهایی بدهند، تا به حال شده است که با شما که مدیر یک مهدکودک هستید، سابقه کافی دارید و چند سال است که در این زمینهها فعالیت میکنید، نشستی برگزار کنند؟ آسیبشناسی کنند و بعد از آن چنین طرحهایی را به اجرا بگذارند؟
هرگز چنین چیزی نبوده است.