لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
پنجشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۳ تهران ۱۴:۴۷

آندره آرزومانیان پیانیست «پاییز طلایی» درگذشت


آندره آرزومانيان
آندره آرزومانيان
آندره آرزومانيان نوازنده برجسته پيانو که از بيماری سرطان استخوان رنج می برد در سن ۵۶ سالگی، در تهران درگذشت. آندره آرزومانيان نوازنده «پيانو» و سازنده موسيقی متن فيلم‌های «سيمرغ» اکبر صادقی،«ماهی» کامپوزيا پرتويی، «شنگول و منگول» پرويز صبری، «رانده شده» جهانگير جهانگيری، «سکوت» علی‌ سجاد‌حسينی، «علی و غول جنگل» بيژن بی‌رنگ و مسعود رسام، «خانواده کوچک ما» شاپور قريب، «از بلور خون» جمشيد عندليبی، «بی‌تو هرگز» هوشنگ درويش‌پور ، بود.

به گزارش ايسنا، آندره آرزومانيان هنوز سه آلبوم منتشر نشده دارد.

آقای آرزومانيان پس از انجام سه عمل جراحی پياپی توانايی حرکتی خود را از دست داده بود او قصد داشت شاخص ترين کارهای واروژان آهنگساز صاحب سبک ايرانی را با همراهی ارکستر سمفونيک ارمنستان به روی صحنه ببرد که مرگ مجال اين کار را به او نداد.



آقای آرزومانيان علاوه بر نوازندگی در ساخت موسيقی فيلم هم تا سال ۱۳۸۷ خورشيدی فعال بود ،او کار خود را از سال های پس از انقلاب اسلامی آغاز کرده بود و از جمله درخشانترين کارهايش در عرصه نوازندگی می توان به آلبوم پاييز طلايی اثر فريبرز لاچينی اشاره کرد. راديو فردا درباره درگذشت اين هنرمند با عباس لطيفی آهنگساز و تنظيم کننده موسيقی در تهران گفت و گو کرده است.

عباس لطيفی: مرحوم آرزومانيان می شود گفت نه فقط به اعتقاد من بلکه خيلی از دوستان ديگرمان يکی از بهترين نوازندگان پيانو در کشور ايران بود که متاسفانه کسی قدر ايشان را ندانست. فعاليتش بيشتر در زمينه نوازندگی بود البته آهنگسازی و تنظيم ارکستر هم انجام داد. مثلا آلبوم «خواب گريه ها»ی قاسم افشار، تنظميش کلا کار آقای آرزومانيان بود.

می توانيد بگوييد در نوازندگی پيانو بيشتر تابع چه روشی بودند، آيا از کسی تبعيت می کردند، يا الگوی خاصی داشتند در نوازندگی؟

اصلا، آقای آرزومانيان چون من خوشبختانه يک بار با ايشان ضبط داشتم، چيزی که من از ايشان ديدم واقعا کار خودش را انجام می داد. واقعا جزو نوابغ بود. چيزی که آهنگساز از او می خواست، ورای ايده ای را که به او می گفتند، انجام می داد. به خاطر همين آهنگسازان به طور معمول ازش خيلی راضی بودند. خيلی. چون کارشان را خيلی بهتر می کرد. نمی خواهم نام ببرم ولی بودند کسانی که کارشان را دادند و خيلی ۱۸۰ درجه کار تغيير کرده. يک جور ديگر شده. خيلی بهتر شده است.

شما اشاره کرديد که قدر ايشان دانسته نشد. منظورتان چه بود؟

يک سری چيزهاست که درون دل ايشان بود و من خبر ندارم. ولی از اينکه گفتم قدر ايشان دانسته نشد، من يک جايی بودم برای يکی از دوستانمان، شايد بشناسيد آقای محمدرضا احمديان، ايشان هم از اساتيد موسيقی هستند، داشتم با ايشان صحبت می کردم و به ايشان گفتم آندره آرزومانيان يکی بود و متاسفانه کشور ما نتوانست برايش کاری کند. اگر همين آدم در يک کشور پيشرفته زندگی می کرد، در دنيای غرب اگر بود، مطمئنا جزو شاخص های آن کشور می شد و همه با انگشت نشانس می دادند. وضعيت مالی بسيار خوب و اين اتفاق برايش نيافتاد.

شما خودتان تنظيم کننده هم هستيد و اشاره هم کرديد که آندره آرزومانيان يکی از کارهای قاسم افشار، خواننده ای که در ايران است، تنظيم کرده بود. می توانيد بگوييد وقتی به تنظيم ايشان نگاه می کنيد با توجه به اينکه ايشان نوازنده پيانو بودند، اصولا تنظيم شان چه شاخصه هايی داشت؟

به قول آقای عبدی يمينی که ايشان هم فوت شدند، خدا رحمتشان کند، آقای يمينی می گفت اگر اشکال موسيقايی در کار نباشد بقيه اش سليقه است. ولی من کلا کار ايشان را دوست داشتم. شايد صرفا نه به خاطر فقط تنظيم، در زمينه تنظيم نمی توانم زياد صحبت کنم. ولی در نوازندگی ايشان شاخص بود. يک چيزی هم اگر وقتی باشد بگويم جالب است، يک کاری داشتيم در استوديو ضبط می کرديم و من زنگ زده بودم آقای آرزومانيان بيايند و زحمت نوازندگی پيانو را بکشند.

من خودم قبل از اينکه ايشان بيايد، نشستم اين کار را به صورت می گوييم شاهد، زدم که بداند می خواهد چه کار کند. نت هم به ايشان دادم. ايشان که تشريف آورد، گفتم آقای آرزومانيان من جسارتا خودم رفتم توی استوديو اين را زده ام فقط می خواهم شما بشنويد، اگر ايرادی چيزی هست که خود شما انجام دهيد. کار را پخش کرديم دراستوديو پاپ هم بود، ايشان نشست کامل گوش داد و طبق معمول هميشه نسکافه می خورد، نسکافه اش را داشت می خورد و گوش می داد. بعد که تمام شد، برای من دست زد و گفت آقای لطيفی شما خيلی زيبا نواختيد. چقدر دست تان ملايم و شيک و رمانتيک است.

چرا گفتيد من بيايم بزنم؟

من، خدا شاهد است چشمم پر اشک شد، يک لحظه ماندم. گفتم آقای آرزومانيان اصلا اينطور نيست. شما استاديد و من دوست داشتم از رنگ نوازندگی شما استفاده کنم. چون همه کارهايم را هميشه خودم می زدم، دوست داشتم اين بار شما باشيد. و ايشان گفت چشم من ايفای نقش می کنم ولی انشاءالله بتوانم آن چيزی که شما می خواهيد انجام دهم.

رفت تو و ظرف پنج دقيقه چيزی زد که من واقعا لذت بردم. بعد از اينکه از استوديو آمد بيرون به من گفت اگر ايرادی چيزی هست می توانم دوباره برايتان بنوازم. من وقتی ازشان تشکر کردم و می خواستيم خداحافظی کنيم، ايشان تقريبا تا کمر خم شد جلوی من و گفت من خيلی لذت بردم از اينکه با شما آشنا شدم. واقعا من گريه ام گرفت يک لحظه. گفتم بعضی ها را می بينم چقدر مغرور و بد برخورد اند و يک نفر مثل آندره آرزومانيان اينقدر خوش برخورد و متواضع است. کسی که همه می دانند به جرات بهترين پيانيست ايران است، جزو بهترين های ايران است، اينقدر تواضع دارد.

XS
SM
MD
LG