لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
جمعه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳ تهران ۰۱:۲۶

«فرمول دقیقی برای حل مشکل ایران وجود ندارد»


دیپلماسی باراک اوباما در قبال ایران تا چه اندازه موفق بوده است و تا چه اندازه فشارهای بین‌المللی به‌ویژه بر اقتصاد ایران توانسته است جمهوری اسلامی را به همراهی با خواسته‌های بین‌المللی متقاعد کند؟

ولی نصر، از پژوهشگران معتبر مسائل خاورمیانه و تحلیلگر روابط بین‌الملل، که از مشاوران ریچارد هالبروک در کابینه اوباما بود، در مقاله‌ای که بلومبرگ منتشر شده، این موضوع را مورد ارزیابی قرار داده است.

«زمان چندانی از روزهایی که دولت اوباما مدعی بود در برخورد با ایران به کامیابی دست یافته نمی‌گذرد. کامیابی که به گفته آنها دولت بوش از دستیابی به آن ناتوان بود. ظاهراً حکومت تضعیف شده و منزوی ایران دیگر نمی‌تواند اسباب نگرانی آمریکا باشد.

اما امروز به نظر می‌رسد که سیاست آمریکا درباره ایران سیاستی درهم برهم است. ادعاهای این دولت درباره پیروزی‌اش در این زمینه به طبلی توخالی می‌ماند. ایران نه تنها منکوب نشده بلکه جسورتر و متخاصم‌تر از همیشه به پیش می‌رود.

ائتلاف گسترده که ایالات متحده علیه این کشور فراهم کرده بود، اکنون متلاشی شده است. گزارش محتاطانه آژانس بین‌المللی انرژی اتمی که سرانجام ایران را متهم به تلاش پنهان برای دستیابی به سلاح هسته‌ای کرد، خطر را در برابر دیدگان ما به تصویر می‌کشد.

برای بازنگری در سیاست‌های ایالت متحده لازم است مروری داشته باشیم بر علل ناکامیابی‌ها. در حالی که دولت بوش با تهدید نظامی می‌کوشید سبب توقف برنامه هسته‌ای ایران شود مقام‌های دولت اوباما خبرهایی را به بیرون درز دادند مبنی بر این که از طریق خرابکاری به این هدف دست یافته‌اند، یعنی از طریق کرم رایانه‌ای استاکس نت که محصول همکاری با اسرائیل است توانسته‌اند پیشرفت ایران را در این زمینه چند سالی به عقب بیاندازند.

تیم اوباما همچنین موفق شد روسیه و چین را که به طور متعارف با اعمال تحریم‌های سخت علیه ایران مخالف بودند با خود در سازمان ملل همراه سازد.

جدا از اینکه ویروس استاکس نت از کجا آمده بود ایران اذعان داشت که این ویروس آسیب‌هایی به برنامه هسته‌ای‌اش وارد آورده است که به ادعای آنها اهدافی صلح‌جویانه را دنبال می‌کند.

ایران در عرصه اقتصاد دچار تزلزل شده بود و در حوزه سیاست دچار دودستگی. از این گذشته گردباد سیاسی ناشی از بهار عرب هواداری خاورمیانه را از رژیم خودکامه ایران محروم کرد.

اقدام احمدی‌نژاد به آزاد کردن دو کوهنورد آمریکایی متهم به جاسوسی و از سوی دیگر پیشنهاد ایران برای از سرگیری گفت‌وگوهای هسته‌ای به این تعبیر شد که ایران زیر فشارهای جهانی خم شده است. این بود که مدعی شدند روش دولت اوباما دارد کار می‌کند و جهان کنار ایالات متحده آمریکا ایستاده است و ایران سرشکسته در پی راهی برای خروج از این انزوا است.

اما این آن ایرانی نیست که امروز پیش روی ما است. ماه پیش مقام‌های دولت آمریکا اتهام‌هایی را در راستای طرح ایران برای کشتن سفیر سعودی متوجه این کشور ساختند. این خبر گزارش آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را در پی داشت.

نامزدهای نمایندگی جمهوریخواهان در انتخابات ریاست جمهوری آینده به سرعت به فکر افتادند که از این مسئله برعلیه دولت اوباما استفاده کنند. بنا به استدلال آنها ایالات متحده نه تنها دستی بالای دست ایران پیدا نکرده بلکه در برخورد با ایران مدارا کرده است. آنها خواهان اقدام‌های جدی از جمله تحریم بانک مرکزی ایران و صنعت نفت این کشور شدند. برخی‌ها نیز در این میان به شیوه بوش خواهان اقدام نظامی شدند.

چین و روسیه واکنش کاملاً مخالفی در پیش گرفتند. چین در عین حال نسبت به هر گونه اقدام نظامی هشدار داد. در زیر چنین فشارهایی شورای حکام آژانس تنها راه چاره را در آن دید که ضمن انتقاد شدید از ایران گفت‌وگوهای مربوط به تحریم‌های بیشتر را به نشست‌های آتی موکول کند.

چه شد سیاست اوباما درباره ایران جلای خودش را از دست داد و آمریکا چگونه پشتیبانی روسیه و چین را از دست داد؟ بخشی از پاسخ این است که سیاست اوباما درباره ایران هرگز سیاست مؤثری نبود. گرچه نمی‌شود اثر استاکس‌نت را نادیده گرفت باید تأکید کرد که این ویروس تنها سبب تأخیر در برنامه هسته‌ای ایران شد و آن را کاملاً فلج نکرد.

در مورد تحریم‌ها نیز باید گفت تحریم‌های بین‌المللی تصویب شده توسط سازمان ملل متحد به طور کامل اعمال نشده،‌ و از سوی دیگر تحریم‌های یکجانبه آمریکا و اروپا آنقدر که دولت اوباما مدعی است مؤثر نبود. محدودیت‌ها بر اقتصاد ایران سنگینی می‌کند اما چیزی را در راستای اهداف هسته‌ای ایران دگرگون نکرده است.

تحریم‌ها تنها سبب کمبودها و تورم شده است اما درآمد نفت ایران همچنان دارد در رگ‌های اقتصاد این کشور خون تزریق می‌کند و هیچ نشانی از احتمال شورش گرسنگان به چشم نمی‌خورد.

اتهام‌هایی که آمریکا علیه ایران در پیوند با طرح ترور سفیر سعودی در واشنگتن مطرح کرده با شک و تردیدهایی در خارج از آمریکا روبه‌رو شده و دیپلماسی عمومی ایالات متحده نتوانسته است کاری برای رفع این شک و تردیدها انجام دهد.

گزارش بازرسان هسته‌ای به سازمان ملل متحد نیز بیش از آنچه متقاعدکننده باشد، استنباطی است و فاقد شواهد ملموس و جزئیات دقیق و از همین رو با مخالفت شدید روسیه و چین روبه‌رو شده است.

درس‌هایی که مقام‌های دولت آمریکا باید بیاموزند، ساده است. مشکل ایران مشکل کوچکی نیست و فرمول دقیقی هم وجود ندارد. تعریف از خود می‌تواند سقوط آدم را فراهم سازد. اگر قرار است حکومتی را متهم به تروریسم کنیم شواهد دقیق لازم است.

دولت اوباما تحریم علیه بانک مرکزی ایران را اعلام کرد. اما فراموش نکنیم که بدون پشتیبانی روسیه و چین تحریم‌های یکجانبه ایالات متحده آمریکا،‌ کانادا و اروپا تأثیر کافی روی رژیم ایران نخواهد داشت.

آمریکا راه درازی برای متقاعد کردن روسیه و چین دارد. دولت اوباما باید تردیدها درباره واقعیت طرح ترور در واشنگتن را زایل کند و گزارش آژانس را بر شواهد متقاعدکننده درباره جاه‌طلبی‌های هسته‌ای ایران متکی کند.»
XS
SM
MD
LG