لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
جمعه ۱۱ آبان ۱۴۰۳ تهران ۰۳:۲۶

درگذشت حسین زمان؛ از جنگ و سیاست تا موسیقی پاپ و ممنوعیت


انتخابات دوم خرداد ۱۳۷۶ اگر اصلاح‌طلبان را، هرچند نه برای همیشه، به دولت رساند، برای حسین زمان نقطه‌‌آغاز سخت‌ترین دورهٔ زندگی‌اش شد تا جایی که سال ۱۳۹۶ پس از ۱۵ سال ممنوع‌الکاری گفت «در این ۱۵ سال که به‌زور و اجبار فعالیت نکردم، به‌اندازهٔ ۱۵۰ سال پیر شدم».

حسین زمان پنج‌شنبه ۲۱ اردیبهشت، پس از چند ماه تحمل درد و رنج بیماری سرطان کبد، در ۶۳سالگی درگذشت و آن‌چه در کانال تلگرام او به‌عنوان آخرین اثرش به‌جا ماند، ترانه‌ای اعتراضی است با عنوان «خیابان» که آن را در بحبوحهٔ اعتراضات خیابانی «زن زندگی آزادی» منتشر کرد.

این خوانندهٔ سرشناس اما ممنوع‌ازکار، در وضعیتی به سر می‌برد که مدتی پیش از انتشار این ترانهٔ اعتراضی، هنگام انتشار ترانهٔ «خبری نیست» از طرفدارانش خواسته بود چون توان مالی برای تولید ترانه‌های جدید ندارد، دانلودکننده‌ها «در صورت تمایل، به هر میزان که دوست دارند» مبلغی به حساب بانکی او واریز کنند و با این حال تأکید هم کرده بود که «اگر بیش از مبلغ هزینه‌شده واریز شود، مابقی صرف امور خیریه خواهد شد».

حسین زمان تلخی دنیای سیاست را نخستین‌ بار سال ۱۳۵۶ چشید؛ پس از ورود به دانشگاه «به‌دلیل فعالیت‌های سیاسی توسط ساواک دستگير و از دانشگاه اخراج شد». پس از آن برای ادامهٔ تحصیل راهی آمریکا شد، اما با شروع جنگ و ایران و عراق تحصیل را رها کرد و به کشور بازگشت.

جنگ ایران و عراق هشت سال طول کشید و حسین زمان این هشت سال را به‌گفتهٔ خودش به‌عنوان «رزمنده» به‌طور متناوب در جبهه‌ها گذراند و هم‌زمان تحصیلاتش را تا کارشناسی ارشد در رشتهٔ مهندسی مخابرات ادامه داد و مدتی هم فرماندهی معاونت مخابرات نیروی دریایی سپاه پاسداران را بر عهده گرفت.

جنگ تمام شد اما تأثیر شخصی و نیز اعتقادی و سیاسی آن با حسین زمان باقی ماند و موجب شد، در آغاز راهِ فعالیت هنری، «انقلاب و جنگ و شهادت» مضامین اصلی نخستین آثار او باشد.

به‌مرور اما او بیشتر به ترانهٔ پاپ اجتماعی رو آورد و بیشتر از دنیای سیاست فاصله گرفت تا دوم خرداد ۱۳۷۶ که خاستگاه فکری و سیاسی او باعث شد به طیف اصلاح‌طلبان و به‌طور مشخص به «جبهه مشارکت اسلامی» نزدیک شود.

به‌گفتهٔ خودش، این قرابت سیاسی به‌خاطر «آرمان» مشترکی بود که قرار بود در سایهٔ اصلاحات عملی شود و حسین زمان تا حدی پای آن ایستاد که وقتی سعید حجاریان، چهرهٔ سرشناس امنیتی اصلاح‌طلب، در سال ۱۳۷۸ با شلیک گلوله زخمی شد، همان شب در محوطهٔ بیمارستان برایش اشک ریخت و دعای کمیل خواند.

با این حال، مسئولان حکومتی صبر نکردند تا دورهٔ دوم ریاست‌جمهوری محمد خاتمی اصلاح‌طلب تمام شود؛ از سال ۱۳۸۱ دستور ممنوعیت فعالیت او بدون هیچ توضیحی صادر و نه‌تنها از حق برگزاری کنسرت محروم شد که پخش صدا و تصویرش از صداوسیما را هم علی لاریجانی، رئیس وقت صداوسیما، ممنوع کرد.

البته ممنوعیت پخش آثار حسین زمان از صداوسیما خواستهٔ اعتراضی خودش بود که با استقبال این سازمان هم روبه‌رو شد. علی لاریجانی در آن زمان که سرکوب و تخطئهٔ روشنفکران و هنرمندان را در این سازمان به شکل‌های گوناگون مدیریت می‌کرد، «طی یک دستور مکتوب به همهٔ شبکه‌های رادیویی و تلویزیونی» پخش آثار حسین زمان را هم ممنوع کرد؛ دستوری که همچنان پابرجاست.

محرومیت زمان از فعالیت که از دورهٔ دوم دولت خاتمی آغاز شده بود، در دو دوره دولت محمود احمدی‌نژاد تشدید شد و در دولت حسن روحانی هم ادامه یافت تا جایی که در گفت‌وگویی با انتقاد تند از او گفت دلیل رأی‌دادنش به روحانی این بود که «حرف‌های خوب و قشنگی زد».

در همان ایام و پس از پیگیری‌های مکرر او، کارش به جلسه‌ای در دفتر حراست وزارت ارشاد با حضور نمایندگان وزارت اطلاعات کشید؛ جلسه‌ای که از آن با تعبیر «بازجویی» دربارهٔ اعتراضات انتخاباتی سال ۱۳۸۸ و تفیتش عقیده‌اش دربارهٔ میرحسین موسوی، از سران جنبش سبز، یاد می‌کرد.

در طی بیش از ۱۶ سال، حسین زمان بسیار تلاش کرد تا حق خود برای برگزاری کنسرت و انتشار آلبوم موسیقی را پس بگیرد، اما در کنار اعتراض مدام به سانسور، سرخوردگی بزرگش از اصلاح‌طلبانی بود که سال‌ها پای آن‌ها ایستاده و برایشان هزینه داده بود.

سال ۱۳۹۶ در انتقاد از اصلاح‌طلبان دولتی و حکومتی گفت: «برای آرمان‌مان هرچه داشتم را در حد توان هزینه کردم، اما حتی از دوستان نیز حرکت و کمکی ندیدم. هیچ کس جلو نیامد و کمکی نکرد، همدلی و همدردی نکردند... حداقل در زندگی درست تصمیم بگیرند و وقتی مردم و جامعه را فرا می‌خوانند برای یک حرکت، هنگامی که به مقصد رسیدند، مردم را فراموش نکنند و آدم‌ها فقط ابزار و وسیلهٔ رشد خودشان نشود.»

حسین زمان، سرانجام پس از ۱۶ سال ممنوعیت و پیگیری برای رفع آن، سال ۱۳۹۷ موفق شد برای انتشار سه ترانه از وزارت ارشاد جمهوری اسلامی مجوز بگیرد و سال بعد یعنی مرداد ۱۳۹۸ هم به او اجازه دادند در برج میلاد تهران کنسرت بگذارد؛ اما اعتراضات خونین آبان ۹۸ از راه رسید و حسین زمان که خود حالا دیگر پس از سالیان دراز تحمل سانسور و انواع فشار به یک چهرهٔ معترض تبدیل شده بود، برای همراهی با مردم و طرفدارانش به کانال تلگرامی و یوتیوبش پناه برد.

حسین زمان اوائل شهریور ۱۴۰۱، اندک‌زمانی پیش از شروع اعتراضات سراسری «زن زندگی آزادی»، تأکید کرده بود که حاضر نیست «هنرمند فرمایشی» باشد. در مصاحبه‌ای گفته بود: «فقر، فقدان آزادی‌های به‌حق چه فردی و چه اجتماعی، بی‌عدالتی و... از واقعیت‌های تلخ جامعه‌اند که گریبان مردم را گرفته‌اند. وظیفهٔ هنرمندان ایجاب می‌کند در چنین شرایطی در کنار مردم بایستند و بخشی از آثار خود را صرف بیان دردهای مردم کنند».

او در این گفت‌وگو همچنین با تأکید بر این‌که روشنگری و آگاهی‌بخشی و نقد حاکمیت «وظیفهٔ یک هنرمند است» افزوده بود: «می‌دانم چنین رفتاری از سوی یک هنرمند هزینهٔ سنگینی دارد و خود آن را تجربه کرده‌ام، اما ما لباسی به تن کرده‌ایم که تعهدآور است و باید هزینه‌های آن را هم پرداخت کنیم».

حسین زمان به آن‌چه پیش از کشته‌شدن مهسا امینی گفته بود پایبند ماند و در بحبوحهٔ اعتراضات «زن زندگی آزادی» - و احتمالاً در نخستین روزهای درگیرشدن با بیماری سرطان - ترانهٔ اعتراضی «خیابان» را به‌یاد کشته‌شدگان و در حمایت از مردم منتشر کرد و چنین خواند:
به هر شلیک پاییزی
که برگ از شاخه می‌افتاد
به نام زن، به نام زندگی،
آزادی گل می‌داد...

XS
SM
MD
LG