لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
پنجشنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳ تهران ۱۵:۳۵

در قلمرو ادب


(rm) صدا | [ 11:25 mins ]
ادامه نقد و بررسی رمان سوره الغراب نوشته محمود مسعودی در مصاحبه با حورا یاوری، معرفی کتاب «تلفن همراه» اثر استیفن کینگ از پرخواننده ترین کتاب های هفته درآمریکا و مصاحبه یا ثریا پاستور شاعر ایرانی مقیم آمریکا از جمله بخش های برنامه این هفته «در قلمرو ادب» را تشکیل می دهند. امیر آرمین (رادیو فردا): رمان سوره الغراب با این آیه از قرآن آغاز می شود که: اگر از آنچه بربنده خویش نازل کرده ایم به شک اندرید سوره ای مانند آن بیاورید (آیه 23 سوره البقره) و رمان نویس در نگارش سوره الغراب همین قصد را دارد: سوره ای با 81 آیه. در برنامه هفته پیش مصاحبه ما با حورا یاوری را شنیدید. خانم یاوری معتقد بود رمان سوره الغراب اثری است در مسیر کلی تاریخ و فرهنگ بشری و با آنکه اشاره های روشنی به جامعه ایران دارد، اما خطابش جهانی است. حورا یاوری در ادامه مصاحبه رمان سوره الغراب را ادامه رمان بوف کور می داند. حورا یاوری: به شما می گوید با زبان کلاغین که تراب مرد، یا عقاب مرد یا سهراب مرد. ولی شما هیچ کدام اینها را درواقع تفاوتش را نمی توانید ببینید. برای این که وقتی یک انسان به دلیل نامشخصی از بین می رود، دیگر فرق نمی کند که نامش چه باشد و شما چه ضمیر و تعریفی را در بیانش به کار بگیرید. این همانی است که در بخش های دیگر داستان هم همین نگاه کلی به جهان، به انسان و به حقیقت دنبال می شود. و در اینجا است که به اعتقاد من صورت الغراب دقیقا در ادامه راهی قرار می گیرد که در ادبیات فارسی با بوف کور آغاز می شود. اگر خاطرتان باشد در بخشی از بوف کور، راوی در مقابل آینه می ایستد، صورت قصاب و گورکن و قاری و لکاته و همه را در خودش به جا می آورد و می گوید صورت من استعداد چه قیافه هایی را دارد. ولی در توانایی راوی برای پذیرفتن این صورتک های از همه جا رانده اجتماع در خودش است که شما انسانی ترین صورت داستانی ممکن را در صورت راوی بوف کور می بینید. این فاصله را صورت القراب در مورد انسان هم روزگار خودش طی می کند. یعنی زمانی که پرنده هایی که از ضربه های پرنده های دیگر خونین هستند، وقتی پر پرنده ها را در دست خودشان می بینند، شما فاصله ای بین شکنجه و شکنجه گر، فاصله بین قاتل و مقتول و فاصله بین تمام این ارزش هایی که یکی را به آسمان بالا می کشد و یکی را در زیردست ها رها می کند، طی شده می بینید. ا . آ: بنابراین اینجا شاید بحث یک جامعه مشخص است، بخصوص وقتی که نویسنده می گوید: اهالی این شهر هرگز در خانه ای که به دنیا آمدند زندگی نکردند و هرگز در خانه ای که زندگی کردند، نمردند. آیا این سرنوشت مردمی نیست که بر اثر یک حادثه ای در سراسر دنیا پراکنده شدند. حورا یاوری: من دقیقا اینجا فکر می کنم شما باز دارید یک داستانی را که حتما یک گستره بسیار وسیعی را می پوشاند، به یک حوزه جغرافیایی محدود می کنید. این که آدم در سرزمینی که به دنیا آمده، نمیرد، امروز یک موقعیت عام بشری است. اصلا لازم نیست آدم نمونه ای را مثال بیاورد. این همان چیزی است که مسعودی در کتاب به آن می گوید: شما اگر بخواهید این درخت را ببینید، این درختی است که ریشه هایش به جای این که روی زمین فرو رفته باشد، در فضا شناور است و باید شما این را به صورت معلق تصویر کنید. دقیقا من معتقدم صورت الغراب به این دلیل داستان بسیار خوبی است که امکان اطلاقش را به یک سرزمین خاص، به یک دوره خاص و به یک فرهنگ خاص از بین می برد و داستانی خلق می کند که می تواند بر تمام دوره های تاریخی و بر تمام سرزمین ها حاکم باشد. ا . آ: ولی باز در جایی می گوید که دو تا زن را شاهد بیاورد. یعنی درواقع شهادت دو زن در مقابل یک مرد. باز این نمی تواند اشاره ای باشد به یک جامعه خاص؟ حورا یاوری: بدون تردید بسیاری از نشانه های دیگری که در این متن است، در فرهنگ ما قابل اطلاق تر است مانند همین چیزی که شما اشاره کردید. یا حتی مثل همین سفر مرغان در جستجوی حقیقت. ولی این معنایش این نیست که شما داستان را تقلیل دهید به یکی از این معناها. صورت الغراب از نمونه داستان هایی است که اگر ترجمه شود، حتما مورد استقبال قرار خواهد گرفت، زیرا توان رسانشی داستان استوار نیست بر نشانه هایی که یک فرهنگ و دوره خاص می شناسندش، بلکه امکان بر گذشتن از این فاصله ها را در درون خودش حمل می کند و به همین جهت حتما خواننده های بسیار گسترده ای خواهد داشت. ا . آ: کتاب «تلفن همراه» اثر استیفن کینگ از پرخواننده ترین کتابهای هفته در آمریکا است. لیلی صدر در گزارش کوتاهی به نقد و معرفی کتاب پرداخته است. لیلی صدر (رادیو فردا): کلی ریدل، هنرمند و تصویر گر کتابها سرخوش از فروش خوب کتابهایش به بوستون رفته است. همزمان و هنگامی که وی در صف خرید بستنی از یک دکه در کنار خیابان ایستاده است، یک جریان مرموز الکترونیکی در مغز دارندگان تلفن همراه روی می دهد وگویی مغز همه آنان کلیه ویژگی های انسانی را از دست می دهد و تنها مرکز فرمان تعرض، تجاوز، انهدام و تخریب درآنها می ماند و تقویت می شود. زامبی می شوند. کلی ریدل از اقبال خوب، تلفن همراه ندارد اما دو سه خانمی که در جلو او در صف ایستاده اند همگی تلفن همراه دارند. زنی با سگش که در جلو صف است تلفنش را می بندد و می رود تا گلوی زن بستنی فروش را پاره کند که موفق نمی شود، اما یکی از دو دختری که پشت سر او هستند این کاررا می کند. ماجرا به همین جا پایان نمی گیرد. همه کسانی که تلفن همراه دارند و مقیم شهر بوستون هستند، زامبی شده اند. زامبی های خطرناک وآدمکش. کلی ریدل همراه با کسانی که تلفن همراه ندارند، تلاش دارد از بوستون بیرون برود. او دنبال همسر و پسر دوست داشتنی اش می گردد. به سالن فرودگاه شهر می رود. منتظر است صدایش کنند و سوار هواپیما شود که زامبی ها سر می رسند. همه دارند با تلفن هاشان صحبت می کنند. کلی ریدل و همراهان سرانجام با پای پیاده به ایالت مین می رسند. می بینند تمدن پیرامونی نابود شده. تابلویی می بیند که برآن نوشته شده است: منطقه امن. عاری از تلفنهای همراه برای آوارگان. طنز همراه با وحشتی که استیفن کینگ در نگارش رمان تازه اش به کار برده، به ان جذابیت خاصی می دهد. تلفن که ابزار ارتباط انسانها در سطح جهانی است در اینجا به ابزار منزوی شدن آدمها تبدیل شده است. زامبی ها موجودها ی خیالی سیاره های دیگر که درآغاز آفریده ذهن رادنی دانجر فیلد بودند، موجودهائی توصیف می شوند پلشت، ژنده پوش، با بدنی پوشیده از آلودگی و عفونت، بی خیال، دست پا چلفتی ، بدمنظر، لَخت و بدبوبا بدنی در حال متلاشی شدن و پوسیده. اما این آفریده های ذهن در رمان کینگ به آدمکشانی خطرناک و بیرحم تبدیل می شوند. به اعتقاد منتقدان کتاب، استیفن کینگ می خواهد خطر جنگ افزارهای الکترونیکی و ترس از تروریسم را که می تواند از این همه ابزارها بهره بگیرد، به خواننده زمانه گوشزد می کند. ا . آ: ثریا پاستور کتاب شعر خود را در آمریکا با عنوان «کهکشان های خیال» منتشر کرد. کهکشانهای خیال شامل 154 سروده و نوشته است و به قول شاعر با الهام از نهانخانه پر رمزو راز وجود. صفحه آرایی و طرح های متنوع کتاب از خود شاعر است و دکتر ناصر انقطاع و شیرین طالع هم بر آن اقتراح هائی نوشته اند. ثریا پاستور دو ماه پیش جایزه پوئتری دات کام و انجمن بین المللی شعر را دریافت کرد. از ثریا پاستورمی پرسم بیشتر از کدام شاعر تاثیر پذیرفته است؟ ثریا پاستور: من در کتابم از همه پدیده های زندگی الهام گرفتم. بیشتر اشعار من، اشعار نیمایی هستند، گهگاهی همانطور که از چشمه وجود جوشیده شده، گاهی حالت شعر کهنه را پیدا کرده. باید بگویم من با توجه به دیدگاهی که نسبت به زندگی دارم و با توجه به فلسفه وجودیم، علاوه بر عشق های زمینی، معشوقی در کلبه درونم زندگی می کند که به راستی سرچشمه آتش درون من است. آتشی که نه تنها من را به سرمستی و شور می رساند، بلکه قادر است غم های درونم را زیر پره های خودش نیست و نابود کند. من در نوشته هایم از همین آتش درون تاثیر گرفتم. اما در آخر باید بگویم دوستار اشعار عارفانه، عاشقانه حافظ و مولانا و در میان شاعران معاصر شیفته فریدون مشیری و فروغ فرخزاد هستم. ا . آ: خانم پاستور یکی از اشعار خود در مجموعه کهکشان های خیال را برای شنوندگان رادیو فردا می خواند. با ما به نشانی FARDA@RADIOFARDA.COM تماس بکیرید با نقد و نظر و پیشنهادها.
XS
SM
MD
LG