(rm) صدا | [ 5:43 mins ]
فیلم کمدی «ناچو لیبر» Nacho Libre که دومین فیلم کارگردان ناپولیون داینهمایت Napoleon Dynamite از هفته پیش در سینماهای آمریکا روی پرده آمده است و در داستانی غیرعادی، توانائی هنرمند برجسته سینمای کمدی آمریکا، آقای جک بلک Jack Black را نشان میدهد در خلق نوع خاصی از کمدی که از حماقت نمیهراسد. بهنام ناطقی (رادیو فردا، نیویورک): فیلم «ناچو لیبر» سکوئی برای هنرنمائی جک بلک، کمدین آمریکائی است در نقشی غیرمتعارف: این شخصیت، که از بچگی در یتیمخانه کلیسا بزرگ شده، همه عمر آرزو دارد «لوچادور» بشود که قهرمان کشتی نمایشی است: با نقاب برچهره و لباسی کشی و چسبان، و شنلی بر دوش.
او برای شرکت در مسابقات کشتی نمایشی، مخفیانه از یتیمخانه و صومعه فرار میکند تا با دزد باسابقهای به نام اسکوئولتو مسابقه بدهد. او ضمنا عاشق یک راهبه است که نقش او را ستاره تلویزیون مکزیک خانم انا دولا رگرا Ana de la Reguera در حالیکه به شدت سعی میکند شبکه پنهلوپه کروز باشد.
نویسنده و کارگردان آقای جرد هس Jared Hess که با فیلم غیرمتعارف و بسیار پرفروش کمدی «ناپولیون داینهمایت» خود را در ساختن کمدیای بر اساس رفتار غیرعادی آدمهای عادی، ماهر نشان داد، در این فیلم فرصتی در اختیار جک بلک قرار میدهد تا چنانکه منتقد نیویورک تایمز خانم مانولا درگیس میگوید، که خود را در دل تماشاگر جا کند. خانم درگیس جک بلک را آرامتر از جیم کری، یکی از خدایان کمدی سینمای معاصر میداند و بازیگوشتر از بن استیلر، ستاره دیگر کمدی، و میگوید جک بلک تنها کسی است در سینمای امروز آمریکا که میتواند خنده واقعی در تماشاگر برانگیرد، خندهای مقاومت ناپذیر، که قبل از لرزاندن تمام وجود تماشاگر، با قلقلک دادن شکم شروع میشود.
جک بلک در نقشهای موفق اخیرش در فیلمها از اینکه خود را خجالت بدهد و مسخره کند و احمق جلوه کند، واهمه نداشته است. او در فیلم High Fidelity نقش کارگر یک صفحهفروشی را بازی میکرد که احمقانه از موفقیت گروه راک آماتور خود حرف میزد و در فیلم مدرسه راک School of Rock در نقش معلم مدرسهای ظاهر شد که به خاطر رفتار و حرفهای غلوآمیزش خنده آور بود. شخصیت چاخان و خودبزرگبین کارگردان در فیلم کینگ کانگ، نمونه دیگری از شخصیتهائی بود که جک بلک متخصص ایفای نقش آنهاست که علیرغم چاخان بازی و خود بزرگبینی، سرانجام در لحظه پیچش داستان، قلب بزرگ خود را آشکار میکنند.
اما شخصیت ناچو، که در یک صومعه غذا جلوی محتاجان میگذارد، و به مراتب از شخصیتهای دیگری که جک بلک در فیلمهای موفق اخیر خود خلق کرده است، نرمتر است. در این فیلم هم مثل فیلم اول جرد هس Jared Hess، شخصیت در محور فیلم قرار دارد و شخصیتپردازی، جای داستانگوئی و طرح و توطئه را میگیرد. به عبارت دیگر، شخصیت همان داستان است و داستان، توصیف شخصیت. برای خانم درگیس، اهمیت این فیلم در این است که برخلاف همه فیلمهای هالیوودی، در اینجا مردانگی به قلدری نیست. در این صحنه، ناچو برای پوشیدن شلوارهای چسبان کشتیگیران نمایشی بهانه میآورد.
هیچ چیز فیلم «ناچو لیبر» به واقعیت مربوط نیست، حتی تلفظ انگلیسی مکزیکی که جک بلک برای این شخصت آفریده است. و جذابیت فیلم در بیمعنی بودن شیرین داستان و فضای آن است. برای خانم کارینا چوکانو، منتقد لسآنجلس تایمز هم جنبه نادر این فیلم و آنچه آن را لذتبخش میسازد، داستان یک آدم ضعیف است که مسیر قهرمان شدن را بدون اینکه از حالت یک دلقک فروتن بیرون بیاید، طی میکند.
اما همه منتقدها در ستایش از این فیلم یکصدا نیستند. در برابر هواداران فیلم، دسته دیگری قرار دارند که این فیلم را به خاطر تکشوخی بودن، حوصلهسربر میدانند. از جمله منتقد وال استریت جورنال آقای جو مورگنسترن نوشته است که بعد از اینکه کرم مسابقه کشتی دادن به جان شخصیت ناچو میافتد، کمدی به آهستگی میمیرد زیرا کارگردان ایده تازه دیگری ارائه نمیدهد. به نظر میک لاسال منتقد سن فرنسیسکو کرانیکل، ، اشکال فیلم در آمد نیامد داشتن کمدی آن است که سرانجام آن را به فیلمی تبدیل میکند که باید از آن طرفداری کرد بدون اینکه لذتبخش باشد. استیون هانتر نویسنده واشنگتن پست مینویسد این فیلم گهگاه خنده آور است و خیلی احمقانه است و احتمالا نژادپرستانه هم هست. و منتقد ویلج وویس، آقای رابرت ویلونسکی حتی از ناپولیون داینهمایت هم بدش آمده و مینویسد در تاریخ معاصر فیلم بیخودی تحسینشده تر از آن وجود ندارد و شخصیت ناچو در ناچو لیبر هم یک احمق به تمام معنی است، و اگر احمق نبود، محو میشد، مثل این فیلم که بیست دقیقه بعد از دیدنش کاملا فراموش میشود.
جک متیوز، نویسنده دیلی نیوز که ناچو لیبر را می ستاید، این فیلم را به یک کارتون زنده تشبیه کرده است که جذابیت آن را مدیون بازی جک بلک است که میتواند بدون ترس از مسخره شدن، حرکات فیزیکی شخصیت یک کشتیگیر نمایشی مسابقات کچ با اندام نه چندان برازنده را ارائه کند.