(rm) صدا | [ 4:29 mins ]
پيش از انتخابات، مقالات و گزارشهاي زيادي در باره اختلافات قومي و مذهبي در عراق منتشر شده بود که ناظران ميگفتند انتخابات بازتاب آن خواهد بود اما آقاي اميرطاهري، مفسر بينالمللي مقيم لندن، در مقالهاي در روزنامه «نيويورک پست» مينويسد انتخابات نشان داد که اکثريت عراقيها، خواستار حکومتي غيرمذهبي و دمکراسي پلوراليستي در کشور خود هستند. آقای طاهری در این مقاله، 111 حزب و گروهی که برای شرکت در انتخابات عراق ثبت نام کردند را به چهار دسته تقسیم می کند: ملی گرایان، اسلامگرایان، غرب گرایان و هواداران پان عربیسم. هنام ناطقي (راديوفردا، نيويورک): آقاي امير طاهري، ستوننويس روزنامه نيويورک پست، در مقاله امروز خود مينويسد رايگيري در عراق نشان داد سياست، نه قوميت يا مذهب، کليد درک توازن قدرت در عراق بعد از رهائي از حکومت صدام حسين است، و به همين سبب، نتيجه انتخابات کساني را که عراق را کشوري در آستانه جنگ قومي يا مذهبي تصوير ميکردند، گيج کرد.
از نظر آقاي امير طاهري، که مقالات متعددي در نيويورک پست در تشريح فضاي سياسي عراق بعد از رهائي نوشته است، پيامي که اکثريت عراقيها با شرکت در انتخابات عليرغم تهديدهاي جاني به جهانيان فرستادند اين بود که خواهان دمکراسي هستند و اگر فرصت به آنها داده شود، آمادهاند بل خطراتي که تاسيس نظام دمکراتيک به همراه دارد، مقابله کنند.
راي يکشنبه در عراق نشان داد که عراقيهاي يک سيستم سياسي دمکراسي پلوراليستي، يا مردمسالاري کثرتگرا ميخواهند، و سياست در اين کشور را نميتوان در انگاره ساده نزاعهاي مذهبي يا قبيلهاي تشريح کرد، بلکه کليد درک آن کثرت گرائي است. آقاي طاهري اشاره ميکند که 111 حزب سياسي که در انتخابات عراق شرکت داشتند، طيف گستردهاي از عقايد و مواضع سياسي را نمايندگي ميکردند.
آقاي طاهري اين احزاب را با توجه به نتايج مقدماتي انتخابات عراق به چهار دسته يا خانواده تقسيم ميکند، و پيشبيني ميکند که در آينده نزديک، نيروهاي سياسي در عراق به جاي قوميت يا مذهب، در اين چهار دسته متشکل شوند.
دسته اول، گروهي هستند که عراقي بودن را در محور نظام عقيدتي خود قرار ميدهند و جامعه عراق نه مجموعهاي از جوامع رقيب از هم گريز، بلکه ملت يکپارچهاي ميبينند با ريشههاي متفاوت. آقاي طاهري معتقد است که بيش از هشتاد سال زندگي در چارچوب يک کشور، به مردم عراق هويتي بخشيده است که از بستگيهاي قومي ومذهبي فراتر ميرود. شيعيان، کردها و سنيهائي که عراق را در محور هويت خود قرار ميدهند، در تشکلهاي سياسي سازمان مييابند که به نوسازي و اصلاحات و توسعه فرهنگي متعهد هستند، و صرفنظر از خاستگاه اجتماعي، قومي، مذهبي يا اقتصادي خود تلاش ميکنند نگذرند کشورشان به دست قدرتهاي بزرگتر از هم پاشيده شود.
آقاي طاهري مينويسد دسته يا خانواده دوم از چهار گروه سياسي، احزاب و گروههائي هستند که ميتوان با واژه اسلامي يا اسلامگرا آنها را کنار هم قرار داد، ولي آنها هم اسلام را به عنوان متحد کننده همه عراقيها ميبينند و از شيعه وسني و کرد و ديگران در ميانشان هست.
سومين دسته، از نظر آقاي طاهري، احزاب و گروههائي هستند غربگرا، معتقد به دمکراسي سوسيال، با تمايلات شديد به توسعه موسسات غيرمذهبي يا secular به منظور کاستن از نقش دين و قبيله در تعريف هويت، و تاکيد بر هويتهاي فردي و طبقاتي.
چهارمين خانواده احزاب عراقي، و کوچکترين آنها را آقاي طاهري در تقسيمبندي که در ستون امروز خود در نيويورک پست عرضه کرده است، هواداران اتحاد عرب يا pan Arabist ميخواند که به عربيت در هويت عراقي تاکيد ميکنند، به جاي عراقيت آن، و معتقدند عراقيت فريبي است براي جدا کردن عراقيها از خانواده ملل عرب.
آقاي امير طاهري مينويسد در هر يک از اين چهارخانواده، عناصر افراطي وجود دارند اما در هرکدام، ميانهروها اکيثريت دارند. و مهم اين است که اينها که از زمينههاي فکري متفاوت ميآيند در بحثهاي آينده خود به مسائل حساسي و عملي مثل ساختار اقتصادي عراق، سياست خارجي آن و حقوق زنان، خواهند پرداخت، نه بر سر بينشهاي خود در باره يک جامعه آرماني.
آقاي طاهري معتقد است آرمانزدائي از فعاليتهاي سياسي و اجتماعي گام مهمي به سوي دمکراسي در عراق است و وظيفه کليدي رهبري جديد عراق هم اين خواهد بود که به تدريج جامعه را به سوي سياست عملي و به دور از آرمانگرائي سوق دهد.