(rm) صدا | [ 5:16 mins ]
گروه رقص آمریکایی گلستان با استفاده از یک قصه فولکلور ایرانی قرن هفدهم برنامه ای را در تاتر تابستانی فورد در هالیوود برای بچه ها به نمایش گذاشت که سراسر از موسیقی، رقص و لباس های سنتی ایرانی الهام گرفته بود. خانم لیندا کیاوارولی، برگزارکننده برنامههای ویژه بچهها در آمفی تئاترفورد در مصاحبه با رادیوفردا می گوید در انتخاب برنامه های فورد، ما همیشه میخواهیم منعکسکننده فرهنگهای مختلف مقیم لسآنجلس باشیم. کارولین کوگر، طراح رقص میگوید داستان را از یک پیرزن ایرانی شنیده بود. فیروزه خطیبی (رادیو فردا): برای نخستین بار درسالن تابستانی آمفی تاتر جان آنسون فورد در شهر هالیوود فرهنگ خاورمیانهای، همراه با رقصها و لباسهای سنتی ایرانی از طریق یکی از افسانه های قرن هفدهم با نام «شاهزاده فیروزه و اسب شاه» توسط گروه شانزده نفری رقص «گلستان» به سرپرستی کارولین کوگر، از شاگردان قدیمی آنتونی شی، طراح رقص وایرانشناس به اجرا درآمد.
این برنامه یکی از کوششهای تاتر فورد است در راه ارائه آثاری برای تمام اعضای خانواده و بخصوص بچه ها که از این طریق میتوانند با جنبه های فرهنگی و هنری ملیت های مختلف از گوشه و کنار جهان آشنا شوند.
خانم لیندا کیاوارولی، برگزارکننده برنامههای ویژه بچهها در آمفی تئاترفورد در مصاحبه با رادیوفردا می گوید «در انتخاب برنامه های فورد، ما همیشه این مسئولیت را برای خودمان قایل بودهایم که منعکسکننده فرهنگهای مختلفی که در لسآنجلس وجود دارد باشیم. ما میخواهیم بچه ها تا جایی که امکان داشته باشد این فرهنگهای گوناگون را تجربه کنند. بخاطر همین هم ما همیشه بدنبال برنامههای غیرمعمولی و منحصر بفردی مثل نمایش موزیکال امروز بودهایم. این در حقیقت اولین بار است که یک قصه ایرانی به اینصورت در تاتر فورد برای یک جمعیت چند ملیتی به نمایش در میآید.
کارولین کوگر خالق نمایش موزیکال شاهزاده فیروزه و اسب شاه، تحت تاثیر قهرمان مونث قصه، تفسیرگری است که با استفاده از رقص موسیقی عنصرهای نمایشی و قصه خوانی به بازگویی داستان شاهزادهای میپردازد که با لباس مبدل به شکل یک پسر سوار بر اسبی به جستجوی پدرش پادشاه ایران زمین میرود. اما وقتی متوجه میشود که دیو پدر او را طلسم کرده، با کمک جادوگری پرآوازه در اصفهان این طلسم شکسته میشود.
کارولین کوگر، در مصاحبه با رادیوفردا میگوید: البته جاده ابریشم و فرهنگ کشورهایی که بر سر راه آن قرار داشتهاند همیشه بشدت مورد توجه بوده است و اینکه چگونه هنرمندانی با فرهنگهایی چنین متفاوت توانستهاند تا این حد بر یکدیگر تاثیرگزار باشند. من در موقع طراحی این داستان که آنرا از دهان یک زن سالخورده ایرانی و سالها پیش شنیده بودم این گوناگونی فرهنگها را درنظر داشتهام و برای همین است که امروز شما در روی صحنه رقصندگانی از کشورهای گوناگون چون نپال، اسپانیا و مراکش را میبینید. زنی که نقش آتش را ایفا میکرد یک شهروند آمریکائی است اما نقش شاهزاده فیروزه را یک رقصنده فیلیپینی بازی کرد. در اجرای رقص ه هم از موسیقی و حرکات رقص ایرانی –آذربایجانی – حتی ارمنی و تاجیک نیز استفاده کرده ام. یعنی کوشیدهام تا این طبیعت وابسته به همه ملل جهان را ارائه بدهم.