(rm) صدا | [ 9:38 mins ]
با وجود سفرهاي هيات هاي دولتي و پارلماني از تهران به مناطق كردنشين و ارائه گزارش هاي سفر تحقيقات خود به دولت، ناآرامي ها همچنان در كردستان ادامه دارد. در گزارش هاي دولتي و سخنان مقامات حكومتي از دست اندركاران تظاهرات كردستان به عنوان اراذل و اوباش ياد مي شود و در حالي كه مردم كرد از شوانه قادري جوان مهابادي كه به دست ماموران حكومتي كشته شده به عنوان شهيد ياد مي كنند، دولتيان وي را جواني شرور معرفي مي كنند و مي گويند: مثله شده جسد اين جوان توسط خانواده او و به منظور بدنام كردن دولت انجام شده است. امير آرمين در مصاحبه با فعالين سياسي كرد و پدر فرزاد محمدي دانش آموز 15 ساله سقزي كه در ناآرامي ها كشته شده، آخرين تحولات كردستان را بررسي مي كند. امير آرمين (راديو فردا): ناآرامي هاي كردستان در پي قتل جوان مهابادي، شوانه قادري ادامه دارد و به گفته شهرام رضايي فعال سياسي در فرانكفورت، ناآرامي ها به تكاو و ايلام هم كشيده شده و مردم اروميه به رغم تهديدهاي ملاحسني، نماينده آيت الله خامنه اي در آذربايجان غربي دست به تحصن و تظاهرات زدند.
شهرام رضايي: آخرين اخباري كه از بچه هاي خودمان در كردستان گرفتم، اين بود كه شهرهاي تكاو و ايلام دوباره شلوغ شده در اين چند روزه، مانند سابق وضعيت غيرعادي است، شهرها همه حالت نظامي دارد، از يك لحاظ داخل شدن به اين شهرها به لحاظ اين كه اين شهرها نصف كرد و نصف فارس هستند اهميت ويژه اي دارد. يك تحصن در اروميه بود كه كردها در اروميه به حالت آرام يك تحصني كرده بودند در پي اعتراضات اخير كه من شنيده مردم اروميه هم به آنها پيوسته اند و اين خودش پيروزي بزرگي براي ما است.
ا . آ: ولي آقاي ملاحسني گفته بود با تفنگ سينه ضد انقلاب را مي شكافد.
شهرام رضايي: بله قرار بود كفن بپوشد و بيايد با ضدانقلاب رو در رو بشود. زندانياني كه تاكنون بازداشت شدند، مرخص نشده اند. تعداد كشته هاي شهر سقز به 13 تن رسيده، تقريبا وضعيت كماكان غيرعادي است تا حال.
ا . آ: از لقمان ايامي عضو كومله مقيم فرانكفورت آلمان درباره علت ناآرامي هاي شهرهاي كردستان مي پرسم.
لقمان ايامي: ماجرا از مهاباد و درگيرشدن يك جوان مهابادي شروع شد در شكنجه دادن تا سرحد مرگ. در هر حال اين جوان شهيد مي شود و به نوعي مردم مهاباد اين را اهانت مي دانند به خودشان و خواسته هاي ديگري را نيز مطرح مي كنند.
ا . آ: آقاي ايامي در حالي كه شما اينطور مي گوييد، ماموران دولتي و حتي ديروز كه يك گروهي از مجلس شوراي اسلامي رفتند، مي گويند اين يك جوان شرور بوده، سابقه تجاوز داشته و بعد هم مي گويند خود بستگانش جسدش را تكه پاره كردند كه دولت جمهوري اسلامي را بدنام كنند. شما نظرتان چيست؟
لقمان ايامي: نخير، همچين چيزي واقعيت ندارد. با توجه به همسايه ها و دوستان و فاميل اين جوان چند مورد براي جشن و سرور مردم كردستان ايران براي رسيدن مردم كردستان عراق به اهدافشان در اين جشن ها شركت كرده و چند مورد پرچم كردستان را برافراشته. به همين خاطر در يك مورد ماموران انتظامي جمهوري اسلامي به اين جوان تيراندازي مي كنند، او را زخمي مي كنند و بعدا او را دستگير مي كنند. بعد از دستگيري ايشان را تا سرحد مرگ شكنجه مي دهند و بعد از اين كه او شهيد مي شود، به همان حالت به خانواده اش تحويل مي دهند. به اين منظور كه به مردم كردستان نشان دهند نبايد در اين گونه جشن و سرورها شركت كنند و زهر چشمي گرفته باشند از مردم كردستان. با توجه به اين مورد در مهاباد به تظاهرات و اعتراضات مردمي تبديل شد، در شهرهاي ديگر كردستان هم به همين منوال به اعتراض انجاميد و در يك مورد ديگر هم كه چند روز بعد از آن اتفاق افتاد، در يك منطقه روستايي بين سردشت و بانه دو جوان بانه اي به اسم لقمان نصراللهي و حكيم سور را به قتل مي رسانند بدون اين كه هيچ كاري كرده باشند اين دو تن. به هر حال مردم شهر بانه هم در اعتراض به اين عمل وحشيانه و دفاع از مردم قهرمان مهاباد دست به اعتصاب و بستن مغازه هايشان مي زنند. با توجه به اين كه اين اعتراض خيلي آرام برپا شده بود، مامورين رژيم با گسيل نيرو به شهر بانه مردم را مورد يورش قرار مي دهند. مردم هم به مقابله پرداختند و مامورين نظامي رژيم به مردم حمله مي كنند و در اين روزها شهر به كلي ناآرام و مملو از اعتراض است. در مورد شهر سقز كه تقريبا بعد از يازده روز از ماجراي مهاباد در ميدان شهر سقز عده اي جمع مي شوند كه اعتراض آرامي را براي دفاع از مردم مهاباد انجام دهند. ولي متاسفانه اين عمل مردم با حمله وحشيانه پاسداران و تيراندازي آنان به سمت مردم جواب داده مي شود و در نهايت متاسفانه يازده تن شهيد مي شوند كه چهار تن به اين اسامي هستند: محد شريعتي دبير دبيرستان، فرزاد محمدي دانش آموز، عباس رمضان زاده 55 ساله و آقاي شاكري مي باشند.
ا . آ: من كه با پدر فرزاد محمدي صحبت مي كردم، مي گفت من نمي دانم پسرم چطور كشته شده، مي رفته امتحان تجديدي بدهد.
لقمان ايامي: مشخص است كه اكنون يك جو فوق العاده رعب و وحشت در شهرهاي كردستان برپا است و تلفن ها و ادارات و همه جا كنترل است. همه جا، سر چهاراه ها، كوچه ها، خيابان ها مامورين مسلح ايستاده اند و از هرگونه تجمع چند نفري هم وحشت دارند و همان روز ماموران رژيم از مسلسل سنگين و هلي كوپتر هم استفاده كردند و هنوز هم برخي اوقات هلي كوپترها بر فراز شهر در پرواز است. تعداد زخميان اين سركوب از صدها نفر گذشته در شهر سقز. خيلي ها اصلا اجازه رفتن به بيمارستان را نداشتند. به خاطر اين كه بعد از رفع جراحت يك راست به زندان مي رفتند و خيلي از اين زخمي ها در خانه ها ماندند بدون جواز پزشكي ماندند. به همين خاطر احتمال مي رود تعداد كشته شدگان بيشتر باشد.
ا . آ: پدر فرزاد محمدي دانش آموز پانزده ساله اي كه در سقز جزو كشته شدگان است مي گويد: نمي داند پسرش را كه به مدرسه مي رفته تا امتحان تجديديش را بدهد چه كسي كشته است.
آقاي محمدي (پدر دانش آموز فرزاد محمدي): من هيچ كاري نمي توانم بكنم، نه خبر دارم، نه در تظاهرات بودم و نه بچه ام در تظاهرات بوده.
ا . آ: چطور پس كشته شده فرزاد؟
آقاي محمدي: فرزاد امتحان داشته رفته امتحان بدهد و بيايد. دو تا تجديد داشته رفته امتحان بدهد و بيايد. مدرسه شماره تلفن دارد مي توانيد از آنها سئوال كنيد.
ا . آ: چه كسي به ايشان تيراندازي كرده؟
آقاي محمدي: والله من نمي دانم، خدا مي داند.
ا . آ: آخر بيخود كه نمي شود يك فردي دارد مي رود مدرسه كشته شود.
آقاي محمدي: ولله من نمي دانم، خدا مي داند. از مدرسه هم به او زنگ زده بودند كه كمي زودتر بيايد كه سريع امتحان تمام شود. او هم ساعت نه صبح رفته من تا 12 شب دنبالش گشتم و در بيمارستان جنازه اش را تحويل گرفتم. اين را من به چشم خودم ديدم.
ا . آ: كسي شاهد نبوده كه ببيند چطور پسر شما كشته شده؟
آقاي محمدي: نه چون من ناراحت بودم كسي به من چيزي نگفته. من شرمنده دولت جمهوري اسلامي هستم كه زحمت كشيدند پسر من را شستند، كفن كردند و به خاك سپردند.
ا . آ: يعني همه زحمت كشيدند؟
آقاي محمدي: بله من شرمنده ام به خدا.
ا . آ: شما چند فرزند داريد آقاي محمدي:
آقاي محمدي: من الان دو تا دارم. يك پسر و يك دختر دارم كه دخترم شوهر كرده و يك پسر در خانه مانده.
