(rm) صدا | [ 8:14 mins ]
در ادامه گزارش سریال رادیوفردا در باره فاجعه تروریستی آتش زدن سینما رکس آبادان که به مرگ 400 نفر منجر شد، به بررسی شخصیتی می پردازیم به نام حسین تکبعلی زاده، که در نامه هائی بعد از انقلاب ادعا کرد عامل آتش زدن سینما بود. وی در دادگاهی که بعد از انقلاب برای محاکمه عوامل آتشسوزی معرفی شد، متهم ردیف اول بود. وی گفت از طریق شخصی به نام اصغر نوروزی به جلسات درس قران راه یافت و ترک اعتیاد کرد و همیشه می خواست دین خود را به جنبش ادا کند. علی سجادی (رادیو فردا): بعد از پیروزی انقلاب در حالی که مسئولان جدید دادگستری خوزستان یکی پس از دیگری بعد از اطلاع از محتوای پرونده آتش سوزی سینما رکس از رسیدگی به آن سر باز می زدند، در شهر آبادان نامه هایی منتشر می شد که در آن شخصی به نام حسین تکبعلیزاده ادعا می کرد از آتش زنندگان سینما رکس است. بر اساس آن بخش از مذاکرات دادگاه سینما رکس که منتشر شده، حسین تکبعلی زاده متهم ردیف اول درباره خود و ارتباطش با کسانی که به اتفاق آنها سینما رکس را آتش زده بودند گفت:
«من معتاد به هروئین و حشیش و کارگر جوشکار بودم و دوافروشی می کردم، در محله مان با اصغر نوروزی آشنا شدم و توسط وی کم کم به جلسات درس قرآن در مسجد راه یافتم و ترک اعتیاد کردم. در این زمان با چهار تن به نام های محمود و برادرش یدالله، فرج و فلاح فعالیت می کردیم. پس از مدتی من به بچه ها گفتم در مسجد نشستن و قرآن خواندن فایده ای ندارد و از کلاس درس قرآن بیرون آمدم»
اصغر نوروزی کسی که حسین تکبعلی زاده را به جلسات قرآن می برده در جلسه دادگاه گفت: «در سال 56 به من گفت تظاهراتی شده و یک بانک را آتش زدیم و انقلاب در حال تکمیل است. او فرد ساده ای بود، متاسفانه مطالعه نمی کرد و می گفت سواد ندارم و من به او گفتم ستارخان هم سواد نداشت، ولی دین خودش را به جنبش ادا کرد»
مساله ادای دین به انقلاب و انتظار رفقای انقلابی تکبعلی زاده از او تبدیل به مشغله ذهنی متهم ردیف اول شده بود. او در زندان برای یکی دیگر از زندانیان پس از شرح زندگی دردناک خود و فقدان خانواده ای که در آن از محبت پدر و مادر برخوردار باشد، گفته بود: «همیشه در زندگی احساس حقارت می کرده و همواره درصدد بوده کاری انجام دهم و به همه بفهمانم من انسان بی ارزش و لاابالی نیستم. حال که ملت به پا خواسته و نظام حاکم در شرف سرنگونی است، من هم کاری بکنم تا یک انسان درست و پاک از خود به وجود آورم». دوستان و یاران حسین تکبعلی زاده بر صداقت صحبت های وی در دادگاه صحه گذاشتند.
تکبعلی زاده درباره چگونگی دستگیری خود در رژیم گذشته گفت: چندی پس از آتش زدن سینمارکس روزی که ماموران شهربانی در شهر می گشتند و می گفتند آنها خدمتگذار مردم هستند، مقدار زیادی سنگ جمع می کند سر کوچه شان با کمک دیگر اهالی به طرف ماموران سنگ پرتاب می کنند و سر یکی دوتن از ماموران را می شکنند، پس به همین اتهام دستگیر و زندانی می شود و پس از پیروزی انقلاب با گشوده شدن در زندان ها آزاد می شود و به قول خودش پاسداری از انقلاب مشغول می شود.
(کوتاه شده)
