(rm) صدا | [ 4:41 mins ]
روز جمعه 11 آذرماه، در هفتمين سالگرد قتل محمد مختاري و محمد جعفر پوينده، مراسمي در آرامگاه آنان در امامزاده طاهر برگزار شد. در اين مراسم، ابتدا پيام دکتر ناصر زرافشان، وکيل بازماندگان قتلهای سیاسی، که از زندان فرستاده بود، توسط فريبرز رئيسدانا قرائت شد، و سپس، علياشرف درويشيان و سيمين بهبهاني نيز سخناني ايراد کردند. در بخشي از پيام ناصر زرافشان ، وي با ابراز تاسف از اين که نتوانست در اين مراسم در کنار سوگواران و ياران خود باشد، آمده است: اکنون بار ديگر دست شما را ميفشارم و بر ادامه راه آزادي و تاکيد بر افشاي حقيقت در برابر مردم ايران پافشاري ميکنم. علي اشرف درويشيان به قرائت بيانيه کانون نويسندگان پرداخت، و سيمين بهبهاني نيز، ضمن اشاره به رنج بازماندگان اين جنايات، خواستار افشاي حقايق در اين زمينه شد. اميرمصدق کاتوزيان (راديوفردا): روز جمعه 11 آذرماه، در هفتمين سالگرد قتل محمد مختاري و محمد جعفر پوينده، مراسمي در آرامگاه آنان در امامزاده طاهر برگزار شد. در اين مراسم، پيامي که دکتر ناصر زرافشان که از زندان فرستاده بود، توسط فريبرز رئيسدانا قرائت شد، و علياشرف درويشيان و سيمين بهبهاني نيز سخناني ايراد کردند:
فريبرز رئيس دانا (پيام ناصر زرافشان): مردم آزاده و غيور، درود بر شما. در مدتي که اين بار بيرون از زندان براي ادامه معالجات و جراحي بودم، شاهد پيوستگي و تعهد غيرتمندانه شما دوستداران آزادي و عدالت و ياران جوان و کشتهشدگان سياسي، به ويژه امروز در اين محل، به مناسبت شهادت داريوش فروهر ، پروانه فروهر، محمد مختاري و محمد جعفر پوينده بودم. اميدم براي آن که امروز در ميان شما باشم، برآورده نشد، و ناگزير به زندان بازگشتم. کاش در ميان شما بودم و باز از اين چشمه جوشان عاطفه و تعهد و مسئليت بهرهمند ميشدم. اکنون بار ديگر دست شما را ميفشارم و بر ادامه راه آزادي و تاکيد بر افشاي حقيقت در برابر مردم ايران پافشاري ميکنم. عزمتان راسخ و راهتان پيروز باد. به اميد روزي که صلح و امنيت و آزادي در آغوش مردم ما جا بگيرد.
علياشرف درويشيان نيز از به نمايندگي از اين کانون پيامي را براي حاضران خواند. در اين پيام آمده است:
علي اشرف درويشيان (پيام کانون نويسندگان ايران): کانون نويسندگان ايران، همچنان بر روشن شدن حقيقت ماجرا، و تمامي حقيقت در اين پرونده و تعقيب آمران و عاملان اين قتلها، و آرادي بي قيد و شرط ناصر زرافشان پاي ميفشارد. تا این ديو مهيب نتواند بار ديگر در تعرض به آزادي و حقوق مردم سربلند کند.
در اين مراسم، همچنين سيمين بهبهاني، شاعر بزرگ و عضو کانون نويسندگان ايران، در بخشي از سخنراناني خود چنين گفت:
سيمين بهبهاني: هفت سال از قتل ناجوانمردانه شاعران و نويسندگان و آزادمردان در سال 1377 گذشته است. با هفت کفش آهنين و هفت عصاي آهنين و هفت سال تکاپو و تلاش، هنوز نتوانستهايم ببينيم و بدانيم که آمران و عاملان قتلها چه کساني بودهاند، و چرا اين اتفاق براي ما افتاد. فراموش نميکنم چهره آرام و غمزده مريم مختاري را که مبهوت ايستاده بود، نگاهش تا دورها رفته بود، آرامش او آرامشي بود که مسيح در حالي که براي مصلوب شدن ميرفت، تا پاي دار خود داشت. فراموش نميکنم قطره اشکي را که در گوشه چشمش بود. وآن نگاه به من ميگفت که نگران سرنوشت سهراب 17 ساله است. فراموش نميکنم وقتي را که دختر پوينده، سرگشته ميگفت که بابا را خفه کردهاند. من نميدانم چرا. من نميدانم چرا فروهرها را، پروانه و داريوش را با آن وضع فجيع کشتند. من نميدانم که مجيد شريف را چرا کشتند. من نميدانم چه بر سر پيروز دواني آمد. من نميدانم از وقتي پاي گنهکاران به ايران رسيد، چه بر سر ما آمد.