لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳ تهران ۰۵:۳۶

از نیویورک به سنت پیترزبورگ: نمایشگاه مرور بر آثار بزرگترین هنرمند معاصر روسیه در موزه هرمیتاژ


(rm) صدا | [ 4:25 mins ]
بزرگترین هنرمند معاصر روسیه، که طی 17 سال گذشته در غربت نیویورک زندگی می‌کرد، ماه گذشته با پیروزی عظمیمی به میهن بازگشت و شاهد افتتاح نخستین نمایشگاه رسمی خود در روسیه بود در موزه مجلل هرمیتاز در سینت پیترزبورگ St. Petersburg . نمایشگاه مرور بر آثار ایلیا کبکاف، اولین نمایشگاه یک هنرمند زنده در موزه سن پیترزبورگ بود و نخستین برخورد یک هنرمند تبعیدی با فرهنگ و جامعه معاصر کشور خود. بهنام ناطقی (رادیوفردا، نیویورک): نمایشگاه مرور بر آثار هنرمند معاصر روسی ایلیا کبکاف Ilya Kabakov در موزه هرمیتاژ سنت پیترزبورگ، نخستین نمایشگاه این هنرمند سالخورده نیویورکی در روسیه است بعد از بیش از 17 سال دوری از روسیه، و نخستین نمایشگاهی است از یک هنرمند زنده که در تالارهای عظیم و مجلل موزه هرمیتاژ برگزار می شود. این نمایشگاه که ماه گذشته با سروصدای عظیم در رسانه‌های روسیه روبرو شد، تاکنون مورد بازدید هزاران تماشاگر قرار گرفته است، و مطبوعات روسیه در مقالات متعددی که در باره آن نوشته‌اند، آقای ایلیا کبکاف را بزرگترین هنرمند معاصر روسیه معرفی کرده‌اند، هرچند چنانکه نویسنده نخستین بیوگرافی تحلیلی در باره ایلیا کبکاف امروز در در نیویورک تایمز نوشته‌است، ایلیا کبکاف همان‌قدر که در زادگاه خود مورد ستایش مغرورانه قرار دارد، همان‌قدر هم از سوی بعضی منتقدان و هنرمندان هم‌نسل خود و نسل‌های بعد، با عقده و انتقاد نگریسته می‌شود، به خاطر شهرت جهانی‌ای که از سال 1988 به اینسو، یعنی از زمان مهاجرتش به نیویورک بدست آورد. یک منتقد جوان به طور مثال نوشت من کبکاف را نمی‌شناسم، کار او را نمی‌فهمم و دوست هم ندارم. ایلیا کبکاف، یکی از پیشگامان هنر مفهومی و چیدمان در روسیه، در سال 1933 در اوکرائین به دنیا آمده است ولی در مسکو بزرگ شده و قبل از مهاجرت از روسیه، در جمع هنرمندان ناراضی از اتحادشوروی شهرت یافته بود. آثار او تقریبا به تمامی هجو نظام بوراکراتیک اتحاد شوروی بود و استقبال امروز مردم روسیه از این هنرمند نشان می‌دهد که پیام او همچنان در روسیه امروز هم طنین حقیقت دارد. ایلیا کبکاف، هنرمندی که بعد از 17 سال تبعید به زادگاه خود باز می‌گردد، از بسیاری جهات خود را با فرهنگی ناشناخته روبرو می‌بیند، که خانم کبکاف، Emilia که همکار هنری او نیز هست، درمصاحبه‌ای با نیویورک تایمز آن را ترکیبی از کمونیسم و سرمایه‌داری خواند و به مخلوط کردن چای و قهوه در یک فنجان تشبیه کرد و گفت اگر نمی‌دانید چطور چیزی است می‌توانید آن را امتحان کنید. آقای کبکاف در چندین نمایشگاه انفرادی و گروهی در گالری‌ها و موزه‌های نیویورک، با هنر پر اندیشه و طنز‌آمیز خود را که بیشتر به هجو و هزل بوروکراسی دوران کمونیسم اختصاص داشت، موفقیت خارق‌العاده‌ای داشت به طوری که در سال 1999 مجله معبتر و تخصصی Artnews نام آقای کبکاف را یکی از ده تن بزرگترین هنرمندان معاصر زنده دنیا قرار داد. یک چیدمان کبکاف در موزه ویتنی، خاطره تیمارستان‌های شوروی را زنده می‌کردکه دولت ناراضیان سیاسی را به آنها می‌فرستاد. در نمایشگاه عظیم دیگری، کبکاف فضای داخل یک گالری نیویورکی را به تالارهای دلگیر یک نمایشگاه علمی-خیالی شوروی در باره مگس تبدیل کرده بود. نمایشگاه مرور برآثار کبکاف در موزه هرمیتاژ، که برگزیده‌ای از کارهای دو دهه‌اخیر، به خصوص چیدمان‌های بزرگ او را در بر می‌گیرد، با همکاری موزه گوگنهایم نیویورک و گالری Stella در ماسکو در موزه هرمیتاژ پیترزبورگ ترتیب یافته است زیر نظر Mikhail Shvydkoi که رئیس موسسه عریض و طویل نوبنیاد آژانس فدرال فرهنگ و فیلمسازی است، یک جور وزیر فرهنگ دولت پوتین. آقای اشویدکوی گفت نمایشگاه مرور بر آثار ایلیا کبکاف تلاش متقابلی است برای شناختن یکدیگر. با این نمایشگاه، روسیه هنرمند جلای وطن کرده‌ای را به خود فرامی‌خواند و هنرمند بر می‌گردد تا آنچه در غربت انجام داده برای هم‌وطنان خود بازگو کند. در مقاله نیویورک تایمز، نویسنده، Amei Wallach که ضمنا نویسنده کتابی در باره ایلیا کبکاف است، از خاطرات خود در همراهی با زن وشوهر هنرمند در جریان برگزاری و چیدن نمایشگاه می‌نویسد که مواجه شد با کابوس‌های بوروکراتیک در گذراندن اشیاء نمایشگاه از گمرک، یادآور دوران اتحادشوروی و جنگ سرد، و همچنین با بیماری ده روزه کبکاف به محض قدم گذاشتن در روسیه و همزمان شده بود با کنسرت بیتل سابق پل مککارتنی در برابر موزه هرمیتاژ. کار به جائی رسید که خانم کبکاف مقامات روسیه را تهدید کرد که اگر وسایل نمایشگاه را بلافاصله ترخیص نکنند، کار آنها را سابوتاژ تلقی خواهد کرد. سرانجام همه چیز به موزه رسید، اما تمام قطعات ظریف چیدمان‌مان های عظیم کبکاف در کانتینرها به هم ریخته و خورد و خمیر شده بود. داستان برگزاری نمایشگاه، ضمن آنکه انتقادی است از نظام بوروکراتیکی که همچنان بر روسیه حکمفرماست، تمجیدی هم هست از خلاقیت و ایثار استادکارهای روسی موزه هرمیتاژ که ظرف مدت کمی که برای خود آقای کبکاف هم تعجب آور بود، همه چیز را به دلخواه او تعمیر و سرهم کردند. کبکاف که همراه با همسرش بعد از افتتاح نمایشگاه به نیویورک بازگشت، مدتها از تجربه بازگشت خود به میهن ناراضی بود و غرولند کنان می‌گفت شاید بهتر بود در حاشیه ‌باقی‌ می‌ماند، اما وقتی خبرهای استقبال شدید مردمی از نمایشگاه خود را خواند، به تدریج نظر عوض کرد و در مصاحبه‌ای گفت: «این لحظه مهمی در تاریخ است زیرا این دیگر در باره فرهنگ اتحادشوروی نیست، بلکه در باره فرهنگ روسی است. حالا نه تنها کار من، بلکه هنر تمام هنرمندان هم نسل من می‌تواند جای عادی خود را در فرهنگ و تاریخ روسیه بدست آورد.»
XS
SM
MD
LG