(rm) صدا | [ 5:07 mins ]
يک دانش آموزان دبيرستان استعدادهاي درخشان اردبيل پس از آنکه متوجه شد در کنکور سراسري رد شده از شدت افسردگي خودکشي کرد. تحقيقات سازمان ملي جوانان ايران نشان مي دهد که 40 درصد جوانان استانهاي مختلف کشور دچار افسردگي هستند که بيکاري و عدم موفقيت در کنکور از جمله عوامل آن است. به گفته کارشناسان کنکور، سد عظيمي که دانش آموزان ايراني مجبور به گذشتن از آن هستند، هر سال موجب ايجاد ناراحتي هاي روحي، رواني و جسمي در آنها مي شود. دکتر غلامحسين معتمدي، روانپزشک، در مصاحبه با راديوفردا مي گويد: خانواده، اجتماع، خود فرد و محيط رقابت آميز تحصيلي در ايران از زمينه هايي هستند که باعث افسردگي و اضطراب ناشي از کنکور مي شوند. جمشيد چالنگي (راديوفردا): يک دانش آموزان دبيرستان استعدادهاي درخشان اردبيل پس از آنکه متوجه شد در کنکور سراسري رد شده از شدت افسردگي خودکشي کرد. تحقيقات سازمان ملي جوانان ايران نشان مي دهد که 40 درصد جوانان استانهاي مختلف کشور دچار افسردگي هستند که بيکاري و عدم موفقيت در کنکور از جمله عوامل آن است. به گفته کارشناسان کنکور، سد عظيمي که دانش آموزان ايراني مجبور به گذشتن از آن هستند، هر سال موجب ايجاد ناراحتي هاي روحي، رواني و جسمي در آنها مي شود. دکتر غلامحسين معتمدي، روانپزشک، در گفتگو با فرين عاصمي مي گويد: خانواده، اجتماع، خود فرد و محيط رقابت آميز تحصيلي در ايران از زمينه هايي هستند که باعث افسردگي و اضطراب ناشي از کنکور مي شوند.
غلامحسين معتمدي (روانپزشک): مهمترين دليل اين موضوع برمي گردد به وجود خود کنکور، يعني تا زماني که خود کنکور وجود داشته باشد در ايران به شکلي که هست، به هر حال هميشه يک عده اي هستند که در اين کنکور و در اينجا با عواقب آن روبرو خواهند بود. بنابراين تا مادامي که کنکور وجود دارد، يعني عرضه دانشگاهها کم است به علت کمبود امکانات و کمبود تعداد دانشگاهها و از يک طرف تقاضا زياد است، ما با اين مساله روبرو هستيم. بهترين کار اين است که پيش از اينکه ما بخواهيم دچار اين مشکل بشويم که افراد در برابر اين سد قرار بگيرند و دچار عوارض روحي و رواني آن بشوند، خود موضوع را سعي کنيم که حل کنيم و اگر بتوانيم از بين ببريم. البته آنجا کمبود امکانات وجود دارد، ولي در حقيقت تقاضا را مي شود که با يک مقدار کار فرهنگي کمتر کرد.
ففرين عاصمي (راديو فردا): خانواده چه نقشي در افسردگي و اضطراب ناشي از کنکور دارد.
دکتر غلامحسين معتمدي: هم و غم و محيط خانواده طوري است که ممکن است بچه تحت فشار قرار گيرد که حتما بايد در کنکور قبول بشود. در محيط تحصيلي هم همينطور است، يعني به خصوص در مدارسي که اين رقابت را دامن بزنند، کسي که بخواهد در کنکور رد بشود، انگار که در حقيقت کل هويتش مورد سئوال قرار گرفته و کل موجوديتش به نوعي با جنبه هاي منفي گره خوره، ولي در سطح اجتماعي هم باز متاسفانه اين موضوع وجود دارد.
ف . آ : آقاي دکتر افسردگي در ميان داوطلبان کنکور بلافاصله با قبول شدنشان به پايان مي رسد يا باقي مي ماند؟
دکتر غلامحسين معتمدي: در حقيقت به زبان ما يک مشکل نگرشي نسبت به کنکور وجود دارد که اگر روي اين کار فرهنگي بشود در سطوحي که گفتم و عمل شود، خودش مي تواند که باعث مي شود که عواقب منفي کمتر شود و اين کار را هم مي شود کرد. براي اينکه ما مساله اي که از لحاظ مشکلات روحي و رواني داريم فقط به پشت کنکور ختم نمي شود. الان بسياري از کساني که در کنکور جزء موفقترين دانشجويان بودند مثلا د ر دانشکده پزشکي مشغول به کار هستند، ما مي بينيم که بعد از مدتي در آنها هم ميزان افسردگي بالا است.
ف . آ: دولت چه کاري مي تواند براي کاهش افسردگي و اضطراب ناشي از کنکور بکند؟
دکتر غلامحسين معتمدي: واقعيتهايي که وجود دارد در اين ارتباط چون به هر حال دولت هم از لحاظ امکانات و تاسيس دانشگاه بودجه اش محدود است، اما اگر واقعيتها توضيح داده شود در سطوح مختلف از طريق رسانه ها اين غولي که ساخته شده، يک مقدار تصوير مهيبش را بتوانند که تخفيف دهند، در سطوح فردي و خانوادگي و همينطور تحصيلي و جامعه، ما خيلي موفق خواهيم بود. متاسفانه کساني که در کنکور رد مي شوند معمولا برچسب مي خورند و جامعه ما متاسفانه يک جامعه قضاوت گرانه است که هميشه روي اين چيزهاي منفي قضاوت منفي صورت مي دهد و به دستاوردها زياد بها نمي دهد و تشويق نمي کند. بنابراين افراد در بهترين حالت مي شوند يک رد شده، در حالتهاي بدتر تلقي که پيدا مي کنند تلقي شکست خوردن است و از بدتر در سطوح عميقتر ممکن است که از خودشان يک تلقي بازنده را داشته باشند، يک بازنده اي که در يکي از مراحل عمده گذار از يک مرحله به مرحله ديگر که چه بله لحاظ تحصيلي و چه به لحاظ رشد جسمي و رواني هم هست، در آنجا با يک سدي روبرو شده، طبيعي است که اين موضوع به خصوص با اين زمينه هاي منفي که وجود دارد از لحاظ فرهنگي براي هر کسي به عنوان يک شکست تلقي مي شود و اين شکست مي تواند که عواقب منفي متعددي را داشته باشد.
ف . آ : چندين بار ديده شده که کساني که در کنکور موفق نمي شوند دست به خودکشي مي زنند. دليل آن را چه مي دانيد شما؟
غلامحسين معتمدي: در حقيقت مي شود گفت که کساني که در اثر رد شدن در کنکور دچار اختلالات رواني شديد مي شوند يا احيانا دست به خودکشي مي زنند يا اختلالات رواني را به نوعي که هزينه بردار باشد از خودشان نشان مي دهند، آنها در حقيقت مي شود گفت که يک آسيب پذيري فردي خاصي هم نسبت به هرگونه شکست در زندگي دارند. ما مي دانيم که بسياري از اختلالات عمده رواني در همين سنين ظاهر مي شوند و هميشه احتياج به يک استرس و يک منبع فشار بيروني دارند که براي اولين بار خودشان نشان دهند.
