(rm) صدا | [ 4:45 mins ]
روزنامه جمهوري اسلامي در سرمقاله اي با عنوان اعتراف شيطان مينويسد: «آنچه مقامات آمريكائي ديروز درباره طرح مشترك آمريكا و سه كشور اروپائي براي منحرف ساختن ايران از دستيابي به خودكفائي هستهاي اعلام كردند، هرچند در ظاهر مطلب جديدي است، ولي در واقع اعتراف به طرحي است كه بيش از يكسال است درحال اجراست. مهران کرمي در مقالهاي در روزنامه شرق با عنوان «بوش بهتر است يا کري» می نویسد اينك پس از سال ها دوباره اين سئوال زنده شده است كه بوش بهتر ميتواند با ايران جمهوري اسلامي تعامل داشته باشد يا جان كري يا به عبارتي بهتر زيان تجديد انتخاب بوش براي جمهوري اسلامي كمتر است يا انتخاب كري دموكرات كه عملكرد بوش را در برابر ايران ضعيف ميداند؟ علی سجادی (رادیوفردا): روزنامه جمهوري اسلامي در سرمقاله اي با عنوان اعتراف شيطان مينويسد: «آنچه مقامات آمريكائي ديروز درباره طرح مشترك آمريكا و سه كشور اروپائي براي منحرف ساختن ايران از دستيابي به خودكفائي هستهاي اعلام كردند، هرچند در ظاهر مطلب جديدي است، ولي در واقع اعتراف به طرحي است كه بيش از يكسال است درحال اجراست.
جمهوري اسلامي مينويسد: سه كشور آلمان ، فرانسه و انگليس كه تابستان سال گذشته با مسئولين پرونده اتمي ايران وارد مذاكره شدند و سرانجام بيانيه سعدآباد را به امضا رساندند، در واقع مجريان همين طرح بودند. هدف مشترك آنها و آمريكا اين بود كه ايران را به خودداري از فعال ساختن چرخه سوخت تشويق كنند و با اين وعده كه اروپا سوخت مورد نياز نيروگاه اتمي ايران را تامين خواهد كرد و ساير نيازهاي اتمي را نيز برآورده خواهد ساخت، تلاش وسيعي را براي جلوگيري از فعاليتهاي هسته اي كشور آغاز كردند.
جمهوري اسلامي با مروري بر آنچه در يک سال گذشته روي داده مينويسد: در تمام اين مراحل ، جاي پاي آمريكا به روشني پيدا بود و براي هيچكس كوچكترين ترديدي در اينكه آمريكا صحنهگردان اين ماجراست وجود نداشت . اينكه با اينحال ، مذاكره با اروپائيها ادامه يافت لابد هدف معقولي داشت كه از نظر ناظران پنهان است ولي بههرحال سه كشور اروپائي در اين ماجرا نشان دادند كه قابل اعتماد نيستند و مجري دستورات آمريكا هستند. اكنون اين واقعيت را خود آمريكا كه شيطان بزرگ است به زبان آورده. و ادامه ميدهد: مسئولين پرونده اتمي كشورمان نيز بايد با اعترافي كه خود مقامات آمريكائي كردهاند از اين پس به هیچوجه به اروپائيها اعتماد نكنند.
مهران کرمي در مقالهاي در روزنامه شرق با عنوان «بوش بهتر است يا کري» به مساله انتخابات آمريکا از زاويه ديد منافع ايران پرداخته و با مروري به تاريخچه حمايت دولت ايران از اواسط قرن پيش تاکنون از حزب جمهوريخواه آمريکا و با اشاره به گروگانگيري ديپلماتهاي آمريکايي توسط انقلابيهاي ايران و نقش آن در شکست رئيس جمهوري دموکرات و پيروز شدن جناح تندروي حزب جمهوريخواه در آمريکا مينویسد: كلينتون در پايان دوره خود كه تقريباً با تحولات نسبتاً دموكراتيك در ايران همراه بود، راه تنشزدايي با دولت محمد خاتمي را در پيش گرفت، اما دموكراتها آنقدر فرصت نيافتند كه اين سياست را به فرجامي مطلوب برسانند و اگرچه جرج بوش هم به تنشزدايي علاقمند مينمود ولي رويداد 11 سپتامبر به كلي مسير روابط را تغيير داد. هر چند كه در رويارويي با طالبان، ايران با آمريكا همكاريهايي به عمل آورد ولي محور شرارت پاداشي بود كه بوش داد و ايران را در كنار عراق و كره شمالي مستحق قرار گرفتن در اين محور دانست. اينك پس از سال ها دوباره اين سئوال زنده شده است كه بوش بهتر ميتواند با ايران جمهوري اسلامي تعامل داشته باشد يا جان كري يا به عبارتي بهتر زيان تجديد انتخاب بوش براي جمهوري اسلامي كمتر است يا انتخاب كري دموكرات كه عملكرد بوش را در برابر ايران ضعيف ميداند؟
نويسنده روزنامه شرق ادامه ميدهد: بايد تفاوت را در رويكرد مرامي دو حزب در برخورد با مسائل بينالمللي ديد. جمهوريخواهان به ويژه محافظه كاران نوين به پيگيري يكجانبه اهداف سياسي خارجي آمريكا با رويكردهاي نظامي شناخته شدهاند.
در سوي ديگر دموكرات ها بر پيگيري سياست خارجي آمريكا به شيوه هاي صلح آميز فشار اقتصادي و سياسي بر كشورهاي مخالف آمريكا و تلاش براي جلب نظر كشورهاي دوست و متحد تاكيد دارند، اين سياست با استقبال غيررسمي رهبران اغلب كشورها مواجه شده است. از اين جهت اين امكان نيز وجود دارد كه برخي از مقامات رسمي ايران نيز چنين گرايشي را از اين جهت كه انتخاب كري رويارويي ايران و آمريكا را از فاز نظامي خارج ميكند، از خود بروز دهند. اين تحليل اگرچه از سويي به واقعيت نزديك است ولي در صورتي كه دموكراتها بتوانند نتيجه انتخابات رياست جمهوري را از آن خود كنند با توجه به اجماعي بينالمللي كه حول سياست ها و منافع خود ايجاد ميكنند، ميتواند سبب فشار شديدتر و جدي تر به جمهوري اسلامي شود. در مقابل جمهوري خواهان از آن رو كه بر گزينه هاي نظامي تاكيد بيشتري دارند ولي از آنجا كه طولاني شدن اشغال عراق چشم انداز روشن پيروزي آمريكايي ها را در بحران ديگري كمرنگ ميكند، برخورد نظامي آنها از شدت و حدت كمتري ممكن است برخوردار باشد. از اين جهت روي كار آمدن آنها ميتواند به متصلب شدن فضاي سياسي در ايران كمك كند و خصلتي تاخيرانداز در رسيدن به اصلاحات دموكراتيك در ايران بيابد. اين مسائل موجب ميشود تا دست اندركاران ديپلماسي ايران با احتياط بيشتري درباره انتخابات آمريكا موضعگيري كنند. هر چند كه موضعگيري آنها دال بر اينكه بوش و كري در سياست خارجي يكسان برخورد ميكنند، ته لهجهاي دموكرات دارد.