لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳ تهران ۰۰:۱۱

سالگرد خاموشي فروغ فرخزاد و بررسي جايگاه وي در شعر و ادب معصر فارسي، از ديد يک نويسنده


(rm) صدا |
مسعود ملک (راديوفردا): به مناسبت بيست و چهارم بهمن ماه، سالگرد خاموشي فروغ فرخزاد، شاعر معاصر، گفتگويي داريم با محمد قاسم زاده، نويسنده در تهران، و از او مي پرسيم که اکنون که 37 سال از مرگ فروغ مي گذرد، جايگاه او در شعر و ادب فارسي چگونه است؟ محمد قاسم زاده (نويسنده، تهران): ما چند شاعر تاثيرگذار داريم، اگر نيما را به عنوان بنيانگذار شعر فارسي کنار بگذاريم و به نسل پس از نيما رجوع کنيم، دو شاعر تاثيرشان بر شعر فارسي بسيار فراتر از ديگران است. يکي احمد شاملو است و ديگري فروغ فرخزاد، که اينها تاثيرهاي متفاوتي دارند. فروغ زبان و نگاهش بر شعر فارسي، تاثير بسيار عميقي دارد که بيشترين تاثير خود را در شعر سهراب سپهري مي بينيم. اما الان که 37 سال از مرگ فروغ گذشته است، با نظر من فروغ فرخزاد يکي از پنج شاعر کلاسيک معاصر ايران است. اخوان، شاملو، سپهري، نيما و فروغ. کلاسيک معصر را ما مي توانيم به اين صورت تعريف کنيم که شاعر هم عصر ما که ديگر تثبيت شده. اين در واقع براي فروغ که الان 37 سال از مرگ وي مي گذرد و در واقع 37 سال است که دوران آفرينش هنري وي به پايان رسيده است، کاملا مصداق دارد. گرچه سال گذشته يک کتاب تازه که مجموعه نامه هاي وي به پرويز شاپور منتشر شد، اما اينها جزو خلاقيت هاي ادبي وي نيست. فروغ الان به تاريخ ادبيات ما و تاريخ شعر ما پيوسته است، و جايگاه خود را نه تنها در بين معاصرين، بلکه در تاريخ شعر حفظ کرده است. آنچه را که براي فروغ، سواي تاثير و تاثري که بر زمان خودش داشته و تاثيري که پس از خودش داشته، به نظر من مي بايستي که اين در برنامه هاي دانشگاهي وارد بشود، تحقيقات گسترده اي درباره آن بشود. و اين لازمه اش اين است که ما تمام اسنادي را که در مورد فروغ فرخزاد هست جمع کنيم، که همين کتابي که گفتم سال پيش منتشر شد، نامه هاي وي به پرويز شاپور، اين خوب يک سند بسيار مهمي است. مطمئنا اسناد ديگري از فروغ در اين ور و آن ور هست. امير آرمين (راديوفردا): اين نامه ها بيشتر رابطه زن و شوهر هست و يا مربوط به ادبيات؟ محمد قاسم زاده: اين نامه هاي مربوط به سه دوره زندگي فروغ فرخزاد و پرويز شاپور بوده است. دوره قبل از ازدواج. دوره ازدواج و دوره پس از ازدواج ايشان. يعني اين نامه ها تا به حال در اختيار پرويز شاپور بوده. پس از فوت پرويز شاپور توسط پسر وي، به ياري عمران صلاحي، منتشر شده. خوب اين سند بسياري خوبي است از زندگي فروغ. در مورد شاعران کلاسيک معاصر، همين کاري که مثلا اسپانيايي ها راجع به لورکا مي کنند، بنيادي درست مي کنند به نام وي. در ايران هم بايد راجع به شعرا و نويسندگان که کلاسيک معاصر هستند و در گذشته، به همين شکل بايد باشد. يک مرکزي باشد که تحقيقات راجع به اينها را سامان بدهد، کمک بکند. چرا که فروغ نگاه وي در بين زن هاي ما تاثير فراوان گذاشته است. ا.ا.: عده اي معتقد هستند که مهمترين تاثير شعر فروغ همين بيان احساسات زنانه در شعر است. ولي با آن سخناني که شما اول گفتار خود بيان کرديد، من فکر مي کنم که فقط اهميت آن به اين نيست. يعني اهميت آن فراتر از ... محمد قاسم اده: نه نه، اصلا اهميت آن به اين نيست. ما اتفاقا کمتر شاعر زني داريم که پس از فروغ، اين احساسات شاعرانه را به صورت فروغ بيان بکند. باز هم در خود فروغ باقي مي ماند آن. ولي نوع نگاهي که فروغ به زبان دارد و با زبان به چه شکلي برخورد مي کند، عينا در سهراب سپهري مي بينيم اين را. و سپهري خودش هم مقر هست به اينکه تحت تاثير فروغ در شعر قرار گرفته و تاثير فروغ از آنکه يک نوع جسارت بدهد به زنها که احساسات خودشان را بيان کنند، خيلي بيشتر از اينها است. ا.ا.: پيشنهاد بنياد مي کنيد. علي اينکه اين بنيادهايي مثلا به نام فروغ يا شاملو درست نمي شود، آيا در تعصب هايي است که نسبت به اين شاعران وجود دارد به خاطر بعضي ديدگاه هايشان، يا نه، اينکه هنوز نويسندگان به اين فکر نيافتاده اند. محمد قاسم زاده: در واقع بخشي از آنها به اين فکر نيافتادند که اين کار را بکنند. منتها مثلا بنياد گلشيري مجوز گرفت و اکنون فعاليت دارد. چند سال است دارد جايزه اي به نام هوشنگ گلشيري مي دهد. خوب اين کوشش خود، مثلا فرزانه طاهري، خيلي موثر بود. اما در مورد فروغ و ديگران، اين اتفاق نيافتاد. اما آنچه را که من مي خواهم ذکر کنم، اين است که شعراي معصر ما مي بايستي که واقعا از فروغ بگذرند، تا بتوانند به نگاه مستقل برسند. همانطوري که خود فروغ از نيما گذشت. و بعدها از شاملو گذشت. همانطور که شاملو از نيما گذشت. الان در واقع به زماني رسيديم، پس از 37 سال از مرگ فروغ، که بايد از اينها عبور کرد. با شناخت آنها. نه کنار زدنشان. هيچ کس قدرت ندارد، يک شاعر تثبيت شده را کنار بزند. در واقع با شناخت آنها، حل کردن فروغ در درون خودشان و گذشتن از آنها. (دکلمه شعري از فروغ فرخزاد) همه هستي من، آيه تاريکي است که تو را در خود تکرار کنان به سحرگاه شکفتن ها و رستن هاي ابدي خواهد برد من در اين آيه تو را آه کشيدم، آه من در اين آيه تو را به درخت و آب و آتش پيوند زدم بيست و چهارم بهمن ماه، سالگرد خاموشي فروغ فرخزاد، شاعر معاصر است. محمد قاسم زاده، نويسنده در تهران، در مصاحبه با راديوفردا مي گويد که اگر نيما را به عنوان بنيانگذار شعر فارسي کنار بگذاريم و به نسل پس از نيما رجوع کنيم، دو شاعر تاثيرشان بر شعر فارسي بسيار فراتر از ديگران است: احمد شاملو است و فروغ فرخزاد. وي مي گويد که زبان و نگاهش فروغ بر شعر فارسي، تاثير بسيار عميقي دارد که بيشترين تاثير خود را در شعر سهراب سپهري مي بينيم. وي مي افزايد که الان که 37 سال از مرگ فروغ گذشته است، فروغ فرخزاد يکي از پنج شاعر کلاسيک معاصر ايران است. آقاي قاسم زاده مي گويد که نگاه فروغ در زن هاي ما تاثير فراوان گذاشته است.
XS
SM
MD
LG