لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳ تهران ۱۸:۱۳

«دانه‌هاي پراکنده حناره»: جشنواره سيار فيلم‌هاي کردي در دانشگاه‌هاي آمريکا، از ديد برگزار کننده


(rm) صدا |
بهمن باستاني (راديوفردا): اين روزها که عراق موضوع روز است، براي آشناکردن بيشتر دانشجويان آمريکائي با يک اقليت قومي اين کشور، اقليت کرد، مجموعه اي نزديک به 20 فيلم سينمائي و مستند از آثار هنرمندان کرد و در باره کردها از ايران، ترکيه، عراق و ارمنستان، در دانشگاه‌هاي آمريکا به نمايش درآمده است. گردآورنده اين فيلم‌ها، محقق برجسته سينما، آقاي جمشيد اکرمي، در مصاحبه با راديو فردا در باره آنها توضيح مي‌دهد. بهنام ناطقي (راديوفردا): مجموعه‌اي از فيلم‌هاي کردي، داستاني و مستند، کوتاه و بلند، به همت منتقد برجسته و استاد فيلمشناسي دانشگاه کلمبيا، آقاي جمشيد اکرمي، به صورت يک جشنواره سيار فراهم شده است که از آغاز سال جاري ميلادي در دانشگاه‌هاي آمريکا نمايش داده مي‌شود. اين مجموعه که دانه‌هاي پراکنده حناره نام گرفته‌ است، بعد از نمايش در دانشگاه‌هاي اوهايو و پنسيلوانيا، اين روزها در دانشگاه آريزونا نمايش داده مي‌شود و همينطور در طول سال در مراکز دانشگاهي چرخ خواهد زد. آقاي جمشيد اکرمي، در مصاحبه با راديوفردا مي‌گويد نام اين مجموعه را با الهام از اسم يکي از شخصيت‌هاي فيلم آخر آقاي بهمن قبادي، آوازهاي سرزمين مادري‌ام برگرفته است، که حناره نام داشت، به معني انار. جمشيد اکرمي (نيويورک): چيزي که براي من خيلي جالب بود و در واقع به من الهام داد که اسم اين سري فيلم را از اين مفهوم بگيرم، انار، مي‌دانيد که به عنوان يک ميوه، يک مقدار زيادي دانه دارد و اين دانه ها در يک پوسته هستند که مثل قالبي همه اين دانه ها را در خودش گرفته‌است. من احساس کردم اين اصلا خودش يک استعاره زيبائي براي ملت کرد مي‌تواند باشد که مي‌دانيد به عنوان يک گروه قومي بزرگترين گروه قومي دنيا هستند که کشور خودشان را ندارند، با شايد بيشتر از 30 ميليون جمعيت. مثل دانه‌هاي اناري هستند که پراکنده هستند، يعني هيچوقت کشوري نبوده که مثل يک قالب، مثل يک پوسته انار، اينها را دور هم جمع کند. ب.ن.: آقاي اکرمي در اين مجموعه هشت فيلم بلند و نه فيلم کوتاه گردآوري کرده است. سه فيلم، از جمله دو فيلم آقاي قبادي، زماني براي مستي اسبها و آوازهاي سرزمين مادري ام، که به نام گمگشته درعراق در آمريکا به نمايش درآمد، و فيلم تخته‌سياه سميرا مخملباف، در باره کردهاي ايران هستند، يک فيلم در باره کردهاي ارمنستان و سه فيلم از فيلسمازان کرد ترکيه، از جمله فيلم حجار از خانم هندان ايپکچي Handan Ipekci، که دو سال پيش نامزد دريافت جايزه اسکار بود ولي نمايش آن در ترکيه ممنوع است و همچنين فيلم عکس، يا فوتوگراف از کاظم آز Kazim Öz جمشيد اکرمي: فيلم خيلي زيبائي است راجع به دو جواني که با هم سفر مي‌کنند در يک اتوبوس و با هم دوست مي‌شوند، غافل از اينکه اينها دارند مي‌روند تا هرکدام به جبهه‌هاي مخالف يک جنگ ملحق شوند، به خاطر اينکه يکي از آنها کرد است و يکي ديگر ترک. و بعد، يک فيلمي هم هست مستند، به نام Good Kurds, Bad Kurds «کردهاي خوب و کردهاي بد» که اين را يک روزنامه‌نگار عکاس photojournalist آمريکائي به اسم آقاي Kevin McKiernan ساخته است و در واقع ريشه درگيري‌هاي بين دولت ترکيه و کردهاي اين کشور را نشان مي‌دهد ويک فيلم هست به نام ژيان که راجع به کردهاي عراق است و يک آقاي فيلمساز آمريکائي‌نشين که در اصل کردعراقي است به نام جيانو رزبياني اين فيلم را کارگرداني کرده و وجه تشخص اين فيلم هم اين است که شايد تنها فيلمي باشد که به مسئله حلبچه و بمباران شيميائي اين دهکده و با زسازي اين بمباران مي‌پردازد. ب.ن.: مجموعه فيلمهاي کردي که در اين جشنواره سيار به همت آقاي جمشيد اکرمي فراهم آمده، براي نخستين بار در آمريکا جنبه‌هاي مختلف زندگي کردهاي پراکنده در خاورميانه را به تماشاگران دانشگاهي آمريکا معرفي مي‌کند. اين مجموعه با مقاله‌اي تحقيقي همراه است از آقاي اکرمي، که در آن به وجوه مشترک اين فيلم‌ها و ارتباط آنها با زندگي و تاريخ کردها پرداخته است. جمشيد اکرمي: يک خصوصيات مشترکي را ميشود در اينها ديد. مهم‌ترين‌اش اين است که اين فيلم‌ها همه خواستگاه قومي دارند، نه کشوري، و فيلمسازاني هستند که به طور همزمان در کشورهاي ايران و ترکيه و عراق کار مي‌کنند و حتي کردهاي مقيم اروپا و آمريکا که فعال شده‌اند يا در کشور خودشان يا د رکشورهاي کردنشين يک فيلم‌هائي ساخته‌اند در اين پنج شش سال گذشته، و بعد مثلا، براي خود من جالب بود وقتي اين فيلم‌ها را کنار هم مي‌گذاشتم که ديدم در تعداد زيادي از اين فيلم‌ها، از جمله فيلم «زماني براي مستي اسبها،» «ژيان» و «حجار» با اينکه از کشورهاي مختلفي آمده اند، ولي حضور بچه‌هاي يتيم خيلي مهم است و بعد خوب، آدم وقتي دنبال دليل اين مي‌رود، مي‌بيند که اين يک اشاره مستقيم است به کشتارهائي که در اين دهه‌هاي اخير در کردستان در جريان بوده، و باز اشاره به خود ملت کرد که ملت در واقع يتيم و بي‌کشورو بي‌سرپناه بود، و يک معاني سمبوليکي شما حتي در خود تيتر فيلم‌ها مي‌بينيد، ژيان، يعني زندگي، حجار، يعني کسي که زير اختناق هست، فضاهاي زمستاني، که در بعضي از اين فيلم‌ها مي‌بينيد، زمستانهاي سخت و پربرف فيلم‌هاي آقاي قبادي، يا فيلمي که حنيه سليم ساخت Vodka Lemon ودکاي ليموئي، که راجع به کردهاي ارمنستان است و پارسال يکي از جايزه‌هاي فستيوال ونيز را گرفت. مجموعه‌اي از فيلم‌هاي کردي، داستاني و مستند، کوتاه و بلند، به همت منتقد برجسته و استاد فيلمشناسي دانشگاه کلمبيا، آقاي جمشيد اکرمي، به صورت يک جشنواره سيار فراهم شده است که از آغاز سال جاري ميلادي در دانشگاه‌هاي آمريکا نمايش داده مي‌شود. آقاي جمشيد اکرمي، در مصاحبه با راديوفردا مي‌گويد که نام اين مجموعه را با الهام از اسم يکي از شخصيت‌هاي فيلم آخر آقاي بهمن قبادي، «آوازهاي سرزمين مادري‌ام» برگرفته است، که حناره نام داشت، به معني انار. وي مي گويد که انار استعاره زيبائي براي ملت کرد مي‌تواند باشد، که بزرگترين گروه قومي دنيا هستند که کشور خود را ندارند، و مانند دانه‌هاي اناري هستند که پراکنده هستند، يعني هيچوقت کشوري نبوده که مثل يک قالب، مثل يک پوسته انار، اينها را دور هم جمع کند.
XS
SM
MD
LG