(rm) صدا |
در حاليکه بحران در هائيتي بالا ميگرفت، کارگردان برجسته سينماي آمريکا، آقاي جاناتان دمي، خالق آثار مشهوري مثل سکوت برهها، فيلم مستندي را به اکران عمومي رسانيد در باره يک فعال حقوق بشر و دمکراسي در هائيتي، که بعد از چهل سال کار در راديوهائيتي، چهارسال پيش جان خود را بر سر آنچه خودش بذرپاشي براي دمکراسي مي ناميد، از دست داد.
بهنام ناطقي (راديوفردا، نيويورک): آقاي جاناتان دمي Jonathan Demme کارگردان برجسته نيويورکي، که حساسيتهاي فرهنگي خود را در فيلمهاي مستقلي مثل Something Wild نشان داد و بعد با آثار پرفروشي مثل سکوت بره ها The Silence of the Lambs و فيلادلفيا در هاليوود براي خود اعتبار کسب کرد، يکي از مستندسازان برجسته آمريکا نيزهست.
چهارمين کار مستند او، که هفته گذشته در سراسر آمريکا توزيع شد، The Agronomist يا کارشناس کشاورزي، يا بهتر بگوئيم بذرشناس، نام دارد در باره يک خبرنگار و فعال حقوق بشرو دمکراسي در هائيتي است به نام Jean Dominique که در سال 2000 در اثر سوءقصد جان خود را از دست داد. در اين فيلم، آقاي ژان دومينيک، تحصيلکرده کشاورزي، کار خود را در راديو نه خبرنگاري، بلکه بذرپاشي ميداند، بذرپاشي براي دمکراسي و آزادي.
اين فيلم را آقاي جاناتان دمي با استفاده از چند مصاحبهاي که با ژان دومينک در سفرهاي او به نيويورک يا سفرهاي خودش به هائيتي ضبط کرد، به وجود آورده است، و در آن داستان تلاش يک کارشناس کشاورزي را بازگو مي کند که با خريدن تنها ايستگاه راديوئي هائيتي در سال 1961 آن را به مدت چهل سال به صداي آزادي و دمکراسي و مبارزه با استبداد و فساد در اين کشور تبديل کرد. محور فيلم، خود ژان دومينيک است، سرزندگي، هوش خيره کننده و عشق ژان دومينيک به زندگي و به ميهناش هائيتي که در اين مصاحبهها با انرژي و شعف تمام ابراز ميکند
ژان دوميينک و همسرش در اين در مصاحبهاي از حمله سربازان به راديوهائيتي سخن ميگويند، ولي آن را يک درام کمدي جلوه ميدهند، انگار حمله اي که در سال 2000 جان او را گرفت، پيشبيني ميکرد و از پيش آن را به مضحکه ميگرفت، زيرا ديدن اين فيلم نشان ميدهد که کسي که چهل سال زمزمه دمکراسي را در گوش مردم يک کشور خوانده است را با گلوله نميتوان از ميان برداشت. اين فيلم خودش نمونه اي از تداوم حيات ژان دومينيک است.
در ماههاي اخير بحران هائيتي بارديگر بالا گرفته است. بازگشت هائيتي به صفحههاي اول روزنامههاي آمريکا، فضاي مناسبي براي پخش اين فيلم فراهم کرده است که هرچند داستان گذشتهها را ميگويد، اما داستان آن همچنان به روز مانده است.
کار ژان دومينيک را همسرش ميشل مونتاس سه سال بعد در راديو هائيتي ادامه داد تا اينکه سرانجام بحران کشور اجازه ماندن بيشتر در هائيتي را به او نيز نداد. همسر دومينيک، که کنار او در استوديوي راديو به پخش برنامه مشغول بود، راوي زنده ماجراهاي اين فيلم هوشمندانه است، که تاثير عاطفي آن با موسيقي Wyclef Jean هنرمند مهاجر مقيم نيويورک، افزايش مييابد.
وكلف ژان، آهنگساز فيلم اگراناميست، هنرمند هائيتي تبار موسيقي هيپ هاپ آمريکا است که چند سال پيش با به وجود آوردن گروه مشهور Fugees به شهرت رسيد و خوب ميتواند از طريق موسيقي پلي ميان دو فرهنگ بزند.
«اگراناميست» يا بذرشناس، آخرين فيلم مستند کارگردان نيويورکي آقاي جاناتان دمي را منتقدان شهرهاي مختلف يکصدا به عنوان يکي از بهترين فيلمهاي مستند ستودهاند. لس آنجلس تايمز نوشت قدرت و تاثير اين فيلم در مقايسه با فيلمهاي پرمفهوم و پرمايه جاناتان دمي چيزي کم ندارد. مجله نيويورک نوشت آزادي بيان، چنانکه در فيلم جاناتان دمي ميبينيم، يک نيروي آتش نفس است و نيويورک تايمز نوشت غيرقابل تصور است که چهرهاي سخاوتمند و سرزنده مثل ژان دومينيک ممکن است از ميان برداشته شود و فيلم آقاي جاناتان دمي، بيننده را متوجه ميکند که براي کشوري مثل هائيتي از دست دادن شخصيتي مثل ژان دومينيک چه مفهومي دارد و منتقد ويلج وويس، هفته نامه فرهنگي و محلي نيويورک، جي هوبرمن Hoberman مينويسد فيلم اگراناميست، نه تنها مرثيهاي شخصي از سوي جاتان دمي براي ژان دومينيک است بلکه بزرگداشتي است از راديو و تاثير آن و ميافزايد: اين فيلمي است که به جادوي گفتاري عشق ميوزد که از طريق راديو پراکنده ميشود. چهارمين کار مستند جاناتان دمي Demme، كارگردان برجسته نيويوركي، که هفته گذشته در سراسر آمريکا توزيع شد، The Agronomist يا «بذرشناس» نام دارد در باره يک خبرنگار و فعال حقوق بشرو دمکراسي در هائيتي است به نام Jean Dominique که در سال 2000 در اثر سوءقصد جان خود را از دست داد. در اين فيلم، آقاي ژان دومينيک، کار خود را در راديوهائيتي، نه خبرنگاري، بلکه بذرپاشي ميداند، بذرپاشي براي دمکراسي و آزادي. داستان فيلم داستان تلاش اوست که با خريدن تنها ايستگاه راديوئي هائيتي در سال 1961 آن را به مدت چهل سال به صداي آزادي و دمکراسي و مبارزه با استبداد و فساد در اين کشور تبديل کرد. محور فيلم، خود ژان دومينيک است، سرزندگي، هوش خيره کننده و عشق ژان دومينيک به زندگي و به ميهناش هائيتي که در اين مصاحبهها با انرژي و شعف تمام ابراز ميکند.