(rm) صدا |
از جمله فيلمهاي مطرح ايراني که در جشنواره بين المللي فيلم ترايبکا Tribeca در نيويورک به نمايش درآمد، فيلم سينمائي «آبادان» است از کارگردان و نويسنده جوان آقاي ماني حقيقي، که صحنههاي ناديده از تهران امروز را در قالب يک داستان کمدي در باره آرزوهاي دستنيافتني يک بازنشسته نشان ميدهد.
بهنام ناطقي (راديوفردا، نيويورک): در فيلم «آبادان» که در ايران هنوز اجازه نمايش نگرفته است اما تاکنون در چندين جشنواره بينالمللي به نمايش در آمده است، يک پيرمرد بازنشسته سعي ميکند خود را به «آبادان» برساند، که براي او ناکجاآبادي است در دوردست و شهر آرزوها، در حاليکه دختر او و شوهرسابقش و دوست ديگري دور شهر دنبال او پيرمرد ميگردند. پيرمرد، که نقش او را آقاي داريوش اسدزاده با شيريني بازي ميکند در جستجوي خود براي وسيله سفر به آبادان و همراهي براي سفر، به يک سرهنگ بازنشسته برخورد ميکند، که يکي هنرپيشه باسابقه آقاي جمشيد مشايخي در نقش او درخششي خيرهکننده دارد.
ب.ن.: آقاي ماني حقيقي، کارگردان فيلم، از تباري هنرمند و اديب آمده است. او پسر آقاي نعمت حقيقي، فيلمبردار برجسته سينماي ايران، دختر خانم ليلي گلستان، مترجم و گالريدار معتبر تهران و نوه آقاي ابراهيم گلستان، نويسنده برجسته است. آقاي ماني حقيقي که تحصيلات خود را در کانادا به پايان برده است در مصاحبه با راديوفردا ميگويد قصد داشت فيلمي در باره تهران بسازد.
ماني حقيقي (نويسنده و گارگردان فيلم «آبادان»، جشنواره ترايبکا، نيويورک): من دلم ميخواست فيلمي در باره زندگي شهري در تهران امروز بسازم و اين قصه از دل آن بيرون آمد. بنابراين تا حدود زيادي دلم ميخواست که اين اتفاق بيافتد. شهر را نشان بدهم، شلوغياش را نشان بدهم و دودش را نشان بدهم و زيبائي که در تمام اينها نهفته است را هم در کنارش نشان بدهم.
ب.ن.: شهر مدرني نشان ميدهيد.
ماني حقيقي: تهران خيلي شهر مدرني است و خيلي بزرگ و خيلي شلوغ.
ب.ن.: آبادان، چنانکه منتقد و فيلمشناس برجسته، آقاي جمشيد اکرمي، استاد دانشگاه کلمبيا، توضيح ميدهد، ناکجاآبادي است مظهر آروزهاي دست نيافتني.
دکتر جمشيد اکرمي (منتقد و مورخ فيلم، استاد دانشگاه کلمبيا، نيويورک): به نظر من فيلم «آبادان» کمدي کمسابقهاي است در سينماي ايران، چون به هرحال از نظر تماتيک اين انگيزه مبهمي که يک آدم سالخورده را به گريز از فضاي فعلي زندگياش وادار ميکند، و به يک جائي مثل آبادان، هرچند که اين شهر حقيقي است، ولي در اين فيلم به عنوان يک آرمانشهر از آن ياد ميشود، خوب، اين، کشش به فرار ميتواند بازتابي باشد از ناخشنوديهائي که همه مردم از هر قشر و طيف و سني دارند و ميخواهند يک جوري از زندگي فعليشان رها شوند و در انديشه گريز هستند. بيشترکارآکترها در حال تغيير دادن به وضعيت فعليشان هستند و ميخواهند به يک وضعيت ديگر، به يک فضاي ديگر، به يک موقعيت ديگر بروند.
ب.ن.: کارگردان فيلم، آقاي ماني حقيقي در باره مفهوم آبادان در اين فيلم ميگويد:
ماني حقيقي: توي ذهن يکي از اين شخصيتها، پيرمرد اصلي فيلم، بله، همينطور است. آبادان جائي است که تمام آرزوهاش را در آنجا برآورده ميبيند و فکر ميکند چيزي که اينجا دسترسي به آن ندارد را در آنجا ميتواند پيدا کند و بنابراين، يکجور آرمانشهر عجيبي براي آن شخصيت هست ولي شخصيتهاي ديگر صرفا دارند او را دنبال ميکنند و لزوما اين نظر را نسبت به شهر آبادان ندارند.
ب.ن.: چرا اين فيلم را سانسور کردهاند در ايران؟ اين يک ساله اجازه مايش نگرفته؟
ماني حقيقي: فيلم دقيقا نميتوان گفت که سانسور شده، چون هنوز هيچ نظري راجع به آن به ما داده نشده و بنابراين ما همچنان در حال گفتگو با مسئولين هستيم در باره اين فيلم و من فکر ميکنم نميتوانم شکوه کنم يا ناراضي باشم به خاطر اينکه از اول مي دانستم ک اين اتفاق ميافتد و وارد وادي شدم که از قبل ميدانستم که اين اتفاقها در آن ميافتند و بنابراين شکايتي ندارم در اين مورد ولي علت اينکه چرا اين اتفاق نيفتاده بيشتر برميگردد به نداشتن مجوز ساخت اين فيلم و مسئله اين است ک با پديده ديجيتال اگر کسي بخواهد هرکسي آن طور که دلش ميخواهد، آنطور که من فيلم ساختم فيلم بسازد، کاملا وض يت فيلمسازي مملکت دگرگون ميشود، که به هرحال هم ميشود. جلوش را نميشود گرفت.
ب.ن.: آقاي جمشيد اکرمي فيلم «آبادان» را هم از نظر مفاهيم و هم از نظر شکل و طرز ساخت، فيلم نوآورانهاي در سينماي ايران ميداند.
دکتر جمشيد اکرمي: چيزي که واقعا نظر مرا جلب کرد اين بود که اين فيلم از نظر فرماليستي هم يک فيلم نوآورانهاي است. شما يک ريتم تسريعشدهاي داريد که از همان صحنههاي اوليه تيتراژ فيلم خودش را معرفي ميکند. يک jump cut هاي ضربتي موثري در فيلم هست. فيلمبرداري روي دست شده در بيشتر فيلم، و حتي شاتهائي که معمولا روي سه پايه فيلمبرداري ميشوند، اينجا روي دست کار شده، کار فيلمبرداري خيلي خوب آقاي کلاري هست. کارهاي صدائي خيلي خوبي شده و يک طنازيهاي تصويري هست که با آن کارهاي صدائي قاطي شده و کلا فيلمي است که حالت شاد و شوخي هم دارد که باز به يک نحو ديگري کمدي است: يک کمدي نهيليستي است در واقع، يک کمدي است که رگههاي تلخ و غمبار هم در لايههاي زيريناش هست و من فکر ميکنم ارزش فيلم هم از همين ميآيد. از جمله فيلم هاي مطرح ايراني كه در جشنواره بين المللي فيلم ترايبكا در نيويورك به نمايش درآمد، فيلم سينمايي آبادان است از ماني حقيقي كارگردان و نويسنده جوان كه صحنه هايي از تهران امروز را در قالب داستاني كمدي درباره آرزوهاي دست نيافتني يك بازنشسته نشان مي دهد. اين فيلم هنوز در ايران اجازه نمايش نگرفته اما تاكنون در چندين جشنواره جهاني به نمايش گذاشته شده است. ماني حقيقي در مصاحبه با راديو فردا مي گويد قصد داشت فيلمي درباره تهران بسازد و اين فيلم از دل آن به وجود آمد. جمشيد اكرمي منتقد سينما مي گويد: در اين فيلم، آبادان به يك ناكجاآباد يا آرمانشهر تبديل مي شود. وي اين فيلم را از نظر فرماليستي يك فيلم نوآور مي داند.