لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳ تهران ۱۴:۴۹

گزارش ويژه راديوفردا: راي گيري آزمايشي محافظه کاران براي تعيين هيات رئيسه مجلس هفتم


(rm) صدا |
مريم احمدي (راديوفردا): نمايندگان جناح محافظه کار پس از پيروزي در انتخابات دور هفتم مجلس شوراي اسلامي، در چند همايش و گردهمايي سعي کردند تا سياست کلي جناح خود را در مجلس هفتم تعيين کنند. روز دوشنبه آخرين همايش فراکسيون اکثريت مجلس هفتم، با برگزاري انتخاب آزمايشي براي تعيين رئيس مجلس و نايب رئيسان پايان يافت. در اين انتخابات فراکسيوني، غلامعي حدادعادل به رياست مجلس آينده انتخاب شد. فريدون زرنگار (راديوفردا): چهارمين و آخرين همايش نمايندگان محافظه کار در مجلس هفتم، با راي گيري آزمايشي درباره اعضاي هيات رئيسه مجلس، روز دوشنبه، پايان يافت. در اين همايش نيز همچون سه همايش پيشين نمايندگان، موضوع اصلي انتخاب هيات رئيسه مجلس هفتم، و به ويژه رئيس مجلس آينده بود. بنا بر گزارشي که گروه مسئول بررسي انتخاب هيات رئيسه به اين همايش ارائه داد، شمار اندکي از نمايندگان مجلس هفتم صلاحيت عضويت در هيات رئيسه مجلس آينده را دارند. به گزارش اين گروه کاري، در بررسي اوليه تنها يک تن واجد صلاحيت رياست بر مجلس شناخته شد، اما بعدا براي ايجاد امکان انتخاب، دو نماينده ديگر نيز حائز صلاحيت شناخته شدند. براي مقام نيابت اول و دوم مجلس هفتم نيز نه تن ثبت نام کردند که از ميان آنها چهار تن واجد صلاحيت تشخيص داده شدند، که پس از انصراف يک نفر، تنها سه نامزد براي دو پست نايب رئيس باقي ماندند. سر انجام پس از راي گيري درباره نامزدهاي پيشنهادي، غلامعلي حدادعادل با 122 راي از مجموع 221 راي به عنوان رئيس مجلس انتخاب شد. پس از او حسن سبحاني با 45 راي و محمدرضا فاکر با 37 راي در مکان هاي بعدي قرار گرفتند. در راي گيري براي نواب رئيس، محمدرضا باهنر با 161 راي به عنوان نايب رئيس اول، غلامرضا مصباحي با 93 راي، به سمت نايب رئيس دوم انتخاب شدند. ايرج جشيدي، روزنامه نگار در تهران، نتيجه راي گيري آزمايشي براي انتخاب اعضاي هيات رئيسه مجلس هفتم را، نشاني از اختلافات موجود در ميان نمايندگان محافظه کار مجلس مي داند: ايرج جشيدي ( روزنامه نگار، تهران): اختلافي که الان وجود دارد بر سر تقسيم قدرت مجلس بين فراکسيون هاي پيروز. ما اگر بخواهيم فراکسيون ها را تقسيم بکنيم، در واقع دو فراکسيون اصلي مي شود استخراج کرد. يکي گروهي هستند که قبل از اين خود را مستقل مي دانستند، و الان مي گويند که ما فراکسيون وفاق و کارآمدي هستيم. اينها حول و حوش 60 تا 90 نفر عضو دارند. يک سهمي از هيات رئيسه مي خواهند، منتها فراکسيون اکثريت با اين تقسيم قدرت مجلس با اينها موافق نيست، چرا که اصولا معتقد است که اکثريت مطلق را در اختيار دارد و به همين دليل حاضر نيست که با آنها قدرت را تقسيم کند. و البته نتيجه اين سهمخواهي مطلقه که در نزد فراکسيون اکثريت وجود دارد، در راي گيري مشخص شد، و آن هم راي پاييني بود که آقاي حداد عادل آورد. ما اين را مي توانيم از نتيجه راي گيري که به عمل آمد، يک رگه اي از اختلافات را در اينجا ببينيم. ف.ز.: به گفته آقاي جمشيدي، همايش نمايندگان محافظه کار در تهران، داراي سه ويژگي بود: ايرج جمشيدي: آنچه که در اين نشست اتفاق افتاد، در واقع ما سه ويژگي مي توانيم از آن استخراج کنيم: اول اين اتفاقي بود که آقاي حداد عادل، عليرغم تمهيدات کاملي که براي وي چيدند، تنها موفق شد که 122 راي بياورد. و اين خود معنا دار است، از بين 230 تن حاضر، تنها 122 راي آورد، در حالي که آقاي باهنر، براي پست نايب رئيسي مجلس، توانسته 161 راي بياورد. و اين در واقع نشان دهنده وزنه سنگين تر آقاي باهنر در مجلس هفتم به نسبت آقاي حداد عادل است. و بر همين اساس هم مي گويند که ايشان رئيس اصلي مجلس هفتم است، حتي اگر بر پست و مسند نايب رئيسي مجلس هم قرار بگيرد. مساله بعدي همين کارگروه 15 نفره اي است که قبل از اين تشکيل شده تا در مورد داوطلبان عضويت در هيات رئيسه مجلس تصميم گيري کنند. ظاهرا در اين کارگروه هم آقاي حدادعادل راي کمتر از رقيب اصلي ديگر، آقاي فاکر که روحاني هم هست آورده است. در اين کارگروه ظاهرا آقاي فاکر راي بيشتري آورد. و اين نشان مي دهد که همان چالش روحاني يا غير روحاني بودن مجلس هفتم، همچنان سايه سنگيني را حاکم کرده است در اين وضعيتي که هست. آن اتفاقي که افتاده است، نه پيروزي جناح راست سنتي، که خلق يک گروه محافظه کار جوان است، يا نو محافظه کار، به تعبيري مي شود براي اينها عنوان کرد. ف.ز.: اما آيا همانطور که برخي تحليلگران مي گويند، يک رئيس غير معمم مجلس هفتم، دليل جايگزيني روحانيت با تکنوکرات هاي بنيادگرا است؟ دکتر صادق زيبا کلام مي گويد: انتخاب احتمالي دکتر غلامعلي حداد عادل به طور اتفاقي انجام مي گيرد، زيرا روحانيت چهره مقبول معممي براي اين مقام در اختيار ندارد. صادق زيبا کلام (استاد علوم سياسي دانشگاه، تهران): آنچه که پيش آمده است، بيشتر معلول تصادف هست. اينجور نيست که يک تغيير و تحول جامعه شناختي بنيادي در ايران به وجود آمده باشد، و بر اساس آن روحانيان اصولگرا و بنيادگرا يا اصلا نه اينکه روحاني، قشر روحاني، از حيات سياسي ايران مجبور شده باشد که مقداري خود را کنار بکشند، و جاي آنها را تکنوکرات ها بيايند و بگيرند. واقعيت مطلب اين است که در انتخابات مجلس هفتم، از قضاي روزگار يک روحاني صاحبنامي که تعلق به جناح راست داشته باشد، خوشبختانه يا متاسفانه، نشد که در اين انتخابات بتواند وارد مجلس شود. يعني ليست ها طوري بود که شخصيتي وجود نداشت. چهره هاي شاخص روحانيتي که هستند، آقاي فاکر هست از مشهد، آقاي دکتر احمدي هست از تهران، آقاي ابوترابي و چند نفر ديگر هستند، منتها هيچکدام از اينها گنجايش و کشش اينکه بتوانند رياست مجلس را به دست بگيرند، و با فراکسيون هاي مختلف، با چهره هاي مختلف با شخصيت هاي مختلف درون مجلس و بيرون مجلس داد و ستد داشته باشند، هيچکدام از اينها اينچنين توانايي را ندارند. اما آقاي دکتر حداد عادل، دارد اين توانايي را. مي تواند با گروه ها و با جريانات مختلف، مماشات بکند، حشر و نشر داشته باشد، ضمن اينکه از آن اصول بنيادين هم که دارند، به شدت پايداري بکند. بنابراين مي خواهم بگويم که ما نبايد دچار اين توهم شويم که عرصه نفوذ و چنبره قدرت روحانيان محافظه کار، بر ارکان قدرت شل شده است، و اينها مجبور شدند که به نفع تکنوکرات ها به کنار بروند. ف.ز.: بر خلاف نظر دکتر صادق زيباکلام، ايرج جمشيدي، روزنامه نگار، انتخاب احتمالي دکتر حداد عادل را به عنوان رئيس مجلس آينده، تحولي تازه ارزيابي مي کند. ايرج جمشيدي: واقعا اين تحولي جديد است، از هر نظر. يعني اينکه به هر حال راه باز مي شود براي اينکه غير روحانيان در مسندهاي سه قوه حاکم راه پيدا کنند، و اين مي تواند در آينده منجر به اين بشود که حتي رياست جمهوري هم به يک فرد غير روحاني واگذار شود. به لحاظ تفکر سياسي، تفکري است که جناح محافظه کار يا جناح راست حاکم مي شود. اما به لحاظ صورت مساله و ماهيت مساله، بالاخره يک فرد غير روحاني توانسته است به يکي از منصب هاي سه قوه در جمهوري اسلامي راه پيدا کند. اين يک تغيير محسوب مي شود که ممکن است در آينده يک بابي باشد براي اينکه افراد غير از افراد محافظه کار هم بتوانند به اين پست ها راه پيدا کنند. از اين منظر هم شايد بشود تحليل مثبتي را ارائه داد. و مي دانيم که اگر اين انتفاق بيافتد، براي اولين بار است که يک پست مهم در سه قوه جمهوري اسلامي، به يک غير روحاني سپرده مي شود. به غير از آن استثناهايي که اوايل انقلاب وجود داشت. در بقيه موارد همواره اين روحانيان بودند که بر سه قوه حاکم بودند. ف.ز.: به گفته دکتر زيباکلام، تنها معمم بودن را نبايد معيار بنيادگرايي دانست، چه بسا که آقاي حدادعادل بسيار بنيادگرا تر از روحانيون تندرو عمل کند. صادق زيبا کلام: در بسياري از مواضع و در بسياري از مسائل، آقاي دکتر حدادعادل به مراتب از خيلي از روحانيان بنيادگرا، بنيادگراتر هست، و شايد به خاطر اينکه يک وقت در مظان اين اتهام قرار نگيرد که پشت کرده است به شريعت، و پشت کرده است به اصول، اي بسا که آقاي حدادعادل کاري بکند که ما يک شمع برداريم، يک چراغ برداريم و دنبال فرض بفرماييد دنبال آقاي جنتي بگرديم در مجلس. دنبال آقاي ناطق نوري بگرديم در مجلس. يعني اينها ممکن است حتي در بسياري از موارد، براي اينکه در مظان اتهام قرار نگيرند از سوي محافظه کاران، خيلي تندتر از روحانيان محافظه کار عمل کنند. ف.ز.: به نظر دکتر زيبا کلام، فراکسيون محافظه کار آبادگران در مجلس هفتم، خود را تنها و تنها موظف به اطاعت از رهبري مي داند. و به همين دليل چه بسا که با نهادهاي ديگر روحانيت سنتي، مانند روحانيت مبارز، جمعيت موتلفه، و ديگران هم درگير شود. صادق زيباکلام: آبادگران به کل و به جزء و به اصل و به فرد، بيشتر در حقيقت قطب شان، مرجع تقليدشان، و بت شان، سمبل سياسي شان، رهبري هست. از اين بابت مي شود گفت که آبادگران در حقيقت خود را فقط و فقط مکلف، موظف، پاسخگو در ارتباط با شخص رهبر و رهبري مي دانند و تمام شد و رفت. از اين بابت آبادگران اختلافات عميقي با آقاي هاشمي رفسنجاني پيدا خواهند کرد. آبادگران اختلافات عميقي با روحانيون مبارز پيدا خواهند کرد. آبادگران اختلافات عميقي با اصلاح طلبان پيدا خواهند کرد. بنابراين چيزي نيست که ما بگوييم که آبادگران در حقيقت يک طيفي هستند و يک جرياني هستند که کسي با اينها مشکل و مساله اي نخواهد داشت. من ترديدي ندارم که در بسياري از موارد، ممکن است که آبادگران نه تنها با روحانيت مبارز اختلاف نظر و اختلاف ديدگاه هايي داشته باشند، با موتلفه هم ممکن است که اختلاف نظر داشته باشند. براي اينکه همانطوري که عرض کردم، آبادگران صرفا خود را به رهبر و رهبري پاسخگو مي دانند و خواسته ها و انتظارات و اميال رهبري هست که براي ايشان ملاک هست و خودشان را به لحاظ سياسي به هيچ جريان سياسي ديگري پايبند نمي دانند. چهارمين و آخرين همايش نمايندگان محافظه کار در مجلس هفتم، با راي گيري آزمايشي درباره اعضاي هيات رئيسه مجلس، روز دوشنبه، پايان يافت. در اين همايش نيز همچون سه همايش پيشين نمايندگان، موضوع اصلي انتخاب هيات رئيسه مجلس هفتم، و به ويژه رئيس مجلس آينده بود. غلامعلي حدادعادل با 122 راي از مجموع 221 راي به عنوان رئيس مجلس انتخاب شد. در راي گيري براي نواب رئيس، محمدرضا باهنر با 161 راي به عنوان نايب رئيس اول، غلامرضا مصباحي با 93 راي، به سمت نايب رئيس دوم انتخاب شدند. ايرج جشيدي، روزنامه نگار در تهران، نتيجه راي گيري آزمايشي براي انتخاب اعضاي هيات رئيسه مجلس هفتم را، نشاني از اختلافات موجود در ميان نمايندگان محافظه کار مجلس مي داند. دکتر صادق زيبا کلام نيز مي گويد که انتخاب احتمالي دکتر غلامعلي حداد عادل، که يک غير روحاني است، به طور اتفاقي انجام مي گيرد، زيرا روحانيت چهره مقبول معممي در مجلس براي اين مقام در اختيار ندارد.
XS
SM
MD
LG