(rm) صدا |
روزنامه «شرق» در سرمقاله اش با عنوان «ترانزيت ديروز، صادرات کننده فردا» درباره ماجراي فروش دختران و پسران ايراني در امارات متحده عربي مي نويسد: هفته گذشته جمعي از خبرنگاران با جلب توجه افکار عمومي و مسئولان به خبر حراج دختران و پسران ايراني در فجيره، در روند کند، اما رو به گسترش قاچاق انسان از مقصد ايران هشدار دادند. اما دلسوزي و اطلاع رساني آنان چندان همراهي سريع و مقتدرانه تمامي دستگاههاي موظف به مهار اين آسيب اجتماعي را در برنداشتند. تا آنجا که حتي برخي از مسئولان ترجيح دادند در نخستين واکنش تنها به انکار و تکذيب خبر روي بياورند. نويسنده پس از نام بردن از نيروي انتظامي که خبر حراج دختران ايراني را تکذيب کرد و دولت که هنوز سردرگريبان ايران به کنوانسيون بينالمللي مبارزه با قاچاق انسان است و نيز حقوقدانان و استادان علوم اجتماعي و جامعه شناسي که نسبت به پديده قاچاق انسان هشدار مي دهند، مي نويسد: معضل تنها خروج دختران و پسران ايراني به عنوان بردگان جنسي از کشور نيست، آنها پس از خروج از کشور اگر حتي لحظه اي درنگ اگر تصميم به بازگشت مي گيرند تا بيش از بيش در باتلاق پيش رويشان وارد نشوند، قانون حمايتي براي بازگشت آنها وجود ندارد. باز مي گردند با دلهره از مجازاتهاي سخت. مجازاتهايي که پيش از آنان بايد براي دام گسترانشان اعمال شود. اين مهم را وزيران خارجه و دادگستري کشورهاي عضو اتحاديه اروپا، در نشست 6 نوامبر سال گذشته خود به تفصيل مورد بررسي و تصويب قرار دادند. آنها تصميم گرفتند قوانيني وضع کنند تا قربانيان باندهاي قاچاق انسان را پس از 6 ماه اقامت و حمايت در صورت همکاري با ماموران انتظامي براي معرفي باندهاي قاچاق انسان مورد حمايت هميشگي قرار دهند و امکان تجديد اقامت و اجازه کار آنان را فراهم کنند. روزنامه «شرق» در پايان مي نويسد: اگر امروز اين پديده هاي نوظهور به طور دقيق و ريشه اي مورد کنکاش مسئولان قرار نگرفته وتنها انکار و تکذيب شود، فردا در صدر فهرست صادرکنندگان انسان خواهيم بود. کشوري بي هيچ باليدني به هويت.
روزنامه «وقايع اتفاقيه» سخنان محسن کديور در همايش «شريعتي فجايع ديروز، بحرانهاي امروز و دغدغه هاي فردا» را به چاپ رسانده که در بخشي از آن آمده است: مي شود بررسي کرد که آيا نبض تفکر جامعه با روحانيت مي تبپد يا نه؟ مي توان قدرت را در دست داشت اما اقتدار نداشت. روحانيت قبلا از اقتدار برخوردار بود، سخنانش نافذ بود. وقتي مي گفتند بروجردي چنين گفته، همه حساب باز مي کردند. حتي شاه جرئت نمي کرد تا زماني که بروجردي در قيد حيات بود، انقلاب سفيدش را اجرا کند. اما آنچه که پس از انقلاب اتفاق افتاد؛ تصدي روحانيون صورت گرفت. حالا روحانيون در قدرت و از تمام اهرمهاي نظامي، امنيتي و اقتدار برخوردار هستند ولي اقتدار گذشته را ندارند، نبض تفکر جامعه در دست آنها نيست و بين گفتمان روحانيت و گفتمان ملت فاصله جدي ايجاد شده. آقاي کديور مي گويد: نبايد اين رويه برقرار شود که اعتقادات سه گانه توحيد، نبوت و معاد به سادگي مورد نقد قرار گيرد و مجاز است، اما اگر کسي پيدا شود و اموري که مرتبط و متوجه به روحانيت است را مورد مناقشه قرار دهد، تا پاي چوبه دار هم مي رود. روحانيت رسمي پس از انقلاب نشان داد که نسبت به انتقاد از خود کم صبر است. يک روحاني که همه شما هم مي شناسيد مي گويد ولايت فقيه مي تواند توحيد را تعطيل کند. آقاي کديور مي پرسد اين حرف براي اسلام خطرناک است يا حرفي که آغاجري براي تقليد گفت. اشاره آقاي کديور به اظهارات آيت الله بيگدلي، معروف به آذري قمي است که سالها پيش اين سخنان را به نقل از آيت الله خميني در رسالت منتشر کرد. روزنامه «شرق» درباره ماجراي فروش دختران و پسران ايراني در امارات متحده عربي مي نويسد: هفته گذشته جمعي از خبرنگاران با جلب توجه افکار عمومي و مسئولان به خبر حراج دختران و پسران ايراني در فجيره، در روند کند، اما رو به گسترش قاچاق انسان از مقصد ايران هشدار دادند. اما برخي از مسئولان ترجيح دادند در نخستين واکنش تنها به انکار و تکذيب خبر روي بياورند. «وقايع اتفاقيه» از قول محسن کدیور در مورد روحانیت نوشت: مي شود بررسي کرد که آيا نبض تفکر جامعه با روحانيت مي تبپد يا نه؟ مي توان قدرت را در دست داشت اما اقتدار نداشت. روحانيت قبلا از اقتدار برخوردار بود، سخنانش نافذ بود. اما پس از انقلاب روحانيون در قدرت و از تمام اهرمهاي نظامي، امنيتي و اقتدار برخوردار هستند ولي اقتدار گذشته را ندارند، نبض تفکر جامعه در دست آنها نيست.
