بیست و یک ماه جنگ داخلی سوریه که حدود پنجاه هزار قربانی، صدها هزار زخمی و ویرانیهای هولناکی برجای نهاده است، جامعه هنری سوریه و بیش از هر عرصه دیگر، سینماگران آن کشور را بر سر حمایت از بشار اسد و یا پشتیبانی از مخالفان تحت تاثیر قرارداده و آنها را به چالش بیسابقهای در برابر یکدیگر کشانده است.
در نتیجه این کشمکشهای جدی میان هنرمندان است که حتی جشنوارههای جهانی نیز این روزها در برخورد با آثار سینماگران سوری بهشدت محتاط و سردرگم شدهاند؛ اگر فیلمهای سینماگرانی را تایید کنند که مورد حمایت حکومت سوریه بودهاند، با انتقاد سخت حامیان اپوزیسیون سوری روبهرو میشوند و اگر آثار سینماگران پشتیبان معارضین را راه دهند، هنوز کار آسانی در برابر ندارند.
این وضعیت دشوار همین به تازگی در جریان جشنواره بینالمللی فیلم دبی در امارات عربی متحده خود را نشان داد؛ پس از آنکه مسئولان جشنواره فیلمهایی از سینماگرانی را برای اکران پذیرفتند، هنرمندان حامی اپوزیسیون جنجال بزرگی در جهان راه انداختند و موجب شدند که دستاندرکاران جشنواره بسیار زود نظر خود را تغییر دهند.
فیلمی از کارهای جود سعید و نیز اثری از عبدالطیف عبدالحمید که ابتدا قرار بود در جشنواره اکران شود، باطل شد؛ «میار الرومی» سینماگر جوان مخالف اسد که فیلمش با نام «رفتوبرگشت» «Round Trip» در جشنواره اکران شد و برای لغو اکران آثار رقیبانش تلاش کرده بود، میگوید اگر سینماگران مورد حمایت حکومت اسد را به جشنوارهای دعوت کنید، مثل این است که خود اسد را دعوت کرده باشید.
خبرگزاری آسوشیتدپرس که در گزارشی به ماجرای سینماگران نگونبخت سوری که در چنبره جنگ داخلی و کشتارهای دلخراش هموطنانشان گرفتار آمدهاند پرداخته، یادآور میشود که حکومت سوریه و خاندان اسد در طول دههها با کمکهای مالی سخاوتمندانه کاری کرده بودند که بسیاری از آنها وابسته به نظام معرفی شوند.
این خبرگزاری میافزاید که اما به طرز غریبی، نتیجه کار بسیاری از آنها، حمایت تبلیغی از رژیم نبود و کارهای روشنفکری و نیز آثاری که انتقاد و استقلال را نیز نشان میداد، بر پرده سینماها رفته بود.
شکاف در میان هنرمندان و سینماگران سوری از زمانی عمیقتر شد که در آغاز خیزش مردمی، شماری از این سینماگران در حمایت از ادامه بقای بشار اسد نامهای را امضاء کردند؛ اکنون با نزدیک شدن شمار کشتههای این بحران به پنجاه هزار نفر و مبدل شدن وضعیت به یک جنگ داخلی تمامعیار، بسیاری از این امضاءکنندگان مدعی هستند که زیر فشار تشکیلات اطلاعاتی و امنیتی حکومت اسد، امضای خود را پای نامه انداختند.
خواننده جورج وسوف و بازیگر دُرید لحام که از او با عنوان «چارلی چاپلین» سوریه نام برده میشود، در میان امضاءکنندگان این نامه بودند که حال انتقادهای بسیار تندی متوجه آنها شده است.
خانم ربکا جوبلین یک پژوهشگر مطالعات سوری در کالج دیویدسون به خبرگزاری آسوشیتدپرس میگوید که امضای آن نامه در زمانی بود که هنوز ماهیت سرکوبگریها به وضعیت دلخراش کنونی نرسیده بود و اگر حتی تا مدتی پس از آغاز این خیزش، منتقدان و روشنفکران همکاری برخی از سینماگران و همکاران خود را با حکومت به نوعی تحمل میکردند، اکنون دیگر حاضر به کنار آمدن با همراهی همکارانشان با رژیمی که دهها هزار نفر را بخاطر بقای اسد کشته است، نیستند.
این همان استدلالی است که برخی از نیروهای اپوزیسیون نیز بر زبان دارند و میگویند که با نزدیک شدن این جنگ به آغاز سومین سال خود و در حالی که ابعاد تازهای از جنایات اسد روشن شده است، «چگونه هنوز بسیاری از این سینماگران در دمشق باقی ماندهاند و برخی از کارهای هنری خود را با حمایتهای این حکومت آدمکش دنبال میکنند؟»
برخی از هنرمندانی که از همان آغاز متزلزل شدن پایههای حکومت اسد از مرحله انتقاد به مرحله اعتراض عملی تغییر مسیر دادند و گاه نیز به حمایت صریحتر از نیروهای معارض مسلح اقدام کردند، جان خود و خانواده خویش را به سختی به خطر انداختند؛ علی فرزات کاریکاتوریست چیرهدستی که بخاطر کشیدن کاریکاتور خانواده اسد، نیروهای اطلاعاتی اسد هر دو دست او را با تبر قطع کردند و نیز دستکم دو سینماگر دیگری که کشته شدند، نمونههایی شناخته شده از دهها مورد قتل هنرمندانی است که مورد غضب حکومت اسد قرار گرفتهاند.
یکی از دو سینماگر مشهور در حالی کشته شد که در حال آموزش به نیروهای مبتدی اپوزیسیون بود تا فیلمهای تکاندهندهتری از سرکوبگریهای اسد و ماموران اطلاعاتیاش بسازند.
خوانندهای نیز که آهنگ مشهوری با مضمون «ای بشار ای قاتل کودکان» خواند، گلویش با دشنه به طرز دلخراشی پاره شد و جسد تکهپارهاش در خیابان «برای درس عبرت» دیگران رها شد.
آسوشیتدپرس میگوید که بخشی از کشمکشهای عمیق میان هنرمندان و سینماگران الزاماً بخاطر حمایت از اسد یا مخالفت با او نیست بلکه رقابتهای شخصی دیرینه است که اکنون مانند دملی چرکین سر باز کرده است و منتقدین فرصتی یافتهاند تا بغضهای خود را از هنرمندانی که همواره از خوان گشوده حکومتی ولیمههای زیادی گرفتهاند و سبیلشان به خوبی چرب میشد، نشان دهند.
در نتیجه این کشمکشهای جدی میان هنرمندان است که حتی جشنوارههای جهانی نیز این روزها در برخورد با آثار سینماگران سوری بهشدت محتاط و سردرگم شدهاند؛ اگر فیلمهای سینماگرانی را تایید کنند که مورد حمایت حکومت سوریه بودهاند، با انتقاد سخت حامیان اپوزیسیون سوری روبهرو میشوند و اگر آثار سینماگران پشتیبان معارضین را راه دهند، هنوز کار آسانی در برابر ندارند.
این وضعیت دشوار همین به تازگی در جریان جشنواره بینالمللی فیلم دبی در امارات عربی متحده خود را نشان داد؛ پس از آنکه مسئولان جشنواره فیلمهایی از سینماگرانی را برای اکران پذیرفتند، هنرمندان حامی اپوزیسیون جنجال بزرگی در جهان راه انداختند و موجب شدند که دستاندرکاران جشنواره بسیار زود نظر خود را تغییر دهند.
فیلمی از کارهای جود سعید و نیز اثری از عبدالطیف عبدالحمید که ابتدا قرار بود در جشنواره اکران شود، باطل شد؛ «میار الرومی» سینماگر جوان مخالف اسد که فیلمش با نام «رفتوبرگشت» «Round Trip» در جشنواره اکران شد و برای لغو اکران آثار رقیبانش تلاش کرده بود، میگوید اگر سینماگران مورد حمایت حکومت اسد را به جشنوارهای دعوت کنید، مثل این است که خود اسد را دعوت کرده باشید.
خبرگزاری آسوشیتدپرس که در گزارشی به ماجرای سینماگران نگونبخت سوری که در چنبره جنگ داخلی و کشتارهای دلخراش هموطنانشان گرفتار آمدهاند پرداخته، یادآور میشود که حکومت سوریه و خاندان اسد در طول دههها با کمکهای مالی سخاوتمندانه کاری کرده بودند که بسیاری از آنها وابسته به نظام معرفی شوند.
این خبرگزاری میافزاید که اما به طرز غریبی، نتیجه کار بسیاری از آنها، حمایت تبلیغی از رژیم نبود و کارهای روشنفکری و نیز آثاری که انتقاد و استقلال را نیز نشان میداد، بر پرده سینماها رفته بود.
شکاف در میان هنرمندان و سینماگران سوری از زمانی عمیقتر شد که در آغاز خیزش مردمی، شماری از این سینماگران در حمایت از ادامه بقای بشار اسد نامهای را امضاء کردند؛ اکنون با نزدیک شدن شمار کشتههای این بحران به پنجاه هزار نفر و مبدل شدن وضعیت به یک جنگ داخلی تمامعیار، بسیاری از این امضاءکنندگان مدعی هستند که زیر فشار تشکیلات اطلاعاتی و امنیتی حکومت اسد، امضای خود را پای نامه انداختند.
خواننده جورج وسوف و بازیگر دُرید لحام که از او با عنوان «چارلی چاپلین» سوریه نام برده میشود، در میان امضاءکنندگان این نامه بودند که حال انتقادهای بسیار تندی متوجه آنها شده است.
خانم ربکا جوبلین یک پژوهشگر مطالعات سوری در کالج دیویدسون به خبرگزاری آسوشیتدپرس میگوید که امضای آن نامه در زمانی بود که هنوز ماهیت سرکوبگریها به وضعیت دلخراش کنونی نرسیده بود و اگر حتی تا مدتی پس از آغاز این خیزش، منتقدان و روشنفکران همکاری برخی از سینماگران و همکاران خود را با حکومت به نوعی تحمل میکردند، اکنون دیگر حاضر به کنار آمدن با همراهی همکارانشان با رژیمی که دهها هزار نفر را بخاطر بقای اسد کشته است، نیستند.
این همان استدلالی است که برخی از نیروهای اپوزیسیون نیز بر زبان دارند و میگویند که با نزدیک شدن این جنگ به آغاز سومین سال خود و در حالی که ابعاد تازهای از جنایات اسد روشن شده است، «چگونه هنوز بسیاری از این سینماگران در دمشق باقی ماندهاند و برخی از کارهای هنری خود را با حمایتهای این حکومت آدمکش دنبال میکنند؟»
برخی از هنرمندانی که از همان آغاز متزلزل شدن پایههای حکومت اسد از مرحله انتقاد به مرحله اعتراض عملی تغییر مسیر دادند و گاه نیز به حمایت صریحتر از نیروهای معارض مسلح اقدام کردند، جان خود و خانواده خویش را به سختی به خطر انداختند؛ علی فرزات کاریکاتوریست چیرهدستی که بخاطر کشیدن کاریکاتور خانواده اسد، نیروهای اطلاعاتی اسد هر دو دست او را با تبر قطع کردند و نیز دستکم دو سینماگر دیگری که کشته شدند، نمونههایی شناخته شده از دهها مورد قتل هنرمندانی است که مورد غضب حکومت اسد قرار گرفتهاند.
یکی از دو سینماگر مشهور در حالی کشته شد که در حال آموزش به نیروهای مبتدی اپوزیسیون بود تا فیلمهای تکاندهندهتری از سرکوبگریهای اسد و ماموران اطلاعاتیاش بسازند.
خوانندهای نیز که آهنگ مشهوری با مضمون «ای بشار ای قاتل کودکان» خواند، گلویش با دشنه به طرز دلخراشی پاره شد و جسد تکهپارهاش در خیابان «برای درس عبرت» دیگران رها شد.
آسوشیتدپرس میگوید که بخشی از کشمکشهای عمیق میان هنرمندان و سینماگران الزاماً بخاطر حمایت از اسد یا مخالفت با او نیست بلکه رقابتهای شخصی دیرینه است که اکنون مانند دملی چرکین سر باز کرده است و منتقدین فرصتی یافتهاند تا بغضهای خود را از هنرمندانی که همواره از خوان گشوده حکومتی ولیمههای زیادی گرفتهاند و سبیلشان به خوبی چرب میشد، نشان دهند.