لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
شنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ تهران ۰۰:۰۳

در کابینه احمدی‌نژاد؛ «آمدن نظامی‌گراها و رفتن سنت‌گراها»


در حالی که انفجار بمب در چابهار موضوع برکناری منوچهر متکی از وزارت خارجه ایران را تحت‌الشعاع قرار داده است، به نظر می‌رسد برکناری او از وزارت خارجه بیش از تغییر یک وزیر در معادلات حکومتی ایران تاثیر داشته باشد.

در همین چارچوب رادیوفردا در گفت‌وگویی با مجید محمدی، تحلیل‌گر مسائل ایران، نظر وی را درباره تاثیر این موضوع بر معادلات قدرت در درون حاکمیت ایران جویا شده است.

مجید محمدی: با آمدن آقای صالحی، بیشتر تاکید و تمرکز سیاست خارجی ایران بر ماجرای هسته‌ای خواهد بود و روابط خارجی ایران را عمدتا برنامه هسته‌ای ایران شکل خواهد داد.

  • رادیوفردا: آقای محمدی، برکناری آقای متکی توسط رئیس جمهور آیا می‌تواند ربطی به آرایش قدرت در درون حاکمیت ایران داشته باشد؟

حتما این طور است. ما از ابتدای شکل‌گیری جمهوری اسلامی با کانون‌های ائتلافی روبه‌رو بوده‌ایم. هیچ گاه یک گروه یا یک جناح همه اعضای کابینه را در اختیار نداشته است. از این جهت ترکیب کابینه نوعی نمایش برآیند قدرت بوده است.

حتی آقای هاشمی در دور اول ریاست جمهوری خودش مدعی بود که می‌خواهد یک کابینه کاری داشته باشد و خودش تنها فرد سیاسی در کابینه باشد، اما در عمل چنین اتفاقی نیفتاد.

کابینه اول آقای احمدی‌نژاد حتی دو وزیر اصلاح‌طلب داشت و چند وزیر نزدیک به موتلفه و روحانیت مبارز. مثل آقایان زاهدی، دانش منفرد، پورمحمدی و آقای متکی.

در کابینه دوم نقش نیروهای سنت‌گرا پایین آمد و جهتی که کابینه آقای احمدی‌نژاد دارد پیش می‌رود به سمتی است که نیروهای سنت‌گرا کاملا از کابینه کنار گذاشته شوند و نیروهای نظامی‌گرا به تدریج تک‌تک اعضای کابینه را در اختیار خودشان داشته باشند.

  • اگر فرض بگیریم الان در درون حاکمیت ایران، نیروهای اصلی شامل روحانیون، نظامی‌ها، امنیتی‌ها و دولت هستند، نسبت آقای خامنه‌ای و آقای احمدی‌نژاد در چنین شرایطی که آقای احمدی‌نژاد وزیر خارجه را برکنار کرده، با این بازیگران چیست؟

آقای خامنه‌ای به نظر من کاملا نگران است از این که توازن قوا میان نظامیان و روحانیان به هم بخورد. دیداری که آقای خامنه‌ای با جامعه مدرسین در قم داشتند، کاملا بیانگر این نگرانی آقای خامنه‌ای است.

  • اما در مورد آقای متکی پرسش این است که آیا برکناری ایشان با هماهنگی با آقای خامنه‌ای صورت گرفته است یا بدون هماهنگی؟

برای هر دو این دیدگاه‌ها، شرایط و قرائنی وجود دارد. برای دیدگاه با هماهنگی، قرینه‌اش این است که آقای خامنه‌ای همواره نسبت به سیاست خارجی و دستگاه دیپلماسی کشور حساسیت داشته است.

اگر به ابزارها و دستگاه‌هایی که در تصمیم‌گیری در سیاست خارجی نقش دارند، یعنی چهار نهاد شورای امنیت ملی، وزارت خارجه، دستگاه رهبری و دستگاه ریاست جمهوری، نگاه کنیم می‌بینیم که آقای خامنه‌ای حداقل در شورای امنیت ملی و دستگاه خودش کاملا از این طریق می‌تواند ابراز قدرت کند.

برای این سوی ماجرا که این کار بدون هماهنگی با آقای خامنه‌ای صورت گرفته باشد هم شواهدی وجود دارد، مثل مورد آقای مشائی که در نهایت آقای احمدی‌نژاد تلاش داشت که آقای مشائی را در کابینه حفظ کند.

این دو دیدگاه را اگر در کنار هم بگذارید، حداقل مخرج مشترکش این خواهد بود که آقای احمدی‌نژاد اگر با آقای خامنه‌ای و با شورای امنیت کاملا هماهنگ نبوده باشد، حداقل با بخشی از نیروهای شورای امنیت ملی و با بخشی از نیروهای بیت رهبری این مسئله را هماهنگ کرده بوده است.

  • با توجه به در پیش رو بودن انتخابات مجلس و ریاست جمهوری، جایگاه سیاست خارجی و دستگاه سیاست خارجی در این معادله قدرت کجا خواهد بود؟

ببینید. در سه دهه اول عمر جمهوری اسلامی به دلیل وجود حدی از رقابت سیاسی، سیاست خارجی ایران تا حدودی دنباله سیاست داخلی بوده است.

این طور نبوده که سیاست خارجی به عنوان یک متغیر مستقل در سیاست داخلی کشور نقش بازی کند. اگر ما همچنان به سمت یکدست شدن بیشتر قدرت در دست آقای احمدی‌نژاد که نیروهای نظامی را نمایندگی می‌کند پیش برویم، داریم به سمت یک نقطه عطفی پیش می‌رویم. یعنی این که از این به بعد سیاست خارجی می‌تواند به عنوان یک متغیر مستقل نقش بازی کند.

برای مثال، رابطه با آمریکا می‌تواند به عنوان یک متغیر مستقل در این مورد نقش بازی کند. به دو شرط: نخست این که آقای احمدی‌نژاد بتواند نیروهای تکنوکرات خودش را در دستگاه سیاست خارجی مستقر کند، افرادی مثل آقای صالحی که در واقع مطیع و فرمانبر رئیس جمهور خواهند بود...

و دوم این که توازن قوا در چهار دستگاه و چهار نهادی که در سیاست خارجی موثر هستند، کاملا به نفع آقای احمدی‌نژاد تغییر یابد.
XS
SM
MD
LG