جیلین یورک، نویسنده و وبلاگنویس آمریکایی و از اعضای بخش رسانههای اینترنتی دانشگاه هاروارد، در مطلبی در ستون دیدگاههای شبکه خبری الجزیره خطرات ناشی از به کارگیری رسانههای دیجیتال مثل اینترنت و شبکههای اجتماعی در جنبشهای مردمی را بررسی کرده و هشدار میدهد که دولتهای سرکوبگر از طریق ردیابی مخالفان در این شبکهها آنها را شناسایی و دستگیر میکنند.
جیلین یورک خاطرنشان میکند که از زمان خلق عبارت «انقلاب توییتری» همزمان با گسترش جنبش سبز در ایران در تابستان ۲۰۰۹، شبکههای اجتماعی ریز و درشت در عرصه اینترنت یکی از ابزارهای مهم سازماندهندگان و فعالان جنبشهای مدنی و اعتراضی بوده است. ولی با وجود نقش موثر این ابزارها در عرصه جنبشهای اعتراضی که نمونه آن را در مورد حوادث مصر و تونس به خوبی دیدیم، اکثر کارشناسان تاکید دارند که این شبکههای ارتباطی فقط نقش ابزار را دارند و به هیچ وجه نباید آنها را زمینهساز یا موجد انقلاب دانست.
با این وجود بخش اصلی رسانههای گروهی بزرگ در غرب به شکلی نادرست از شرکتهای کامپیوتری مالک شبکههای اجتماعی به خاطر نقش آنها در انقلابها ستایش میکنند بدون آن که به خطرات ناشی از استفاده از این ابزارها در جنبشهای سیاسی و اعتراضات مردمی اشارهای شود.
یکی از شواهدی که خطرات به کارگیری شبکههای اجتماعی را به خوبی نشان میدهد مورد آذربایجان است که هفته پیش گرداننده یک صفحه فیسبوک که مسئله برگزاری تظاهرات را در این وبسایت مطرح کرده بود توسط دولت بازداشت شد. یا در تونس در اوج اعتراضات مردمی دولت این کشور با رخنه در صفحات فیسبوک و جیمیل توانست تعداد زیادی از فعالان را دستگیر کند.
فعالیت پرخطر
جیلین یورک در ادامه مطلب خود میافزاید که اخیرا نیز فعالان سیاسی در مراکش اعلام کردند که صفحات فیسبوک آنها توسط دستگاههای امنیتی کشور یا گروههای طرفدار سلطنت در این کشور هک میشود.
برخی از این خطرات ناشی از ساختار و معماری این شبکههای اجتماعی است. برای مثال، در فیسبوک کاربران باید نام واقعی خود را وارد کنند، ولی بخش دیگری از این خطرات ناشی از نحوه استفاده از این ابزارها و دائمی شدن تمام مکاتبات بین افراد در ذخیره حافظه این وبسایتهاست.
فقط یک لحظه تصور کنید که جنبش اعتراضی مصر به سرنگونی حکومت حسنی مبارک نمیانجامید: در آن صورت حجم گسترده عکسها، ویدئوها و پیامهایی که توسط فعالان این جنبش روی شبکه اینترنت منتشر شد که در برگیرنده اطلاعات وسیعی برای شناسایی افراد بود روی این شبکهها حفظ شده و دستگاههای امنیتی به راحتی میتوانستند از آن برای سرکوب مخالفان خود استفاده کنند.
همان طور که تجربه «انقلاب زعفرانی» برمه نشان داد، ماموران امنیتی بانفوذ با دقت تمام ویدئوهایی را که توسط شهروندان و تظاهرکنندگان تهیه و منتشر شده بررسی کرده و چهرههای فعال را شناسایی میکنند.
خانم یورک خاطرنشان میکند که حتی آن جمعیت پرشماری که در شبکههای آنلاین ناشناس هستند با خطر تعقیب به خاطر فعالیتهای خود روبهرو هستند. در سال ۲۰۰۸ یک دانشجوی جوان رشته مهندسی در مراکش به نام فواد مرتدا به خاطر این که روی شبکه فیسبوک ادای یکی از اعضای خاندان سلطنتی را درآورده بود بازداشت شد.
در آن زمان شرکت فیسبوک اعلام کرد که هویت و اطلاعات این فرد را به دولت مراکش نداده است. بنابراین اطلاعات به روش دیگری به دست آمده که به «جستجوی عمیق» در وبسایتها و شبکههای اجتماعی شهرت دارد و دولتهای چین و ایران به طور گسترده از آن استفاده میکنند.
دوستان نامشخص (ناشناس)
جیلین یورک در ادامه مطلب خود در ستون دیدگاههای وبسایت «الجزیره» توضیح میدهد که یکی از موثرترین راهها برای پرهیز از خطر در عرصه رسانههای دیجیتال و اجتماعی دقت در پذیرفتن دوستان مجازی است. برای مثال، در آمریکا بانکها یا موسسات مالی برای ردیابی مشتریان بدهکار خود از وبسایتهایی نظیر فیسبوک و بخش دوستیابی آن استفاده میکنند.
با وجود آن که اکثر کاربران رسانههای اجتماعی در پذیرش دوستان جدید به حلقه ارتباطات خود دقت میکنند، فعالان سیاسی و مدنی در این مورد باید توجه بیشتری نشان دهند. چون هر مورد نامطمئنی میتواند روزنهای باشد برای نفوذ عوامل امنیتی به حلقه گروههای مخالف.
برخی مثل یوگنی موروزف، یکی از صاحبنظران مطرح در عرصه استفادههای مدنی از شبکه اینترنت، در بخشی از کتاب جدید خود با عنوان «توهم اینترنت» مدعی میشوند که در عرصه رسانهها و شبکههای اجتماعی حکومتهای خودکامه و استبدادی دست بالا را دارند. شاید ارزیابی وی و مثالهایی که از کشورهایی نظیر بلاروس نقل میکند تا حدی بدبینانه باشد، ولی در هر حال نکته اصلی که باید آن را آموخت که هر کاربر شبکههای اجتماعی با نشر اطلاعات خود روی این شبکهها به نوعی در معرض خطر قرار میگیرد.
جیلین یورک در بخش پایانی مطلب خود یادآوری میکند که با این همه میزان خطرات استفاده از شبکههای اجتماعی به نسبت فواید آنها کمتر است. در مقابل هر مورد از اقدامات جاسوسی و ردیابیهای حکومتها در این شبکهها میتوان موارد متعددی از موفقیت فعالان مخالف دولت را برشمرد.
برای مثال، صفحات ویژه حوادث مصر روی فیسبوک توجه عموم مردم را به موضوع شکنجه جلب کرده و هزاران نفر را بسیج کرد، یا در سوریه ویدئوهایی که دانشآموزان از رفتار خشن و آزارهای جنسی تعدادی از آموزگاران تهیه کرده بودند به اخراج آنها منجر شد.
به جای کاهش دادن فعالیتهای آنلاین در دورههای پرتلاطم اعتراضات سیاسی از موارد مخاطرهآمیز و تجارب تلخ باید درس گرفت و راههای مطمئنتری را برای فعالیت روی شبکه اینترنت جستجو کرد.
جیلین یورک خاطرنشان میکند که از زمان خلق عبارت «انقلاب توییتری» همزمان با گسترش جنبش سبز در ایران در تابستان ۲۰۰۹، شبکههای اجتماعی ریز و درشت در عرصه اینترنت یکی از ابزارهای مهم سازماندهندگان و فعالان جنبشهای مدنی و اعتراضی بوده است. ولی با وجود نقش موثر این ابزارها در عرصه جنبشهای اعتراضی که نمونه آن را در مورد حوادث مصر و تونس به خوبی دیدیم، اکثر کارشناسان تاکید دارند که این شبکههای ارتباطی فقط نقش ابزار را دارند و به هیچ وجه نباید آنها را زمینهساز یا موجد انقلاب دانست.
با این وجود بخش اصلی رسانههای گروهی بزرگ در غرب به شکلی نادرست از شرکتهای کامپیوتری مالک شبکههای اجتماعی به خاطر نقش آنها در انقلابها ستایش میکنند بدون آن که به خطرات ناشی از استفاده از این ابزارها در جنبشهای سیاسی و اعتراضات مردمی اشارهای شود.
یکی از شواهدی که خطرات به کارگیری شبکههای اجتماعی را به خوبی نشان میدهد مورد آذربایجان است که هفته پیش گرداننده یک صفحه فیسبوک که مسئله برگزاری تظاهرات را در این وبسایت مطرح کرده بود توسط دولت بازداشت شد. یا در تونس در اوج اعتراضات مردمی دولت این کشور با رخنه در صفحات فیسبوک و جیمیل توانست تعداد زیادی از فعالان را دستگیر کند.
فعالیت پرخطر
جیلین یورک در ادامه مطلب خود میافزاید که اخیرا نیز فعالان سیاسی در مراکش اعلام کردند که صفحات فیسبوک آنها توسط دستگاههای امنیتی کشور یا گروههای طرفدار سلطنت در این کشور هک میشود.
برخی از این خطرات ناشی از ساختار و معماری این شبکههای اجتماعی است. برای مثال، در فیسبوک کاربران باید نام واقعی خود را وارد کنند، ولی بخش دیگری از این خطرات ناشی از نحوه استفاده از این ابزارها و دائمی شدن تمام مکاتبات بین افراد در ذخیره حافظه این وبسایتهاست.
فقط یک لحظه تصور کنید که جنبش اعتراضی مصر به سرنگونی حکومت حسنی مبارک نمیانجامید: در آن صورت حجم گسترده عکسها، ویدئوها و پیامهایی که توسط فعالان این جنبش روی شبکه اینترنت منتشر شد که در برگیرنده اطلاعات وسیعی برای شناسایی افراد بود روی این شبکهها حفظ شده و دستگاههای امنیتی به راحتی میتوانستند از آن برای سرکوب مخالفان خود استفاده کنند.
همان طور که تجربه «انقلاب زعفرانی» برمه نشان داد، ماموران امنیتی بانفوذ با دقت تمام ویدئوهایی را که توسط شهروندان و تظاهرکنندگان تهیه و منتشر شده بررسی کرده و چهرههای فعال را شناسایی میکنند.
خانم یورک خاطرنشان میکند که حتی آن جمعیت پرشماری که در شبکههای آنلاین ناشناس هستند با خطر تعقیب به خاطر فعالیتهای خود روبهرو هستند. در سال ۲۰۰۸ یک دانشجوی جوان رشته مهندسی در مراکش به نام فواد مرتدا به خاطر این که روی شبکه فیسبوک ادای یکی از اعضای خاندان سلطنتی را درآورده بود بازداشت شد.
در آن زمان شرکت فیسبوک اعلام کرد که هویت و اطلاعات این فرد را به دولت مراکش نداده است. بنابراین اطلاعات به روش دیگری به دست آمده که به «جستجوی عمیق» در وبسایتها و شبکههای اجتماعی شهرت دارد و دولتهای چین و ایران به طور گسترده از آن استفاده میکنند.
دوستان نامشخص (ناشناس)
جیلین یورک در ادامه مطلب خود در ستون دیدگاههای وبسایت «الجزیره» توضیح میدهد که یکی از موثرترین راهها برای پرهیز از خطر در عرصه رسانههای دیجیتال و اجتماعی دقت در پذیرفتن دوستان مجازی است. برای مثال، در آمریکا بانکها یا موسسات مالی برای ردیابی مشتریان بدهکار خود از وبسایتهایی نظیر فیسبوک و بخش دوستیابی آن استفاده میکنند.
با وجود آن که اکثر کاربران رسانههای اجتماعی در پذیرش دوستان جدید به حلقه ارتباطات خود دقت میکنند، فعالان سیاسی و مدنی در این مورد باید توجه بیشتری نشان دهند. چون هر مورد نامطمئنی میتواند روزنهای باشد برای نفوذ عوامل امنیتی به حلقه گروههای مخالف.
برخی مثل یوگنی موروزف، یکی از صاحبنظران مطرح در عرصه استفادههای مدنی از شبکه اینترنت، در بخشی از کتاب جدید خود با عنوان «توهم اینترنت» مدعی میشوند که در عرصه رسانهها و شبکههای اجتماعی حکومتهای خودکامه و استبدادی دست بالا را دارند. شاید ارزیابی وی و مثالهایی که از کشورهایی نظیر بلاروس نقل میکند تا حدی بدبینانه باشد، ولی در هر حال نکته اصلی که باید آن را آموخت که هر کاربر شبکههای اجتماعی با نشر اطلاعات خود روی این شبکهها به نوعی در معرض خطر قرار میگیرد.
جیلین یورک در بخش پایانی مطلب خود یادآوری میکند که با این همه میزان خطرات استفاده از شبکههای اجتماعی به نسبت فواید آنها کمتر است. در مقابل هر مورد از اقدامات جاسوسی و ردیابیهای حکومتها در این شبکهها میتوان موارد متعددی از موفقیت فعالان مخالف دولت را برشمرد.
برای مثال، صفحات ویژه حوادث مصر روی فیسبوک توجه عموم مردم را به موضوع شکنجه جلب کرده و هزاران نفر را بسیج کرد، یا در سوریه ویدئوهایی که دانشآموزان از رفتار خشن و آزارهای جنسی تعدادی از آموزگاران تهیه کرده بودند به اخراج آنها منجر شد.
به جای کاهش دادن فعالیتهای آنلاین در دورههای پرتلاطم اعتراضات سیاسی از موارد مخاطرهآمیز و تجارب تلخ باید درس گرفت و راههای مطمئنتری را برای فعالیت روی شبکه اینترنت جستجو کرد.
دیدگاه شما
نمایش نظرات