كتاب «پشت صحنه آبی» که هفته گذشته در ایران منتشر شد یکی از آخرین گفتوگوهای اکبر رادی، نمایشنامهنویس بزرگ ایرانی، را پیش از مرگ او در بر دارد.
در این کتاب رادی با همان زبان زنده، خوندار و زیبای نمایشنامههایش و با همان نگاه تیز و هشیار آثار با ارزش خود به پرسشهای مهدی مظفری ساوجی درباره آثار و نیمقرن حضور خلاق خود در عرصه فرهنگ و نمایشنامهنویسی ایران پاسخ داده است.
تئاتر مدرن در ایران با اجرا و اقتباس نمایشنامههای اروپایی آغاز شد، اما از همان نخستین سالهای انقلاب مشروطه نیز تلاش برای خلق تئاتر ایرانی که بدون نمایشنامه ایرانی ممکن نبود شکل گرفت.
نمایشنامه «بلبل سرگشته» اثر علی نصیریان نخستین و از زیباترین ثمرههای تلاش برای خلق نمایشنامهنویسی ایرانی بود و در نخستین سالهای دهه چهل به کارگردانی شاهین سرکسیان بر صحنه اجرا شد.
تلاش برای خلق نمایشنامه و تئاتر ایرانی که از نخستین سالهای مشروطه آغاز شده بود در دهه چهل با نمایشنامههای باارزش غلامحسین ساعدی، بهرام بیضائی، اکبررادی و اسماعیل خلج و در اجرای کارگردانانی چون شاهین سرکسیان، بهرام بیضائی، جعفر والی، پرویز صیاد، و عباس جوانمرد به ثمر رسید، و اکبر رادی با خلق نمایشنامههای جذاب، پرکشش و زیبا و دراماتیزه کردن زبان زنده معاصران خود در این تلاش نقشی مهم و موثر ایفا کرد.
رادی از سبک و روال کسانی چون چخوف، گوگول و ایبسن متاثر بود و به نحله واقعگرایی انتقادی تعلق خاطر داشت و این نحله را برای تصویر دراماتیک مسائل جامعه خود به خدمت گرفت.
بهترین آثار اکبر رادی با زبان شاعرانه، اما معاصر و دراماتیزهشده، با شخصیتهای استخواندار و زنده، با طرح تئاتریشده چالشهای انسان معاصر ایرانی در قالب نمایشنامههای جذاب و پرکشش و با ساختار منسجم مشخص میشوند.
اکبر رادی در سال ۱۳۱۸ در رشت چشم به جهان گشود. خانواده او به هنگامی که رادی ده سال داشت به تهران مهاجرت کردند و رادی تحصیلات خود را تا لیسانس علوم اجتماعی در این شهر ادامه داد. اکبر رادی چند سال دبیر دبیرستان بود و سالها نیز در دانشگاههای تهران تئاتر و نمایشنامهنویسی تدریس کرد.
نخستین اثر چاپ شده اکبر رادی داستان کوتاهی با عنوان «باران» در مجله اطلاعات جوانان منتشر و جایزه مسابقه داستاننویسی سال ۱۳۳۸ این مجله را برای این نویسنده جوان به ارمغان آورد.
اکبر رادی در سال ۱۳۴۱ نخستین نمایشنامه جدی و مهم خود را با عنوان «روزنه آبی» با هزینه شخصی چاپ و منتشر کرد. این نمایشنامه در همان نخستین سال انتشار با اقبال گسترده منتقدان هنری و ادبی و محافل فرهنگی ایران روبهرو شد و شاهین سرکسیان، خلاقترین کارگردان تئاتر آن روزگار ایران، آن را به صحنه برد.
«افول» دومین نمایشنامه رادی در سال ۱۳۴۳ منتشر و در سال ۱۳۴۹ به کارگردانی علی نصیریان در تالار سنگلج تهران اجرا شد.
اکبر رادی علاوه بر این دو اثر نمایشنامههای از پشت شيشهها، ارثيه ايرانی، صيادان، مرگ در پاييز، لبخند باشكوه آقای گيل، هاملت با سالاد فصل و در مه بخوان را تا پیش از انقلاب و نمایشنامههای منجی در صبح نمناک، پلكان، آهسته با گل سرخ، آميز قلمدون، شب به خير جناب کنت، شب روی سنگفرش خيس، باغ شبنمای ما، تانگوی تخممرغ داغ، ملودی شهر باران و خانمچه و مهتابی را پس از انقلاب منتشر کرد.
بسیاری از نمایشنامههای اکبر رادی در دهه چهل و پنجاه و برخی از آثار او در سه دهه اخیر با کارگردانی مشهورترین و خلاقترین کارگردانان تئاتر ایران اجرا شدهاند.
به قلم اکبر رادی همچنین مجموعه داستانی با عنون «جاده» و چند مجموعه مقاله نیز منتشر شده است. اکبر رادی در دیماه ۱۳۸۶ در ۶۸ سالگی به بیماری سرطان در تهران درگذشت.
در این کتاب رادی با همان زبان زنده، خوندار و زیبای نمایشنامههایش و با همان نگاه تیز و هشیار آثار با ارزش خود به پرسشهای مهدی مظفری ساوجی درباره آثار و نیمقرن حضور خلاق خود در عرصه فرهنگ و نمایشنامهنویسی ایران پاسخ داده است.
تئاتر مدرن در ایران با اجرا و اقتباس نمایشنامههای اروپایی آغاز شد، اما از همان نخستین سالهای انقلاب مشروطه نیز تلاش برای خلق تئاتر ایرانی که بدون نمایشنامه ایرانی ممکن نبود شکل گرفت.
نمایشنامه «بلبل سرگشته» اثر علی نصیریان نخستین و از زیباترین ثمرههای تلاش برای خلق نمایشنامهنویسی ایرانی بود و در نخستین سالهای دهه چهل به کارگردانی شاهین سرکسیان بر صحنه اجرا شد.
تلاش برای خلق نمایشنامه و تئاتر ایرانی که از نخستین سالهای مشروطه آغاز شده بود در دهه چهل با نمایشنامههای باارزش غلامحسین ساعدی، بهرام بیضائی، اکبررادی و اسماعیل خلج و در اجرای کارگردانانی چون شاهین سرکسیان، بهرام بیضائی، جعفر والی، پرویز صیاد، و عباس جوانمرد به ثمر رسید، و اکبر رادی با خلق نمایشنامههای جذاب، پرکشش و زیبا و دراماتیزه کردن زبان زنده معاصران خود در این تلاش نقشی مهم و موثر ایفا کرد.
رادی از سبک و روال کسانی چون چخوف، گوگول و ایبسن متاثر بود و به نحله واقعگرایی انتقادی تعلق خاطر داشت و این نحله را برای تصویر دراماتیک مسائل جامعه خود به خدمت گرفت.
بهترین آثار اکبر رادی با زبان شاعرانه، اما معاصر و دراماتیزهشده، با شخصیتهای استخواندار و زنده، با طرح تئاتریشده چالشهای انسان معاصر ایرانی در قالب نمایشنامههای جذاب و پرکشش و با ساختار منسجم مشخص میشوند.
اکبر رادی در سال ۱۳۱۸ در رشت چشم به جهان گشود. خانواده او به هنگامی که رادی ده سال داشت به تهران مهاجرت کردند و رادی تحصیلات خود را تا لیسانس علوم اجتماعی در این شهر ادامه داد. اکبر رادی چند سال دبیر دبیرستان بود و سالها نیز در دانشگاههای تهران تئاتر و نمایشنامهنویسی تدریس کرد.
نخستین اثر چاپ شده اکبر رادی داستان کوتاهی با عنوان «باران» در مجله اطلاعات جوانان منتشر و جایزه مسابقه داستاننویسی سال ۱۳۳۸ این مجله را برای این نویسنده جوان به ارمغان آورد.
اکبر رادی در سال ۱۳۴۱ نخستین نمایشنامه جدی و مهم خود را با عنوان «روزنه آبی» با هزینه شخصی چاپ و منتشر کرد. این نمایشنامه در همان نخستین سال انتشار با اقبال گسترده منتقدان هنری و ادبی و محافل فرهنگی ایران روبهرو شد و شاهین سرکسیان، خلاقترین کارگردان تئاتر آن روزگار ایران، آن را به صحنه برد.
«افول» دومین نمایشنامه رادی در سال ۱۳۴۳ منتشر و در سال ۱۳۴۹ به کارگردانی علی نصیریان در تالار سنگلج تهران اجرا شد.
اکبر رادی علاوه بر این دو اثر نمایشنامههای از پشت شيشهها، ارثيه ايرانی، صيادان، مرگ در پاييز، لبخند باشكوه آقای گيل، هاملت با سالاد فصل و در مه بخوان را تا پیش از انقلاب و نمایشنامههای منجی در صبح نمناک، پلكان، آهسته با گل سرخ، آميز قلمدون، شب به خير جناب کنت، شب روی سنگفرش خيس، باغ شبنمای ما، تانگوی تخممرغ داغ، ملودی شهر باران و خانمچه و مهتابی را پس از انقلاب منتشر کرد.
بسیاری از نمایشنامههای اکبر رادی در دهه چهل و پنجاه و برخی از آثار او در سه دهه اخیر با کارگردانی مشهورترین و خلاقترین کارگردانان تئاتر ایران اجرا شدهاند.
به قلم اکبر رادی همچنین مجموعه داستانی با عنون «جاده» و چند مجموعه مقاله نیز منتشر شده است. اکبر رادی در دیماه ۱۳۸۶ در ۶۸ سالگی به بیماری سرطان در تهران درگذشت.