لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
شنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۳ تهران ۰۴:۵۶

ويرجينيا وولف: انديشيدن من مبارزه من است


«انديشيدن من مبارزه من است» جمله ای از ويرجينيا وولف و عنوان بخش پايانی نمايشگاه ويرجينيا ولف. نمايشگاهی که در هفتاد و پنجمين سال مرگ او در گالری ملی پرتره ( ناشنال پرتريت گالری) در لندن برپا شده است.

اين نمايشگاه در قالب مرور زندگی و آثار ويرجينيا وولف به مرور مساله هويت در ميان روشنفکران قرن بيستم می پردازد. و بازتاب دهنده برداشت های تازه ای ست که در دهه اخير در باره زندگی و اهميت فرهنگی وير جينيا ولف در مطالعات آکادميک در باره فرهنگ مدرن مطرح شده است.

نمايشگاه مجموعه ای از عکس ها، تابلو های نقاشی، نامه ها و نمونه هايی از آثار چاپ شده توسط ويرجينيا استيفن و همسرش ليونارد وولف را در بر می گيرد. آثاری که يک بار ديگر توجه همگانی را در بريتانيا به موقعيت ويرجينيا وولف در سير تحول سنت روشنفکری برانگيخته است. در اين رهيافت تازه ويرجينيا ولف نه فقط به مثابه رمان نويس و داستان نويس، بلکه به عنوان روزنامه نگار و مقاله نويس و فعال مدنی و سياسی ای ديده می شود که در جستجوی هويت فرهنگی است.

سرگردانی در دوگانگی ها

در چارچوب رهيافت تازه، خانم فرانسيس اسپالدينگ، استاد تاريخ هنر و طراح نمايشگاه، به سيمای ويرجينيا ولف در ميان جمع خانواده و دوستان نزديکش نگريسته است. جمعی که گروهی از هنرمندان و روشنفکران تاثيرگزار بريتانيايی را در دو دهه نخست قرن بيستم در بر می گرفت. از تی اس اليوت شاعر گرفته تا جان مينارد کينز اقتصاددان. گروهی که ديگران از آن به عنوان اشرافيت روشنفکری انگليسی ياد می کردند. سبک زندگی آنان، سبک زندگی روشنفکری انگليسی و يکی از رايج ترين سبک های زندگی روشنفکران جهان در قرن بيستم را شکل داد:

حلقه معروف به حلقه بلومزبری که گرد جمع خصوصی نزديکان ويرجينيا و ليونارد در خيابانی به همين نام در مرکز لندن شکل گرفت، سنت چای عصرانه انگليسی دوران ويکتوريا را به سنت سيگار و قهوه و چای پس از شام تغيير داد.

جمعی که محفلی برای ادامه فعاليت گروهی از دانش آموختگان دانشگاه های کمبريج بود و بن بست های فکری نظام کهن فکری انگلستان قرن نوزدهم را به حوزه نقدی بی رحمانه می کشاند. اهميتی که اين جمع دوستانه به آزادی و بی پروايی در نقد سنت، همجنس گرايی و روابط جنسی و سخن گفتن و نوشتن از آن و دوگانگی های فکری می داد، به زودی به موضوعی برای نجواهای درِگوشی ميان محافظه کاران و حلقه فرسوده سياستمداران بريتانيای پير تبديل شد؛ دوگانگی زيستنی که ويرجينيا ولف در خانم دالووی در آهنگ تازه ای از کلمات بازسازی می کند.

فرانسيس اسپالدينگ، که از زندگی نامه نويسان حلقه بلومزبری و از پژوهشگران تحولات هنر و ادبيات قرن بيستم در انگلستان است، لحظه هايی از دوگانگی های پيچيده در زندگی ويرجينيا وولف را به نمايش گذاشته است. دوگانگی در مرز گذشته و اکنون، دوگانگی ميان جريانی که در ميانه پايبندی به سنت فکری انگليسی يا راه دادن به انديشه های نوين اروپايی سرگردان بود. در مرزهای ميان رهايی که هنر امپرسيونيستی نويد می داد و نظم کهن کلمات، در ميان زن بودن و قهاريت غالب مردانه در جامعه و فرهنگ و در ميان ميل به بازگويی نجواهای بی پروای درونی در برابر سانسور سردبيران.

از روزنامه نگاری تا نويسندگی

نخستين بخش نمايشگاه بازگو کننده تاثير ريشه های فرهنگی وولف در کودکی و جوانی بر آثار و زندگی اوست. ويرجينيا وولف از ۱۱ سالگی، همراه برادران و خواهران تنی و ناتنی خود در انتشار يک ژورنال خانوادگی مشارکت داشت که اخباری را منتشر می کرد که بيش از آنکه دربرگيرنده مسائل خانوادگی باشد گزارشگر احوال زندگی نخبگان روشنفکر لندن بود. خانه پدری ولف محل ملاقات طيف گسترده ای از نخبگان آن روز بود از چارلز داروين گرفته تا هنری جيمز يکی از بنيانگزاران ادبيات نوين.

پدر وولف يکی از برجسته ترين ثمره های فرهنگ نخبه گرای انگليسی بود، با دانشی سرشار و تسلطی کم نظير بر ادبيات و شعر انگلستان. دوره جوانی وولف تحت تاثير اين موقعيت، دوران نوشتن نقد های ادبی در ژورنال ها بود. خو گرفتن او به نوشتن نقد و مقاله بر تمام زندگی او سايه افکند. اما رهايی او از تسلط روشنفکران نسل پدر و مادر هنگامی بود که در ۱۹۰۴ و پس از مرگ پدر به خانه ای در مرکز لندن نقل مکان کردند.

در خانه جديد، نسل تازه ای از روشنفکران و هنرمندان گرد هم آمدند که در جستجوی راه های نو برای بيان دوگانگی های خود بودند.

اما نشريات روشنفکری آن زمان هنوز در برابر ذهن و زبان جوان آنان مقاومت می کردند و ولف و دوستانش همواره با مسئله سانسور سردبيرانِ خو گرفته با سنت های ويکتوريايی روبه رو بودند. اين مقابله ويرجينيا و همسرش را به بنياد نهادن انتشاراتی از آنِ خود سوق داد که با يک ماشين چاپ ارزان قيمت دستی کار خود را شروع کرد. بخش هايی از نمايشگاه نشان دهنده داستان های کوتاه و کتاب هايی ست که به دست ويرجينيا حروف چينی و آماده چاپ شده است. جيمز جويس، ديگر بنيانگزار ادبيات مدرن انگليسی، که در انتشار آثارش همواره با رنج سانسور درگير بود، در همين زمان نخستين فصل های اثر مهم خود، اوليس، را برای حروف چينی به ويرجينيا سپرد که راه گشای آشنايی و همفکری اين دو نويسنده در سال های بعد شد.

داستان های کوتاهی که وولف در انتشاراتی خود و همسرش منتشر کرد، در آغاز حدود سيصد نسخه تيراژ داشت و از طريق آبونمان فروخته می شد. درآمد فروش اين آثار کمتر از آن بود که دو نويسنده ناشر بتوانند دستياری استخدام کنند. آن ها در حدود ده سال، تا زمانی که نخستين رمان های ولف به تيراژی رسيد که بتوان روی درآمد آن حساب کرد، همه کارهای اجرايی و فنی انتشار آثارشان را به دست خودشان انجام می دادند. در اين دوران مهم ترين محل درآمد ولف دستمزدی بود که برای انتشار مقالات و يادداشت های خود در مجلات می گرفت. اما اين انتشاراتی فرصت انتشار نخستين داستان های کوتاه وولف را فراهم کرد که پايه های اصلی نخستين رمان های او بودند.

ولف و رسانه های همگانی

فعاليت به عنوان روزنامه نگار و ناشر، زمينه آشنايی وولف با کارکرد رسانه های جديد را فراهم ساخت. اما نزديک تر شدن او با رسانه های فراگير جديد هنگامی جدی تر شد که به عنوان تهيه کننده ای برای بی بی سی مجموعه ای در باره ادبيات و نويسندگی ساخت.

در اين برنامه که توسط خود ويرجينيا وولف اجرا می شد، او در قالب متن هايی در حدود ۲۰۰۰ کلمه که کمتر از بيست دقيقه زمان می برد برای نخستين بار با مخاطبان توده سخن می گفت که موقعيت او را از نويسنده ای برای نخبگان روشنفکران به نويسنده ای که بايد برای مخاطب عام بنويسد تغيير داد. مطالعات منتشر شده در باره وولف در سال های پايانی قرن بيستم نشان می دهد که او در شمار نخستين روشنفکرانی است که به اهميت تغييری توجه کرده است که رسانه های فراگير در موقعيت فرهنگ و روشنفکران ايجاد می کند.

توجهی که در مقالات و نامه های او از اواخر دهه ۲۰ و در دهه ۳۰ بازتاب يافته است. در اين مقالات ولف بيش از آنکه در گير نوآوری های ادبی باشد، درگير مسائلی مانند جنسيت، تبعيض عليه زنان، موقعيت زنان در ادبيات و نقد فمنيستی، استعمار، فاشيسم، هويت فردی، هويت ملی و هويت روشنفکری است که اقتضای سخن گفتن با مخاطب عام و حضور در فعاليت اجتماعی و سياسی است. انتشار آثاری مانند « اتاقی از آنِ يک نفر» يا « در ميان عمل» يا مجموعه ای از مقالات برای خوانندگان عام نشان هايی از اين رهيافت فکری و عملی ويرجينيا ولف است.

ادبيات مدرن و امپرسيونيسم

يکی از موفقيت های نمايشگاه، نشان دادن پيوندی ست که وولف و حلقه دوستان او برای رابطه متقابل نقاشی و ادبيات و به طور خاص، شکل گيری ادبيات مدرن و نقاشی مدرن، ويژه امپرسيونيسم قائل بودند. نمايشگاه به مدد تابلو های نقاشان امپرسيونيست انگليسی مانند ونسا بل، خواهر ويرجينيا و ديگران اين ديدگاه ويرجينيا وولف را شرح داده است که نقاشی و ادبيات نکته های زيادی برای آموختن به هم دارند. به باور وولف هم بافت اثر و هم ساختار اثر در نقاشی امپرسيونيستی به شدت بر درک نويسندگان مدرن از رابطه ميان ذهن آگاه و ناخودآگاه و چگونگی بازتاب دادن آن در اثر تاثير نهاده است.

نمايشگاه نشان می دهد که چگونه آشنايی با امپرسيونيسمی که از اروپای قاره ای و به ويژه فرانسه به انگلستان آمد بر ديدگاه های روشنفکران نوگرای انگليسی تاثير نهاده است؛ چنان که الکساندر هريس ( که آخرين زندگی نامه نوشته شده در بريتانيا در باره وولف را منتشر کرده) يادآور می شود: ولف مرجع مصالحه ميان دو جريان اصلی روشنفکری مدرن بريتانياست. ديدگاهی که پايبند به سنت های خانگی انگليسی ست و جريانی که شيفته تحولات فرهنگی و هنری در اروپای قاره ای و امريکاست. ولف از چنان اعتبار و نفوذی برخوردار بود که می توانست نماينده برجسته آميزش جدايی ناپذير اين دو جريان باشد.

فروپاشی خانه و ذهن وولف

نمايشگاه با تصويری از بقايای خانه مورد علاقه وولف در مرکز لندن آغاز می شود که در بمباران اکتبر ۱۹۴۰ ويران شده است. خانه ای که حتی طراحی داخلی آن الگويی برای خانه های روشنفکران در لندن بود.

اما فروپاشی اين خانه استعاره تلخی برای يادآوری پايان زندگی ويرجينيا وولف نيز هست؛ ويرجينيايی که از آغاز زندگی درگير فروپاشی های درونی بود. از باور عمومیِ مورد آزار جنسی برادر ناتنی قرار گرفتن ( که البته طراح نمايشگاه معتقد است شواهدی برای آن در دست نيست) تا مرگ مادر و پس از آن مرگ پدر. آسيب هايی که دوبار او را به مراقبت شديد در آسايشگاه روانی کشاند. با وجود اين آسيب ها، وولف راه خود برای مبارزه از راه انديشيدن را پيش گرفت تا زمانی که در دسامبر ۱۹۴۱ در حالی که جيب های اوورکت خود را پر از سنگ کرده بود به درون رودخانه ای رفت که جسد او را پس از چند هفته بازپس داد. در نمايشگاه يادداشت دستنويسی هست از ولف خطاب به خواهرش که آن را تقريبا يک ماه پيش از رفتن به رودخانه نوشته است.

يادداشت با اين جمله شروع می شود:« ديگر به سختی می توانم دقيق و روشن بينديشم … تو می دانی که بارها در برابر آن جنگيده ام اما ديگر نمی توانم.»

XS
SM
MD
LG