(rm) صدا | [ 5:06 mins ]
گري سيک، کارشناس مسائل ايران و عضو شوراي امنيت ملي در دولت هاي جرالد فورد ، جيمي کارتر و رانلد ريگان مسئول ميز ايران در جريان انقلاب سال 1357 در مصاحبه با رادیو فردا با اشاره به اظهارات اخیر جرج بوش می گوید: تنها تغيير عمده و مهم در سخنان رئيس جمهوري اين بود که او به روشني گفت: دولت او در نظر دارد در ارتباط با پرونده هسته اي ايران با اروپايي ها کار کند. او در ضمن هدف آن گفتگوها را هم مشخص کرد، اين که ايران هر نوع غني سازي اورانيوم و بازآمايي پلوتونيوم را متوقف سازد. به اعتقاد من اين دو سياست شانه به شانه پيش مي رود. رئيس جمهوري حمله نظامي را مردود ندانست، اما بر آن تاکيد هم نکرد، اين به نظر من آگاهانه بود. او پيام روشني داد به ايران که: گزينه بدتری هم وجود دارد پس بايد گفتگوها را جدي گرفت. جرج بوش رئيس جمهوري آمريکا در سخنراني سالانه خطاب به کنگره درباره وضعيت کشور اعلام کرد واشنگتن در کنار نيروهاي هوادار دموکراسي در ايران است. آقاي بوش در اين سخنراني گفت: ايران بايد از برنامه هسته اي و غني سازي اورانيوم و بازيافت پلوتونيوم دست بردارد و حمايت از تروريسم را رها کند. امير آرمين در گفتگو با گري سيک، کارشناس مسائل ايران و عضو شوراي امنيت ملي در دولت هاي جرالد فورد، جيمي کارتر و رانلد ريگان مسئول ميز ايران در جريان انقلاب سال 1357 از او مي پرسد آيا در سياست دولت بوش در دوره جديد تغييري ايجاد شده است؟
گري سيک: من به دقت گوش دادم. واژگان به کار رفته را با دقت تامل کردم. تنها تغيير عمده و مهمي که در سخنان رئيس جمهوري يافتم اين بود که او به روشني گفت: دولت او در نظر دارد در ارتباط با پرونده هسته اي ايران با اروپايي ها کار کند. او در ضمن هدف آن گفتگوها را هم مشخص کرد، اين که ايران هر نوع غني سازي اورانيوم و بازآمايي پلوتونيوم را متوقف سازد. برنامه او همکاري با اروپايي ها است. از اين که بگذريم باقي مطالب سخنراني به نظر من تقريبا همان مواضعي بود که پيشتر رسما دولت بوش اعلام کرده بود، يعني همراهي با ايراني که خواهان گزينه دموکراتيک اند، اين دقيقا همان موضوعي بود که يکي دو روز پيش اعلام کرد. بقيه مواضع رسمي آمريکا تا آنجا که من مي دانم تغيير نکرده است، از جمله اين که ايران را به تلاش در دستيابي به جنگ افزارهاي هسته اي متهم کرده و نيز متهم کردن ايران به پشتيباني از تروريسم. اينها مواضعي است که اعضاي اين دولت از بدو تصدي در چهار سال پيش مدام بر آنها پافشاري کردند. تنها چيزي که مي توانم بگويم اين است که من اينها را از رئيس جمهوري شنيدم، نه از آنها. رئيس جمهوري رسما گفته است که قصد دارد با اروپاييان همکاري کند و نه تنها خواهان توفيق اروپاييان در گفتگو با ايران است، بلکه مي خواهد با آنها در اين زمينه کار کند. اين به نظر من موضعي تازه است. اين به خصوص از اين زاويه جالب است که در آستانه سفر کانداليزا رايس به اروپا مطرح مي شود.
امير آرمين (راديو فردا): مي پرسم به نظر شما وجود عقاب ها در کابينه جديد به معناي سخت تر شدن موضع واشنگتن در قبال ايران نيست؟ گري سيک با اشاره به سخنان رئيس جمهوري مي گويد:
گري سيک: او براي مثال از مساله اي که ديک چيني پيشتر مطرح کرد سخن نگفت. اين که اسرائيل ممکن است دست به حمله بزند يا خود ما حمله کنيم. آقاي بوش اين امکان را مردود ندانست، اما به طور مستقيم به آن اشاره نکرد و به نظر من دولت آگاهانه مي خواهد در اين باره مبهم عمل کند، يعني اين که نوعي تهديد را به حال زنده نگاه دارد و دولت ايران را نسبت به نيات خود در حدس و گمان باقي نگاه دارد، اين که ممکن است حمله اي صورت گيرد و عده زيادي مي گويند امکان چنان حمله اي وجود دارد، اما در همان حال به نظر من مي خواهد نشان دهد آماده کار در چارچوب گفتگوها است.
ا . آ: مي پرسم و اگر حکومت ايران متوجه شود که اين تنها يک تهديد است که عملي نخواهد شد چه؟
گري سيک: مي دانيد صدام حسين هم باور نمي کرد اين تهديد را که آمريکا درصدد حمله اي به عراق است و اشتباه مي کرد. به همين سبب من فکر نمي کنم ايران با اين فرض که واشنگتن دست به تهديد توخالي زده مرتکب اشتباه شود. به نظر من اين موضوع خيلي روشن است. بسياري در دولت بوش عملا خواهان درگيري نظامي با ايران هستند. البته اينها در بلندمدت سياستگذار نيستند، اما در پشت صحنه حضور فعال دارند و اگر در روند مذاکره بن بست کامل پديد آيد يا نوعي حادثه نظامي در شکل رويارويي روي دهد، امکان مقابله نظامي به هيچ وجه ناممکن نيست. به نظر من آمريکا اين پيام را به گوش ايران رسانده است. آنها درباره احتمال حمله نظامي بلف نمي زنند. تنها مي گويند اقدام نظامي در اولويت مقدم قرار ندارد و اين کاملا درست است. آماده اند ببينند اين مسير به کجا مي رسد. به اعتقاد من اين دو سياست شانه به شانه پيش مي رود. هر دو را بايد دو رويه يک راهبرد دانست. رئيس جمهوري حمله نظامي را مردود ندانست، اما بر آن تاکيد هم نکرد، اين به نظر من آگاهانه بود. اما معاون رياست جمهوري چند روز پيش بسيار بسيار روشن پيامش را در مورد رويه نظامي به ايران فرستاد و رئيس جمهوري نيازي به تکرار آن نديد. من اين را بخشي از يک معامله مي بينيم، حمله نظامي اولويت نخست آنها نيست، اما پيام روشني دارد به ايران که گزينه اي وجود دارد که بدتر است. به همين سبب بايد گفتگوها را جدي گرفت. من قويا معتقدم تهران پيام را گرفته است.
