(rm) صدا | [ 4:42 mins ]
کتابی تحت عنوان «فرصت» که رئیس سابق اداره سیاستگذاری وزارت امورخارجه، آقای ریچارد هاس، این هفته منتشر کرد را منتقدان نخستین سند جامع سیاسی جناح واقعگرای حزب جمهوریخواه آمریکا علیه سیاستهای جناح محافظهکاران نوین میدانند. در این کتاب آقای هاس از جمله به دلایل مخالفت خود با اقدام نظامی علیه حکومت صدام حسین پرداخته است و به دولت آمریکا پیشنهاد می کند که با اروپا، روسیه و چین بر سر مناطق نفوذ به توافق برسد و از فشار بر مواضعی مثل هواداری از حقوق بشر و دمکراسی دست بردارد. بهنام ناطقی (رادیو فردا، نیویورک): در کتاب «فرصت» یا The Opportunity آقای ریچارد هاس Richard Haass ، برای جناح راست آمریکا، یک برنامه سیاسی متفاوت با برنامه بوش ارائه میدهد. وی مخالف تاکید آمریکا بر مذاکرات اتمی شش جانبه با کره شمالی است و اعتقاد دارد با حمله به عراق، آمریکا گزینه اقدام نظامی گسترده در جای دیگر را از دست داد. وی بوش را متهم میکند که با سیاستهای خود فرصتی برای اقدام مهم در دوره دوم ریاست جمهوری برای خود باقی نگذاشت.
ریچارد هاس که مدیرکل سیاستگذاری وزارت امورخارجه آمریکا در سالهای 2001 تا 2003 بود، و این روزها به خاطر تبلیغ کتاب خود مدام در برنامههای خبری و مصاحبههای رادیوتلویزیونی ظاهر میشود، یکی از چهرههای متفکر و فعال جناح به اصطلاح واقعگرای حزب جمهوریخواه است که دههها نقش محوری را در سیاست خارجی آمریکا ایفا میکردند. به قول نویسنده مجله US News & World Report هاس در کتاب «فرصت» انتقاد سختی از سیاست خارجی رئیس سابق خود ارائه میدهد. هاس در حال حاضر ریاست موسسه مطالعاتی شورای روابط خارجی را برعهده دارد که مقر آن در نیویورک است.
ریچارد هاس، در انتقاد از تکروی دولت بوش با منتقدان دمکرات رئیس جمهوری آمریکا همصدا میشود که رئیس جمهوری را به خاطر چشمپوشی همکاری با متحدان اروپائی سرزنش کرده اند. اما شباهت هاس به دمکراتها همین جا تمام میشود. هاس، برعکس دمکراتها، یکی از شاگردان مکتب واقعیگرائی در دیپلماسی یا real politik است هنری کیسینجر است و به همین سبب نسبت سازمان ملل خوشبین نیست و با حمایت گسترده آمریکا از حقوق بشر و دمکراسی به عنوان محور سیاست خارجی نیز میانه خوبی ندارد. در نظام کیسینجری مورد علاقه آقای هاس و همفکرانش اصل بر ثبات است، ثبات مبتنی بر سازش قدرتهای بزرگ بر سر مناطق نفوذ.
هاس معتقد است که سیاست خارجی آمریکا باید از این اعتقاد که آمریکا میتواند و باید تنها ابرقدرت جهان باشد دست بردارد و با اتحادیه اروپا، روسیه و چین یک جامعه مشترک تشکیل بدهد که در آن بر سر منافع و قواعد بازی باهم کنار بیایند. وی می گوید تاریخ نشان میدهد که صلح همیشه وقتی پایدار بود که قدرتهای بزرگ بر سر قواعد بازی با هم توافق داشتند و به کمک هم آن را بر دیگر کشورها تحمیل کردند. منتقد فایننشال تایمز مینویسد هاس، آمریکا را از دشمنی یک میلیارد و 300 هزار چینی برحذر میدارد، اما طنز در این است که دولت بوش مشغول مرمت پلهای ارتباطی با چین است، به خصوص بر سر بزرگترین اختلاف، یعنی ارزش برابری پول چین.
نیویورک تایمز مینویسد روابط امروزی آمریکا با اروپا و چین و روسیه، بر سر مسائل مختلفی مثل حقوق بشر، قدرت اتمی ایران و کره شمالی و استقلال تایوان، به قدری پیچیده است که نمیتوان باور داشت همه چیز را میتوان به همان نظیفی که هاس در کتاب خود وصف میکند، حل و فصل کرد.
ریچارد هاس که یکی از دلایل کنارهگیری خود از دولت را اختلاف بر سر مداخله درعراق عنوان میکند، مینویسد: نه آمریکا و نه هیچ کشور دیگری نباید بر نوع خاصی از بازار یا دمکراسی اصرار ورزند. اما به قول منتقدان، اشکالی نظم جهانی مبتنی بر سازش قدرتها، این است که به کشورهای بزرگ امکان میدهد اراده خود را به دیگر کشورها تحمیل کنند، و آمریکا دیگر نمیتواند خواهان اصلاحات دمکراتیک در چین و روسیه یا کشورهای زیرنفوذ آنها باشد.
آقای جکوب هایلبرون Jacob Heilbrunn یکی از سرمقالهنویسان نیویورک تایمز، در نقدی در باره کتاب The Opportunity یا فرصت از آقای هاس شکوفائی دمکراسی در اوکراین و گرجستان را از جمله موفقیتهای دولت بوش به شمار میآورد، و مینویسد استدلالهای هاس هرچند کاملا متقاعد کننده نیست اما میتواند نقطه شروعی برای جناح واقعیگرا که حالا در حزب جمهوریخواه در اقلیت است باشد برای بحث و بازنگری در مواضع خودش.