نامه سرگشاده 127 نماينده اصلاح طلب مجلس شوراي اسلامي به رهبر از ديد يك فعال سياسي

ليلي صدر: (راديو فردا): 127 نماينده اصلاح طلب شوراي اسلامي، در نامه اي خطاب به رهبر نظام، از سياستهاي كارشكنانه محافظه كاران در مسير اصلاحات به تندي انتقاد كرده و با رهبر جمهوري اسلامي اتمام حجت كردند. مهديه جاويد در اين زمينه گفتگويي دارد با محسن نژاد، فعال سياسي در آمريكا و از او درباره انگيزه امضا كنندگان مي پرسد: محسن نژاد: به نظر من انگيزه شان اين بوده كه مي دانستند ديگر كاري ازشان بر نمي آيد و ديگر توانايي براي پيشبرد كاري را ندارند. عملا مجلس مدتها است كه به يك عنصر غير فعال و غير موثر در جمهوري اسلامي مبدل شده، به خاطر اينكه ديگر نهادهاي جمهوري اسلامي و منجمله در راس آنها ولايت فقيه و دور و بريهايش اجازه نمي دهند به هيچ وجه مجلسي كه حتي از صافي شوراي نگهبان گذشته، بتواند به كار خودش عمل كند. به علاوه خواسته هاي مردم امروز خيلي بيشتر از آن چيزهايي است كه نمايندگان مجلس بتوانند جلويش ايستادگي كنند و بخواهند همراهي كنند با فقها و در واقع سردمداران رژيم. مهديه جاويد (راديو فردا): آيا شما اين نامه را به عنوان نشانه اي مي بينيد كه نماينده ها سعي دراند به زبان بي زباني به مردم ايران بگويند كه مسئول همه مخالفتها با اصلاحات خود آقاي خامنه اي است؟ محسن نژاد: به نظر من فقط اين نيست. آقاي خامنه اي فقط سنبلي از رژيم فقها است. آقاي خامنه اي درست است كه جاي آقاي خميني نشسته، ولي نه در واقع آن مشروعيت انقلابيون را دارد و اگر به شكلي اين مشروعيت را به شكلي قبولش كنيم، و نه آن پشتوانه مردمي را دارد كه او نسبتا داشت. ولي نامه نوشتن به ولي فقيه امروزي در واقع نشانه گرفتن راس حكومت است. بحث اين نيست كه اينها بخواهند بگويند كه چه كسي مسئول اين كار است، براي اينكه تقريبا همه مردم ايران مي دانند كه فقط آقاي خامنه اي نيست، آقاي رفسنجاني هست، آقاي عسگر اولادي است، آقاي محسن رضايي است. در واقع رژيم جمهوري اسلامي، در راسش، فقهاي حاكم به عنوان يك باند تبهكار دارند حكومت مي كنند و درواقع يك شيوه مافيايي به كار بستند در حكومتشان. در نتيجه بحث بر سر فقط خود آقاي خامنه اي نيست، بلكه بحث بر سر كليت ولي فقيه است. م ج: در نهايت تصور مي كنيد واكنش آقاي خامنه اي چه باشد؟ محسن نژاد: طبيعي است كه آقاي خامنه اي و كليت رژيم فقهاي حاكم، اولا تلاش مي كنند كه ناديده بگيرند. اصولا اتفاقي نيفتاده، كسي نامه اي ننوشته، هيچ جايي هيچ چيزي نشده و تلاششان اصولا بر اين است كه انکار کنند که چيزي وجود داشته. و اين كاري است كه از ابتدا كرده ند و ناديده گرفتند: هر نوع حركتي را چه در سطح مردم باشد و چه در سطح جناحهاي مخالف باشد، چه در سطح حكومت باشد، اولين حركتشان اين است كه اصلا ناديده بگيرند. دومين حركتشان به نظر من در راستاي همان حركت اولشان، تلاش مي كنند كه گروههاي فشار را كه بي شباهت به باندهاي فالانژ در ايتالياي دوره فاشيستي نيستند، بفرستند و در واقع مخالفين را در اينجا و آنجا گوشمالي بدهند و بهشان درس بدهند. اين يكي از عكس العملهايي است كه بارها و بارها به طور يك عمل سيستماتيك رژيم جمهوري اسلامي ما مي بينيم و در نهايت تلاششان اين است كه ناديده و ناشنيده بگيرند و به نظر مي رسد كه اينها گوششان ناشنواتر از عوامل رژيم قبلي است كه مدتها قبل از انقلاب گفتند: ما صداي انقلابتان را شنيديم، اينها مي خواهند كه تا آخرين لحظه هيچ صدايي را به هيچ وجه نشنوند و اعلام كنند به مردم كه اصلا خبري نيست و اتفاقي نيفتاده. م ج: اهميت اين نامه و تاثير آن بر روند سياسي آينده ايران را چگونه مي بينيد؟ محسن نژاد: من اين نامه را به عنوان يك حادثه ساده نمي بينم. هركدام از اين حركات را كه شما در اين سال و سالهاي اخير مي بينيد، دنباله يك انقلاب بلند مدتي است كه مردم شروع كردند و در واقع دارند دنبال مي كنند اين قضيه را. طبيعي است كه هركدام از اين حادثه ها، اعم از دوم خرداد باشد، شكست دوم خرداد باشد، تلاش رئيس جمهور براي به عقب نشاندن شوراي فقها و حتي حركتهاي ساده مردم در اينجا و آنجا براي بدست آوردن آزادي، همه اينها بازتابها و چشم اندازي از تداوم انقلاب است. اين حركت نمايندگان مجلس كه به نظر من خيلي هم شجاعانه است، به طور طبيعي بازتابهاي بيشتري هم خواهد داشت. الان درواقع سير انقلاب شدت بيشتري مي گيرد و به عنوان يك سيلي دارد جاري مي شود كه هرگوشه و كنارش مي تواند باعث جرقه اي شود كه درواقع نفت ايران را آتش بزند. محسن نژاد، فعال سياسي در آمريكا در مصاحبه با راديو فردا در پاسخ به اين سوال كه بنظر او انگيزه نويسندگان اين نامه سرگشاده چه بود، مي گويد: بنظر من انگيزه آنها اين بود كه كاري ازشان بر نمي آيد، توانايي براي پيشبرد كاري ندارند. عملا مجلس مدتهاست كه تبديل شده به عنصر غير فعال و غير موثر. بعلاوه خواستهاي مردم خيلي بيشتر از آنست كه نمايندگان بتوانند با آن همراهي كنند. وي مي افزايد بنظر من رهبر تنها مسول نيست، بقيه اشخاص مانند آقاي رفسنجاني، عسگراولادي و محسن رضايي و در واقع نظام جمهوري اسلامي و در راسش ولي فقيه بعنوان يك باند تبهكار حكومت مي كنند. حكومتشان يك شيوه مافيايي است. بحث بر سر كليت نظام است.