(rm) صدا |
با نمايش فيلم «لوتر Luther» ميليونها آمريکائي اين هفته شاهد روايت سينمائي زندگي مارتين لوتر کشيش آلمانياي مي شوند که در مسيحيت انقلاب کرد و با تاسيس مذهب پروتستان، بنيانگذار مکتب فکري و فلسفياي بود که مبناي تحولات خيرهکننده بشري در غرب و بنيان پيشرفت اقتصادي و صنعتي در غرب به خصوص در آمريکا دانسته ميشود.
بهنام ناطقي (راديوفردا، نيويورک): فيلم لوتر، به کارگرداني آقاي اريک تيل Eric Till البته تلاش نميکند که بين قرن شانزدهم، دوران مارتين لوتر و وضع کنوني جهان مقايسه اي ارائه دهد، اما چنين مقايسه اي از ديد هيچ تماشاگري پنهان نميماند و اين فيلم تاريخي و نه چندان بدون نقص را به يک فيلم امروزي و در باره جهان امروز تبديل ميکند.
فيلم لوتر، پر از لحظههاي واقعي مبتني بر روايتهاي تاريخي است، اما براي تحريک احساسات تماشاگر از شيوههاي سهل و اشک آور غافل نمي شود. اما اين فيلم از بازي درخشان هنرپيشه انگليسي آقاي Joseph Fiennes بهرهمند ميشود که هيجان خلاقه و شور وحي را قبلا با بازي خيرهکننده اش در نقش شکسپير در فيلم شکسپير عاشق نشان داده بود.
اينجا، آقاي فينس نقش مارتين لوتر آلماني، پدر جرياني در مسيحيت را عهده دار است که به آن Reformation يا اصلاحات ميگويند که در اين فيلم، به صورت تقلائي خونبار و پرخشونت بر سر مرگ و زندگي عرضه ميشود ميان کليساي محافظه کار کاتوليک، که از قدرت طلبي، فساد و اختناق آکنده بود و مارتين لوتر، کشيش ليبرال و مردمگرا، برخوردي که سرانجام از کنترل خارج شد و هرج و مرج آفريد.
لوتر، که در يک لحظه نجات معجزهاسا از صاعقه، تصميم ميگيرد درس حقوق را رها کند و به طلاب کليسا بپيوندند، سرانجام به واتيکان مي رسد و از تماشاي فقر و ذلت مردمي که صف کشيدهاند تا درآمد ناچيز خود را براي خريدن گواهي رفتن به بهشت تقديم کشيشهاي قدرتمند سازند، به خشم ميآيد. لوتر، در مقام استاد الهيات در دربار شاهزاده فردريک که نقش او را هنرپيشه قديمي بريتانيائي، آقاي پيتر يوستنيف Peter Ustinov بازي ميکند، به مبارزه عليه اين گواهيها يا جواز عبور به بهشت برميخيزد. کليسا از او مي خواهد حرف خود را پس بگيرد. و سرانجام، وقتي حاضر نميشود نوشتههائي که عليه فروش اين گواهيها، که واتيکان ميخواهد با فروش آنها کليساهاي مجلل خود را نوسازي کند، پس بگيرد، آغازگر جنگي خونين ميشود که چهره مسيحيت را دگرگون ساخت، آلمان را به دوپاره ساخت و به خودکامگي ونفوذ کليساي کاتوليک سرانجام پايان بخشيد.
اغلب منتقداني که اين فيلم را ديده اند، از جمله آقاي استفن هولدن، نويسنده نيويورک تايمز، نتوانسته اند از اشاره به برخوردي که هم اکنون ميان جهان پيشرو و محافظه کاري مذهبي در جوامع مختلف در جريان است، خودداري کنند. در مخالفت محافظهکاران با پديدههاي غيرقابل ايستاندني مثل جهانيشدن و تجدد، به همان استدلالهائي برميخوريم که قدرتهاي فاسد واتيکان در اين فيلم، عليه مارتين لوتر به کار ميبردند که پيامش اين بود که مردم براي نزديک شدن به خدا به واسطه احتياج ندارند، چيزي شبيه همان پيامي که براي تکرار آن آقاي هاشم آغاجري، فعال سياسي چپگراي اسلامي در حال حاضر در زندان و تحت محاکمه است. که نشان ميدهد بحثي که در قرن شانزدهم درجريان داشت، پايان ناپذير است و گوئي در ذات انسان برنامه ريزي شده است.
تماشاگران فيلم خيره کننده لوتر، ترديدي در جهتگيري فکري اين فيلم ندارند. اين فيلم، ضمن نشان دادن فجايعي که در پي قيام لوتر عالمگير شد، نتيجه ميگيرد که اصلاحات يا رفورماسيون، پديدهاي مثبت بود و قدمي عمده در راه رسيدن بشريت به روشنگري. فيلم لوتر، به کارگرداني آقاي اريک تيل Eric Till البته تلاش نميکند که بين قرن شانزدهم، دوران مارتين لوتر و وضع کنوني جهان مقايسه اي ارائه دهد، اما چنين مقايسه اي از ديد هيچ تماشاگري پنهان نميماند و اين فيلم تاريخي و نه چندان بدون نقص را به يک فيلم امروزي و در باره جهان امروز تبديل ميکند. اين فيلم از بازي درخشان هنرپيشه انگليسي آقاي Joseph Fiennes بهرهمند ميشود در نقش مارتين لوتر آلماني، پدر جرياني در مسيحيت که به آن Reformation يا اصلاحات ميگويند که در اين فيلم، به صورت تقلائي خونبار و پرخشونت بر سر مرگ و زندگي عرضه ميشود ميان کليساي محافظه کار کاتوليک، که از قدرت طلبي، فساد و اختناق آکنده بود و مارتين لوتر، کشيش ليبرال و مردمگرا، برخوردي که سرانجام از کنترل خارج شد و هرج و مرج آفريد فيلم نتيجه ميگيرد که اصلاحات يا رفورماسيون، پديدهاي مثبت بود و قدمي عمده در راه رسيدن بشريت به روشنگري.