دستورالعمل جدید بانک مرکزی کشورهای اتحادیه اروپا مبنی بر توقف چاپ اسکناسهای ۵۰۰ یورویی تا پایان ژانویه سال جاری و نهایی شدن عملیات حذف این اسکناس در سراسر دنیا، شاید خبر خوبی برای امر مبارزه با پولشویی و اقتصاد سیاه باشد اما قطعاً خبر خوبی برای اقتصاد ایران نخواهد بود.
بنا بر گفته مقامات رسمی در ایران چیزی در حدود ۲۰ تا ۲۵ میلیارد دلار اسکناس خانگی در منازل نگهداری میشود و تمامی اخبار از دلاری بودن این مبلغ است، اما این امر واقعیت ندارد و بسیاری از ایرانیان در سراسر دنیا برای نگاهداشت سرمایههای خود به خرید یورو به عنوان ارز جایگزین روی آورده اند و بسیاری که از قوانین آگاهی نداشتهاند، از این اسکناس در هنگام تبدیل استفاده کردهاند.
همچنین با توجه به تحریمهای ایالات متحده آمریکا و سیاست رسمی حکومت ایران مبنی بر جایگزینی دلار با یورو و دیگر ارزها و دپو کردن حداقل بخشی از ارزهای رسمی کشور با این اسکناسها، در صورتی که حکومت برنامه مشخصی برای مدیریت نداشته یا آن را اعلام نکند، شاهد ضررهای هنگفتی خواهیم بود.
بیتردید بسیاری از ایرانیان در خارج از کشور هم که علاقه خاصی برای پنهان نگاه داشتن سرمایههای خود جهت فرار مالیاتی یا پیشبرد امور اقتصادی دارند، از جمله دارندگان این اسکناسها هستند و از هم اکنون باید برای این تغییرات در قوانین و مقررات، فکری کرده و اسکناسهای ۵۰۰ یورویی خود را تبدیل کنند.
بسیاری از سفارتخانهها و مراکز اقتصادی و فرهنگی وابسته به دولت ایران در خارج از کشور هم به صورت چمدانی برای پرداخت حقوق و مزایای کارکنان خود و رفع دیگر نیازهای خود، از این اسکناسها استفاده میکنند.
تهدیدها در کجاست؟
اگر بانک مرکزی رسماً به اطلاعرسانی شفاف در خصوص مدیریت این فرآیند اقدام نکند، شاهد رواج انواع اخبار و شایعات گمراهکننده خواهیم بود که میتواند آسیبهایی جدی بر تن اقتصاد بیمار و نگران ایران وارد آورد.
البته قطعاً بانک مرکزی با ارائه سیاستهایی از جنس سیاستهای چند ماه اخیر، میتواند بخشی از سرمایههای دپو شده در خانه را به سیستم بانکی بازگرداند که البته به قیمت ضرر کسانی است که یورو را در قیمتهای بالا خریداری کردهاند.
تمامی صرافیها شامل قانونی، شبهقانونی و غیر قانونی و همچنین دلالان و شبکه نقل و انتقال ارز فیزیکی میتوانند با راه اندازی یک کسب و کار جدید البته به نفع خودشان و به ضرر فروشندگان، در فرآیند این تهدید سهم بگیرند.
آیا این تهدید صرفاً متوجه ایرانیان است؟
بسیاری از سفارتخانههای خارجی در تهران و دیگر مراکز اقتصادی و فرهنگی بینالمللی نیز از سر اجبار و محدودیتهای موجود، حقوق خود را با شیوه چمدانی و با استفاده از این اسکناسها پرداخت میکنند، زیرا بسیاری از کارکنان ایرانی یا خارجی سفارتخانهها با توجه به نوسانات شدید نرخ ارز یا تورم در ایران تمایلی به دریافت معادل ریالی حقوق خود در ایران را ندارند و انتقال این حجم از پول کارکنان با دیگر ارزها و اسکناسها مشکلات خاص خود را دارد که با این حساب آنها نیز برای تبدیل این اسکناسها باید فکر جدیدی کنند.
تا پیش از این بسیاری از سفارتخانهها برای ارسال حقوق و رفع احتیاجات خود از صرافیهای قانونی در کشور مبدأ استفاده میکردند اما این روش به دلیل اعمال و تشدید تحریمها علیه ایران دچار آسیب شده است و پرداختها به شیوه چمدانی صورت میپذیرد.
مشکل اصلی در کجاست؟
بیتردید شفافسازی در عرصه اقتصاد بینالملل امری پسندیده است اما سیاستهای حاکمیت، عملاً اقتصاد ایران را در بخش سیاه طبقهبندی کرده و جبههای دایمی را برای اقتصاد ایران تعریف کرده است.
همچنین این امر باعث شکاف دولت-ملت در عرصه داخلی شده است. این عدم اعتماد ملت به حاکمیت باعث ایجاد یک جبهه جدید اقتصادی در درون کشور شده که هر دو عملاً به فکر منافع خویشند و بزرگترین مصداق این امر دپوی مقادیر قابل توجهی ارز خارجی در خانهها و گاو صندوقهاست.