«مؤسسه صلح آمریکا» که به طور مرتب مطالبی مربوط به ایران را در نشریه ویژهای به نام «ایران پرایمر» منتشر میکند موضوع تازهترین مصاحبه خود را ارتباطات و پیوندهای موجود میان حکومت ایران و گروه طالبان قرار دادهاست. محسن میلانی، رئیس بخش علوم سیاسی و روابط بینالملل دانشگاه فلوریدای جنوبی، به پرسشهای این نشریه پاسخ داده که فشردهای از آن به این شرح است:
محسن میلانی در اولین پاسخ خود یادآوری میکند که حکومت جمهوری اسلامی ایران هیچگونه مناسبات رسمی با گروه طالبان ندارد. گروه طالبان برخلاف گروههای دیگری مانند حماس در ایران هیچگونه دفتر نمایندگی ندارد. در عین حال باید توجه داشت که گروه طالبان بسیار مقاوم و به اعتباری یک بخش نازدودنی از جامعه افغانستان است.
همزمان با عمده شدن مسئله مذاکرات با طالبان و برقراری تماس توسط دولتهای افغانستان، آمریکا، پاکستان و عربستان سعودی با این گروه، حکومت ایران نیز نخواستهاست از قافله عقب بماند و تلاش کرده کانالهای ارتباطی پنهانی را با گروه طالبان ایجاد کند. البته طالبان یک گروه یکدست نیست و مشخص نیست که حکومت ایران با کدام بخش از این گروه تماس دارد.
برخورد ایران با طالبان از سال ۲۰۰۱ و از زمان حمله آمریکا به افغانستان که به سقوط رژیم طالبان منجر شد تفاوتهایی کردهاست. پیش از آن ایران آشکارا از دشمنان طالبان حمایت میکرد و به نوعی با حمله آمریکا برای کنار زدن طالبان موافق بود و از دولت جدید افغانستان نیز حمایت کرد. اما امروزه به مرور طالبان به یک نیروی بسیار مهم در نبرد با آمریکا و نیروهای ناتو بدل شده و راهبرد ضد آمریکایی آن گروه به نوعی با اهداف منطقهای ایران که ضدیت با حضور آمریکا است همپوشانی پیدا کردهاست.
محسن میلانی در مورد احتمال کمکهای مالی و تسلیحاتی ایران به طالبان میگوید که گزارشهایی در این مورد منتشر شده و حتی ادعا میشود که اوایل سال جاری عواملی از سپاه پاسداران احتمالاً موشکاندازهای دوربرد در اختیار طالبان قرار دادهاند.
حکومت ایران همواره چنین گزارشهایی را رد کردهاست ولی این به آن معنا نیست که عواملی در نهادهای نظامی و امنیتی ایران نتوانند کمک تسلیحاتی و یا آموزشی در اختیار طالبان قرار دهند.
نگاه راهبردی ایران به گروه طالبان مثل یک دشمن مفید است که در حال حاضر در حال تضعیف دشمن بزرگتر یعنی آمریکا است. بنابراین جای تعجب ندارد که حکومت ایران به طالبان کمک کرده و یا به عواملی در حکومت اجازه دهد که اصطلاحاً «به شکل خودسرانه» این کار را بکنند.
اما باید به خاطر داشت که این کمکها بسیار محدودند و فقط تا اندازهای است که بتواند ادامه نبرد طالبان با آمریکا را تضمین کند. چون حکومت ایران به هیچ وجه اجازه نخواهد داد که طالبان حکومت کرزی را سرنگون کرده و به نیروی حاکم در افغانستان بدل شوند.
محسن میلانی، رئیس بخش علوم سیاسی و روابط بینالملل دانشگاه فلوریدای جنوبی، در ادامه گفتوگو با نشریه «ایران پرایمر» تاکید میکند که روی کار آمدن دولتی به رهبری طالبان در کابل تنش فراوانی در روابط افغانستان و ایران ایجاد خواهد کرد و باعث خواهد شد که دولتهای پاکستان و تاحدی عربستان سعودی به قدرتهای بانفوذ و اصلی در امور افغانستان بدل شوند. دولت ایران همواره طرفدار یک دولت فراگیر از اقوام و جناحهای مختلف افغان بوده و اکنون به نظر میرسد که پذیرفتهاست بدون شراکت طالبان در قدرت، ثبات در افغانستان حاکم نخواهد شد.
مناسبات حکومت ایران با دولت افغانستان به رهبری حامد کرزی در مجموع خوب است ولی نکته استراتژیک و مهم که روابط این دو دولت را با مشکل روبهرو کرده ادامه حضور نیروهای خارجی است. تلاشهای ایران برای تشویق حامد کرزی به بیرون راندن نیروهای خارجی تاکنون به نتیجه نرسیدهاست. اگر دولت افغانستان به آمریکا اجازه دهد که در این کشور پایگاههای دائمی تاسیس کند مناسبات تهران و کابل شاهد تنش بیشتری خواهد بود.
تا این مقطع حامد کرزی توانسته تعادل خوبی بین مناسبات کابل با تهران و واشنگتن برقرار کند. ایران نقش و سهم بزرگی در بازسازی افغانستان دارد و حجم مناسبات تجاری دو کشور همواره رو به افزایش بودهاست. با این همه حکومت ایران به حمایت فعال از متحدان قدیمی خود یعنی هزارهها که اقلیتی شیعهمذهب هستند ادامه میدهد.
در بخش پایانی این گفتوگو با نشریه «ایران پرایمر» محسن میلانی در مقایسه میزان نفوذ ایران در عراق و افغانستان میگوید که از نگاه راهبردی، اقتصادی و ایدئولوژیک، عراق برای حکومت ایران بسیار مهمتر از افغانستان است. دوستان و همپیمانان حکومت ایران در عراق بسیار سازمانیافتهتر و بانفوذتر هستند. مناسبات تجاری بین ایران و عراق با سرعت بیشتری افزایش یافته و حجم آن بسیار بیشتر از پیوندهای اقتصادی با افغانستان است. عراق اکنون یکی از شرکای تجاری مهم ایران است.
از نظر سیاسی و ایدئولوژیک، جمهوری اسلامی ایران به دولت تحت رهبری شیعیان در بغداد بسیار نزدیکتر است تا دولتی تحت رهبری سنیها – پشتونها در کابل. با وجودی که حفظ روابط دوستانه با دولت حامد کرزی برای ایران مهم است ولی از نظر وزنه و تاثیرات بینالمللی به اندازه مناسبات با بغداد اهمیت ندارد. تنها موضوع راهبردی و مهم برای ایران حضور نیروهای خارجی در خاک افغانستان است. در حالیکه در مورد ایران و عراق زمینهها و عمق این اهداف استراتژیک بسیار فراتر از این حرفها است.
ایران و عراق هر دو از صادرکنندگان عمده نفت هستند و یک نوع همکاری و اتحاد منطقهای میان آن دو میتواند بسیار مهم و تاثیرگذار باشد. در عین حال چنین اتحادی میتواند صحنه توازن قوای منطقه خلیج فارس را به کلی دگرگون کند.
محسن میلانی در اولین پاسخ خود یادآوری میکند که حکومت جمهوری اسلامی ایران هیچگونه مناسبات رسمی با گروه طالبان ندارد. گروه طالبان برخلاف گروههای دیگری مانند حماس در ایران هیچگونه دفتر نمایندگی ندارد. در عین حال باید توجه داشت که گروه طالبان بسیار مقاوم و به اعتباری یک بخش نازدودنی از جامعه افغانستان است.
همزمان با عمده شدن مسئله مذاکرات با طالبان و برقراری تماس توسط دولتهای افغانستان، آمریکا، پاکستان و عربستان سعودی با این گروه، حکومت ایران نیز نخواستهاست از قافله عقب بماند و تلاش کرده کانالهای ارتباطی پنهانی را با گروه طالبان ایجاد کند. البته طالبان یک گروه یکدست نیست و مشخص نیست که حکومت ایران با کدام بخش از این گروه تماس دارد.
برخورد ایران با طالبان از سال ۲۰۰۱ و از زمان حمله آمریکا به افغانستان که به سقوط رژیم طالبان منجر شد تفاوتهایی کردهاست. پیش از آن ایران آشکارا از دشمنان طالبان حمایت میکرد و به نوعی با حمله آمریکا برای کنار زدن طالبان موافق بود و از دولت جدید افغانستان نیز حمایت کرد. اما امروزه به مرور طالبان به یک نیروی بسیار مهم در نبرد با آمریکا و نیروهای ناتو بدل شده و راهبرد ضد آمریکایی آن گروه به نوعی با اهداف منطقهای ایران که ضدیت با حضور آمریکا است همپوشانی پیدا کردهاست.
محسن میلانی در مورد احتمال کمکهای مالی و تسلیحاتی ایران به طالبان میگوید که گزارشهایی در این مورد منتشر شده و حتی ادعا میشود که اوایل سال جاری عواملی از سپاه پاسداران احتمالاً موشکاندازهای دوربرد در اختیار طالبان قرار دادهاند.
حکومت ایران همواره چنین گزارشهایی را رد کردهاست ولی این به آن معنا نیست که عواملی در نهادهای نظامی و امنیتی ایران نتوانند کمک تسلیحاتی و یا آموزشی در اختیار طالبان قرار دهند.
نگاه راهبردی ایران به گروه طالبان مثل یک دشمن مفید است که در حال حاضر در حال تضعیف دشمن بزرگتر یعنی آمریکا است. بنابراین جای تعجب ندارد که حکومت ایران به طالبان کمک کرده و یا به عواملی در حکومت اجازه دهد که اصطلاحاً «به شکل خودسرانه» این کار را بکنند.
اما باید به خاطر داشت که این کمکها بسیار محدودند و فقط تا اندازهای است که بتواند ادامه نبرد طالبان با آمریکا را تضمین کند. چون حکومت ایران به هیچ وجه اجازه نخواهد داد که طالبان حکومت کرزی را سرنگون کرده و به نیروی حاکم در افغانستان بدل شوند.
محسن میلانی، رئیس بخش علوم سیاسی و روابط بینالملل دانشگاه فلوریدای جنوبی، در ادامه گفتوگو با نشریه «ایران پرایمر» تاکید میکند که روی کار آمدن دولتی به رهبری طالبان در کابل تنش فراوانی در روابط افغانستان و ایران ایجاد خواهد کرد و باعث خواهد شد که دولتهای پاکستان و تاحدی عربستان سعودی به قدرتهای بانفوذ و اصلی در امور افغانستان بدل شوند. دولت ایران همواره طرفدار یک دولت فراگیر از اقوام و جناحهای مختلف افغان بوده و اکنون به نظر میرسد که پذیرفتهاست بدون شراکت طالبان در قدرت، ثبات در افغانستان حاکم نخواهد شد.
مناسبات حکومت ایران با دولت افغانستان به رهبری حامد کرزی در مجموع خوب است ولی نکته استراتژیک و مهم که روابط این دو دولت را با مشکل روبهرو کرده ادامه حضور نیروهای خارجی است. تلاشهای ایران برای تشویق حامد کرزی به بیرون راندن نیروهای خارجی تاکنون به نتیجه نرسیدهاست. اگر دولت افغانستان به آمریکا اجازه دهد که در این کشور پایگاههای دائمی تاسیس کند مناسبات تهران و کابل شاهد تنش بیشتری خواهد بود.
تا این مقطع حامد کرزی توانسته تعادل خوبی بین مناسبات کابل با تهران و واشنگتن برقرار کند. ایران نقش و سهم بزرگی در بازسازی افغانستان دارد و حجم مناسبات تجاری دو کشور همواره رو به افزایش بودهاست. با این همه حکومت ایران به حمایت فعال از متحدان قدیمی خود یعنی هزارهها که اقلیتی شیعهمذهب هستند ادامه میدهد.
در بخش پایانی این گفتوگو با نشریه «ایران پرایمر» محسن میلانی در مقایسه میزان نفوذ ایران در عراق و افغانستان میگوید که از نگاه راهبردی، اقتصادی و ایدئولوژیک، عراق برای حکومت ایران بسیار مهمتر از افغانستان است. دوستان و همپیمانان حکومت ایران در عراق بسیار سازمانیافتهتر و بانفوذتر هستند. مناسبات تجاری بین ایران و عراق با سرعت بیشتری افزایش یافته و حجم آن بسیار بیشتر از پیوندهای اقتصادی با افغانستان است. عراق اکنون یکی از شرکای تجاری مهم ایران است.
از نظر سیاسی و ایدئولوژیک، جمهوری اسلامی ایران به دولت تحت رهبری شیعیان در بغداد بسیار نزدیکتر است تا دولتی تحت رهبری سنیها – پشتونها در کابل. با وجودی که حفظ روابط دوستانه با دولت حامد کرزی برای ایران مهم است ولی از نظر وزنه و تاثیرات بینالمللی به اندازه مناسبات با بغداد اهمیت ندارد. تنها موضوع راهبردی و مهم برای ایران حضور نیروهای خارجی در خاک افغانستان است. در حالیکه در مورد ایران و عراق زمینهها و عمق این اهداف استراتژیک بسیار فراتر از این حرفها است.
ایران و عراق هر دو از صادرکنندگان عمده نفت هستند و یک نوع همکاری و اتحاد منطقهای میان آن دو میتواند بسیار مهم و تاثیرگذار باشد. در عین حال چنین اتحادی میتواند صحنه توازن قوای منطقه خلیج فارس را به کلی دگرگون کند.