علی اصغر سيدآبادی روزنامه نگار و فعال در حوزه ادبيات داستانی با حکم وزير فرهنگ و ارشاد اسلامی، به عنوان مديرکل دفتر مطالعات و برنامهريزی فرهنگی و کتابخوانی منصوب شد.
اين شاعر و نويسنده بيشتر درحوزه ادبيات کودک و نوجوان فعاليت میکند و تاکنون جوايز بسياری را برای آثارش در زمينه شعر و داستان به دست آورده است.
آقای سيد آبادی همچنين از امضاءکنندگان نامه ۲۰۰ نويسنده برای لغو مميزی است که پيش از اين او او نقل شده است که رويکرد فرهنگی دولت به ويژه در وزارت ارشاد محافظه کارانه تر و عقب تر از شخص رئيس جمهور است.
رادیو فردا درباره اين انتصاب تازه با علیاصغر رمضانپور، معاون فرهنگی وزير فرهنگ و ارشاد اسلامی ايران در دوران خاتمی گفتوگو کرده است.
علیاصغر رمضانپور: آقای سيدآبادی سال ها به عنوان نويسنده، البته بيشتر در زمينه مسائل ادبيات کودکان و به عنوان منتقد در زمينه مسائل ادبی کار کردهاند.
در دوره اصلاحات هم به عنوان کارشناس در زمينههای مختلف فرهنگی با وزارت ارشاد همکاری داشتند. البته آقای سيدآبادی به عنوان يک شخصيت فرهنگی و نويسنده و منتقد ادبی با تعدادی از انجمنهای صنفی و حرفهای در زمينه نشر مثل انجمن کتاب کودک يا تشکل نويسندگان کودکان و نوجوانان همکاری داشتند.
در سالهای اخير هم به عنوان يک فعال درزمينه مبارزه با سانسور در نشر ايران شناخته میشدند. و در آخرين اقدام هم آقای سيدآبادی جزو نويسندگانی بود که آن نامه مربوط به درخواست برای حذف سانسور و پذيرش اين که نويسندگان به جای سانسور ارشاد تن بدهند به دادگاه رفتن در صورتی که شکايتی بود، امضا کردند.
بنابراين به عنوان يک چهره فعال در زمينه نشر و همينطور در زمينه مبارزه با سانسور در ايران شناخته میشود.
کارکرد اين دفتر مطالعات و برنامهريزی فرهنگی و کتابخوانی چيست؟ آيا روی مميزی و سياستی که مربوط به آن است تاثيری دارد؟
اين اداره البته بيشتر يک اداره کل در زمينه مطالعات و برنامهريزی است و به طور مستقيم مسئوليت اجرايی در زمينه بررسی کتاب يا صدور مجوز کتاب ندارد. اما با توجه به اين که بسياری از برنامههايی که در وزارت ارشاد در حال حاضر دارد پیگيری میشود يا برنامههايی که پيش از اين هم بود و متوقف بود و هدف آن افزايش اختيارات نويسندگان و ناشران بود از طريق اين اداره کل کارهای کارشناسی آن صورت میگيرد میتواند به طور غيرمستقيم تاثير بگذارد در فرآيند اجرايی کار صدور مجوز کتاب.
آيا اين انتصاب نشانه چيز خاصی است در مورد سياست دولت روحانی در زمينه انتشار و وزارت ارشاد يا اين که يک امر شخصی است؟
به نظر میآيد که با توجه به اين که موضع آقای سيدآبادی روشن است اين که وزارت ارشاد تصميم گرفته که چنين شخصی را به همکاری در اين زمينه دعوت کند نشان میدهد که به دنبال راههايی است تا هم از دامنه سانسور کم کند و هم به نحوی زمينه مشارکت بيشتر ناشران و نويسندگان در بررسی مسائل نشر در ايران را فراهم کند.
چون ما میدانيم که مسئله نشر در ايران فقط مسئله صدور مجوز نيست بلکه يک مسئله مهم ديگر هم اين است که به نحوی حوزه فعاليت نهادهای صنفی و حرفهای در زمينه نشر و همينطور نمايشگاههای فرهنگی که میتواند کمک کند به ترويج کتابخوانی، مورد توجه بوده از طرف جامعه نشر ايران.
بنابراين میشود گفت که هدف اين انتصاب بيشتر جلب مشارکت بيشتر نويسندگان و ناشران در حل مشکلات نشر کشور میتواند باشد و به همين دليل انتصاب او به عنوان يک مدير کل در معاونت فرهنگی وزارت ارشاد از سوی نويسندگان در ايران و ناشران با استقبال روبهرو شده و تا حدی نشان دهنده اين است که معاونت فرهنگی وزارت ارشاد به هر حال تلاش خودش برای محدودتر کردن دامنه سانسور کتاب را دارد ادامه میدهد.
اين شاعر و نويسنده بيشتر درحوزه ادبيات کودک و نوجوان فعاليت میکند و تاکنون جوايز بسياری را برای آثارش در زمينه شعر و داستان به دست آورده است.
آقای سيد آبادی همچنين از امضاءکنندگان نامه ۲۰۰ نويسنده برای لغو مميزی است که پيش از اين او او نقل شده است که رويکرد فرهنگی دولت به ويژه در وزارت ارشاد محافظه کارانه تر و عقب تر از شخص رئيس جمهور است.
رادیو فردا درباره اين انتصاب تازه با علیاصغر رمضانپور، معاون فرهنگی وزير فرهنگ و ارشاد اسلامی ايران در دوران خاتمی گفتوگو کرده است.
علیاصغر رمضانپور: آقای سيدآبادی سال ها به عنوان نويسنده، البته بيشتر در زمينه مسائل ادبيات کودکان و به عنوان منتقد در زمينه مسائل ادبی کار کردهاند.
در دوره اصلاحات هم به عنوان کارشناس در زمينههای مختلف فرهنگی با وزارت ارشاد همکاری داشتند. البته آقای سيدآبادی به عنوان يک شخصيت فرهنگی و نويسنده و منتقد ادبی با تعدادی از انجمنهای صنفی و حرفهای در زمينه نشر مثل انجمن کتاب کودک يا تشکل نويسندگان کودکان و نوجوانان همکاری داشتند.
در سالهای اخير هم به عنوان يک فعال درزمينه مبارزه با سانسور در نشر ايران شناخته میشدند. و در آخرين اقدام هم آقای سيدآبادی جزو نويسندگانی بود که آن نامه مربوط به درخواست برای حذف سانسور و پذيرش اين که نويسندگان به جای سانسور ارشاد تن بدهند به دادگاه رفتن در صورتی که شکايتی بود، امضا کردند.
بنابراين به عنوان يک چهره فعال در زمينه نشر و همينطور در زمينه مبارزه با سانسور در ايران شناخته میشود.
کارکرد اين دفتر مطالعات و برنامهريزی فرهنگی و کتابخوانی چيست؟ آيا روی مميزی و سياستی که مربوط به آن است تاثيری دارد؟
اين اداره البته بيشتر يک اداره کل در زمينه مطالعات و برنامهريزی است و به طور مستقيم مسئوليت اجرايی در زمينه بررسی کتاب يا صدور مجوز کتاب ندارد. اما با توجه به اين که بسياری از برنامههايی که در وزارت ارشاد در حال حاضر دارد پیگيری میشود يا برنامههايی که پيش از اين هم بود و متوقف بود و هدف آن افزايش اختيارات نويسندگان و ناشران بود از طريق اين اداره کل کارهای کارشناسی آن صورت میگيرد میتواند به طور غيرمستقيم تاثير بگذارد در فرآيند اجرايی کار صدور مجوز کتاب.
آيا اين انتصاب نشانه چيز خاصی است در مورد سياست دولت روحانی در زمينه انتشار و وزارت ارشاد يا اين که يک امر شخصی است؟
به نظر میآيد که با توجه به اين که موضع آقای سيدآبادی روشن است اين که وزارت ارشاد تصميم گرفته که چنين شخصی را به همکاری در اين زمينه دعوت کند نشان میدهد که به دنبال راههايی است تا هم از دامنه سانسور کم کند و هم به نحوی زمينه مشارکت بيشتر ناشران و نويسندگان در بررسی مسائل نشر در ايران را فراهم کند.
چون ما میدانيم که مسئله نشر در ايران فقط مسئله صدور مجوز نيست بلکه يک مسئله مهم ديگر هم اين است که به نحوی حوزه فعاليت نهادهای صنفی و حرفهای در زمينه نشر و همينطور نمايشگاههای فرهنگی که میتواند کمک کند به ترويج کتابخوانی، مورد توجه بوده از طرف جامعه نشر ايران.
بنابراين میشود گفت که هدف اين انتصاب بيشتر جلب مشارکت بيشتر نويسندگان و ناشران در حل مشکلات نشر کشور میتواند باشد و به همين دليل انتصاب او به عنوان يک مدير کل در معاونت فرهنگی وزارت ارشاد از سوی نويسندگان در ايران و ناشران با استقبال روبهرو شده و تا حدی نشان دهنده اين است که معاونت فرهنگی وزارت ارشاد به هر حال تلاش خودش برای محدودتر کردن دامنه سانسور کتاب را دارد ادامه میدهد.