لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
جمعه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳ تهران ۰۳:۵۲

عباس میلانی: گذشته و آينده جنبش سبز


وب سايت « انستيتو صلح آمريکا» در مورد گذشته و آينده « جنبش سبز» مصاحبه ای را با عباس ميلانی استاد تاريخ و مدير مرکز مطالعات ايران در دانشگاه استنفورد انجام داده است.

عباس ميلانی در مورد وضعيت فعلی « جنبش سبز» می گويد که اين جنبش از زمان پيدايش خود تاکنون بخشی از يک جنبش فراگير برای دمکراسی است.

ظهور اين جنبش به شکل خودجوش در واکنش به تقلب در نتايج انتخابات رياست جمهوری سال ۲۰۰۹ روی داد ولی قبل از آن بسياری از تحليلگران پيش بينی می کردند که يک خيزش يا قيام برای تغييرات دمکراتيک در ايران به وقوع خواهد پيوست. در هر صورت ابعاد و ميزان سازماندهی و نظم اين حرکات که در نمونه شهر تهران جمعيتی قريب به يک ميليون نفر را در برگرفت موجب تعجب همگان شد.

پس از گذشت دو سال شعارها و مطالبات اين جنبش هنوز هم سنديت دارند. جناح هايی از خود رژيم اکنون صلاحيت و سلامت انتخابات سال ۲۰۰۹ را زير سئوال برده اند. حدود صد نفر از اعضای مجلس ايران با امضای نامه ای خواستار انجام تحقيقاتی در مورد هزينه های ميليون دلاری جناح احمدی نژاد برای خريد ۹ ميليون از آرای رای دهندگان شده اند. شرايط امروز ايران مثل آتشفشانی است که هر لحظه ممکن است فوران کند. اما « جنبش سبز » با تمايل حاکم بر آن که خواستار انجام تغييرات در چهارچوب قانون اساسی است بعيد است که در صورت وقوع چنين انفجاری بتواند نقش رهبری را ايفا کند.
عباس ميلانی در مورد مطالبات امروزی « جنبش سبز » می گويد که اين جنبش اکنون در حالت انتظار برای فراهم شدن فرصت ديگری است تا حضور خود را نشان دهد. خواست عمده اين جنبش که در عين حال از سوی ساير بخشهای جنبش دمکراسی خواهی در ايران حمايت می شود آزادی تمامی زندانيان سياسی و از جمله رهبران « جنبش سبز » است.

جنبش سبز به خاطر نداشتن يک ديد راهبردی و موثر تا حد زيادی لطمه خورد . به عنوان مثال از روشهای ناکارآمدی مثل منتظر شدن برای کسب اجازه تظاهرات و يا در مواردی برگزاری تظاهرات در شرايطی که مردم با نيروهای خشن و سرکوبگرانه مواجه می شدند، استفاده می کرد. اما مشکل راهبردی آن فقدان يک سلسله مراتب يا شبکه گسترده برای رهبری جنبش بود.

به اعتقاد عباس ميلانی « جنبش سبز » و جنبش فراگير تر دمکراسی خواهی در ايران هيچگاه رهبری منسجمی نداشته و افرادی مثل مير حسين موسوی و يا مهدی کروبی که به چهره های شاخص « جنبش سبز » بدل شدند تلاش می کنند به شکلی خواست های خام و مبهم جنبش دمکراسی خواهی ايران را هدايت کنند. اما نقطه قوت و نقطه ضعف « جنبش سبز» در اين است که سلسله مراتب، ايدئولوژی مشخص ندارد و يک جنبش غير خشونت طلب است.

عباس ميلانی در ادامه مصاحبه با وب سايت « انستيتو صلح آمريکا» تاکيد می کند که برای ملت ايران دوران انتظار و پيروی از يک ناجی ، چه در لباس يک فرمانده نظامی ، چه در لباس يک روحانی و چه در شکل يک حزب سياسی تماميت خواه به پايان رسيده است. دليل طولانی و دشوارتر شدن مسير مبارزه و همه مشقات و شکنجه هايی که فعالين ايران تحمل می کنند اين است که ديگر کسی منتظر ظهور يک ناجی فريب کار و تقلبی نيست. اما در عين حال بدون وجود يک نوع و يک شکل از رهبری منسجم و مرکزی حرکت در مسير انتقال به دمکراسی دشوار است.

در مورد تازه ترين سخنان محمد خاتمی رييس جمهور سابق که خواستار گفتگوی دو طرف با هدف بخشيدن خطای يکدگير و نوعی تفاهم شده بود، عباس ميلانی يادآوری می کند که هر دو سوی ماجرا به اين درخواست واکنش منفی نشان دادند . از نگاه بسياری در ميان مخالفان حکومت سخنان محمد خاتمی يک تلاش توهم آميز برای حفظ رژيم قلمداد شد.

عباس ميلانی در بخش پايانی اين گفتگو يادآوری می کند که جمهوری اسلامی اکنون با مشکلات سياسی بسيار جدی روبرو است. اختلافات احمدی نژاد با رهبر و افراد پيرامون وی تشديد شده و در هفته های اخير شاهد هستيم که روحانيون سنت گرا و طرفداران آيت الله خامنه ای ، احمدی نژاد و اطرافيان وی را به شدت مورد حمله قرار داده اند.

به گفته رهبران حکومت بخش مهمی از اين جدال به خاطر انتخابات آينده مجلس و رياست جمهوری است. احمدی نژاد و اطرافيان وی اميد دارند که در انتخابات مجلس و احتمالا رياست جمهوری موقعيت خود را تثبيت کنند ولی حملات شديد پيروان آيت الله خامنه ای نشان می دهد که در صورت تشديد بحران ، حتی قبل از فرا رسيدن زمان انتخابات ممکن است احمدی نژاد و همراهان وی کنار گذاشته شوند.

برخلاف گزارش ها و تحليل هايی که ادعا می کنند « جنبش سبز » مرده است رژيم اسلامی هنوز از فضايی که اين جنبش به وجود آورد به شدت می هراسد.
XS
SM
MD
LG