لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
پنجشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۳ تهران ۱۴:۱۴

«ترجمه جمهوری اسلامی پسند» چيست؟


محمد مرسی، رییس جمهوری مصر در جریان حضور اخیرش در تهران
محمد مرسی، رییس جمهوری مصر در جریان حضور اخیرش در تهران
به دنبال رسوايی که در ترجمه سخنان رييس جمهور مصر در نطق افتتاحيه اجلاس غيرمتعهدها در تهران صورت گرفت(انتقاد شديد مرسی از سوريه، انتقاد از بحرين ترجمه شد)، صالحی وزير خارجه اعلام کرده که «آقای ضرغامی گفتند تنها يکی از شبکه‌ها در ترجمه دارای اشکال بوده که البته مسئولان آن شبکه مورد توبيخ قرار گرفتند». اين در حالی است که هيچ نام و نشانی از خاطيان و توبيخی که با آن مواجه شده اند اعلام نشده است. در نتيجه اين رفتار متعمدانه، شيخ نشين بحرين با احضار کاردار جمهوری اسلامی خواستار عذر خواهی رژيم از اين اقدام عمدی شد.

بدين ترتيب به اذعان مقامات رژيم، نظام (حاکم بر ایران) با چنان هزينه سنگين برای اين اجلاس (۶۰۰ ميليون دلار) کاملا «غير تخصصی» عمل کرده است. اگر اشتباه از مترجم صورت گرفته باشد چرا که در پخش مستقيم برای اجلاسی که نشانه «اقتدار نظام» (گفته نائب رييس مجلس) است می بايست بيشترين دقت ها صورت می گرفت تا غير متخصص بودن عوامل دست اندرکار بر پرده آفتاب افکنده نشود.

اما اگر چنان اشتباه فاحشی نه از سر اشتباه که به عنوان «روال معمول» در نظام جمهوری اسلامی صورت پذيرفته باشد، آنگاه چنين نظامی متهم است که برنامه ای مدون برای فريب افکار عمومی دارد و در صورت افشا، مقصر آن کسی است که ديوارش کوتاه تر از ديگران است.
اينک پرسش اين است که آيا ترجمه نادرست سخنان محمد مرسی، اقدامی غيرتخصصی بوده يا تعمدی آشکار؟

اهميت پرسش فوق:

محمد مرسی و دبيرکل سازمان ملل، دو ميهمان ويژه اجلاس تهران بودند چرا که چنين معمول است ميهمانان ويژه در صدر سخنرانان هر اجلاسی و پيش از ديگران مباردت به ايراد نطق کنند که در مورد اين دو تن نيز چنين شد.

اگر ترجمه سخنان رييس جمهور مصر ناشی از خطای مترجم بود، چگونه است که در مورد ديگر، اظهارات علی اکبر ولايتی (مشاور رهبر جمهوری اسلامی) نيز توسط دبيرکل سازمان ملل تکذيب شد؟ ولايتی در اظهار نظری از جايگاه و منزلت علی خامنه ای در نزد جهانيان مدعی شد که دبير کل سازمان ملل در ديدارش با خامنه ای وی را «رهبر دينی جهان اسلام» خطاب کرده است؛ ادعايی که بی درنگ توسط سخنگوی دبيرکل سازمان ملل، تکذيب شد. به دنبال اين رسوايی دفتر علی اکبر ولايتی مدعی شد فايل صوتی اظهارات دبيرکل موجود است ولی هرگز آن را منتشر نکرد.

مبالغه کردن در شأن و منزلت رهبر جمهوری اسلامی چيزی نيست که محدود به اين مورد شود. پيشتر هم محمدی گلپايگانی ،مسئول دفتر علی خامنه‌ای، با اشاره به ديدار نلسون ماندلا با خامنه‌ای در تيرماه ۱۳۷۱ اظهار کرده بود که ماندلا «دو زانو و با ادب روی زمين نشست و ايشان را رهبر خود خطاب کرد.» اين اظهارات نيز توسط رييس دفتر نلسون ماندلا، تکذيب و خنده‌دار توصيف شد. (جرس ۱۳ خرداد ۹۱)

بنابر اين اهميت پرسش فوق آنجاست که آيا در نظامی که متعمدانه دروغ در دهان شخصيت هايی همچون دبيرکل سازمان ملل و نلسون ماندلا می گذارد آيا در برگردان سخنان مرسی، خطا صورت گرفته يا تعمدی در کار بوده است؟ آيا آنگونه که رييس صدا و سيما موضوع را کم اهميت جلوه داده آيا فقط يکبار و آن هم از روی خطا، سوريه اشتباهاً بحرين ترجمه شده است؟

ترجمه جمهوری اسلامی پسند

پاسخ پرسش فوق در روال معمولی است که مترجمان متعهد وزارت خارجه ايران به درستی بر آن عنوان «ترجمه جمهوری اسلامی پسند» نام نهاده اند. از آنجايی که نظام های مستبد اصولاً تاب و تحمل شنيدن حقايق را ندارند، ناگزير اگر سخن درستی توسط مردمشان گفته شود سرکوب می شوند و اگر توسط ديگران گفته شود «برگردان نادرست» می شود تا ديکتاتور آنگونه بشنود که متوهمانه می انديشد.

در چنين نظامی مترجم تا آنجا که می تواند بايد سخنان تلخ شخصيت های خارجی را تلطيف و تنقيح کند و در مقابل سخنان ديکتاتور را هرچه رساتر برگردان کند. در چنين نظام فکری، ترجمه نه يک تخصص بلکه يک سرسپردگی است. بر اين مبنا، مترجم نيز بايد «ولايت پذير» باشد.

مترجم ناگزير است، ضميرYOU را «جنابعالی يا حضرتعالی» ترجمه کند. او ملزم است که به جای نام «اسرائيل» در هنگام ترجمه از معادل های مورد پسند جمهوری اسلامی مانند «رژيم اشغالگر قدس يا رژيم صهيونيستی» استفاده کند.

جالب تر اينکه اگر نوعی ارتباط بين واژه اسرائيل با قدس و صهيونيست وجود دارد، به مترجمان گوشزد می شود به جای «بهار عربی» از معادل «بيداری اسلامی» استفاده شود که هيچ ارتباط و تقاربی با يکديگر در لفظ و معنا ندارند مگر در ذهن متوهم رهبران جمهوری اسلامی که رويدادهای خاورميانه را بيداری اسلامی ملهم از انقلاب ۵۷ می پندارند.

اين روال نامتعارف، آنگاه شور می شود که مترجمان را ملزم می کنند حتی به جای دولت فلسطين به رهبری محمود عباس، از معادل «گروه فتح» و به جای حماس از معادل «دولت قانونی فلسطين» در ترجمه ها استفاده شود تا ترجمه همان باشد که مذاق سياسی جمهوری اسلامی می پسندند.(در اين خصوص مراجعه شود به مقاله احمد هاشمی «اندر مصائب مترجم بودن در دولت ايران»)

اصولاً ترجمه با هدف «ذائقه پسند بودن برای نظام» يکی از وظايف مترجم است. در همين خصوص تجربه يکی از مترجمان پيشين وزارت خارجه شنيدنی است. وی می نويسد: « مثلا اگر در صداوسيما از فلان مقام گامبيايی شرکت کننده در مراسم سالگرد ارتحال پرسيده شود که چرا در اين مراسم حضور پيدا کرده‌ او پاسخ دهد که توسط سفارت ايران در بانجول برای شرکت در مراسم دعوت شدم و هزينه اقامت و بليت رفت و برگشت و تور ايرانگردی من توسط دولت ايران پرداخت شد و البته امام را هم دوست دارم در اين حالت قسمت اول مصاحبه کاملا حذف و در عوض در قسمت دوم که اين مهمان به دوست داشتن «امام خمينی» اشاره می‌کند به تفسير و توضيح و تاويل کردن و به قول فرنگی‌ها بهparaphrase کردن می‌پردازند.» (همان مقاله)

تعمد در تحريف نه اشتباه لفظی

همانطور که برای هر يک از ما اتفاق می افتد که در کلمات متشابه دچار اشتباه لفظی شويم و مثلاً حسن را حسين يا زامبيا را گامبيا تپق بزنيم، بی ترديد اين خطا برای مترجم همزمان که تحت فشار روانی بايد سخنان گوينده را درست بشنود، درست درک کند و در اندک زمانی درست معادل سازی کند بسيار محتمل تر است.

کذب سخن رييس صدا و سيما آنگاه محرز می شود که مثلا مترجم به جای ترجمه «سوريه» در سخنان مرسی، معادل «روسيه» را به دليل تشابه لفظی شديد به کار می برد. در چنين صورتی اشتباه مترجم در حد يک «تپق زدن» ساده، قابل چشم پوشی و اغماض بود. اما معادل گزينی «بحرين» به جای سوريه آن هم در جايی که جمهوری اسلامی دامان سوريه را مبرا از جنايت و دامان بحرين را آلوده به آن می داند نمی تواند تپق زدن تلقی شود.

مويد اين سخن تحريف های ديگری است که در سخنان محمد مرسی رخ داد که همگی دلالت بر «برگردان نادرست عامدانه» دارد. در واقع نه چنان که ضرغامی گفت، خطا فقط يک بار در به کار گرفتن بحرين به جای سوريه نبود. اساساً در ترجمه سخنان مرسی اصل امانت داری مراعات نشد که برخی موارد آن عبارت است از:

  • - ترجمه نکردن سخنان مرسی در تجليل از خلفای راشدين (نگاه ايدئولوژيک جمهوری اسلامی در اين خصوص محرز است)
  • - به کار گيری معادل«بيداری اسلامی» به جای «بهار عربی» (نگاه سياسی جمهوری اسلامی در اين خصوص محرز است)
  • - ملت مصر در سخنان مرسی «دانشجويان مصری» ترجمه شد (جمهوری اسلامی اکراه دارد مرسی را نماينده ملت مصر بداند)
  • - انقلاب سوريه، فتنه سوريه ترجمه شد ( مشابه آنچه جنبش سبز را فتنه ۸۸ می نامند)

در مواردی از اين قبيل می توان تعمد در «واژگون سازی ترجمه» را محرز دانست. در اين شرايط خبری کوتاه مبنی بر توبيخ عوامل ترجمه بدون نام بردن از خاطيان و نوع توبيخی که با آن مواجه شدند، خود مزيد بر ادعای اين مقاله است که آنچه در ترجمه سخنان مرسی رخ داد «ترجمه جمهوری اسلامی پسند» بود همچنان که سخن دروغ از زبان دبير کل در توصيف خامنه به عنوان «رهبر جهان اسلام» فقط از مغز کسانی ترواش می کند که می پندارند رهبرشان در هنگام ولادت«يا علی» گفت.

____________________
دیدگاه های مطرح شده در این نوشته، الزاما بازتاب دیدگاه های رادیو فردا نیست.
XS
SM
MD
LG