وکیل سعید مدنی، پژوهشگر اجتماعی و زندانی سیاسی، در واکنش به انتقال موکلش از زندان اوین به زندان دماوند اعلام کرد که نگهداری زندانیهای سیاسی در زندانهای عمومی «با حضور مجرمهای خطرناک کار بسیار خطرناکی است که جان آنها را به خطر میاندازد».
محمود بهزادیراد، روز شنبه، ۱۸ فروردینماه، در گفتوگو با روزنامه شرق گفت: «هنوز تجربه انتقال و مرگ آقای شیرمحمدعلی به زندان عمومی فشافویه را فراموش نکردهایم. در آن ماجرا دو زندانی محکوم به اعدام که در آستانهٔ اجرای حکم بودند، با به قتل رساندن آقای شیرمحمدعلی توانستند اجرای حکم اعدامشان را یک سال به تعویق بیندازند.»
این وکیل دادگستری در ادامه گفت که وضعیت در زندان دماوند به گونهای است که مسئولان زندان خود به سعید مدنی گفتهاند که حضور او در میان زندانیان عادی را «خطرناک میدانند» و به همین دلیل او «در یک اتاق بدون هیچ وسیلهای قرنطینه شده است».
محمد بهزادیراد در بخش دیگری از صحبتهایش اعلام کرده که انتقال آقای مدنی به زندان دماوند «برخلاف آئیننامه زندانها» و با فشار بازجو و بازپرس پروندهٔ این زندانی سیاسی بر دادستان تهران انجام شده است.
کانال خبری امتداد روز سهشنبه، ۱۴ فروردین، اعلام کرد آقای مدنی که در حال گذراندن دوران محکومیت هشت سالۀ خود در زندان اوین بود، «با فشار نهاد امنیتی و حکم دادستان کل» به زندان دماوند منتقل شد.
منصوره اتفاق، همسر آقای مدنی روز پس از آن در گفتوگو با رادیو فردا گفت که انتقال همسرش با «دستور دادستان تهران» به زندان دماوند برای منزوی کردن اوست.
یشتر بازجویان این زندانی سیاسی که او از آنها با عنوان «کارشناسان وزارت اطلاعات» نام میبرد، آقای مدنی را به این جابهجایی تهدید کرده بودند.
سعید مدنی، جامعهشناس و پژوهشگر اجتماعی، اردیبهشت سال ۱۴۰۱ بازداشت شد و دادگاه انقلاب تهران آبان ماه همان سال او را به اتهام تشکیل و اداره گروههای معاند نظام، اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور و تبلیغ علیه نظام محاکمه کرد.
آقای مدنی توسط همین دادگاه به ۹ سال زندان محکوم شد و شعبه ۳۶ دادگاه تجدید نظر تهران حکم اولیه علیه او را عینا تایید کرد که ۸ سال آن قابل اجراست.
در واکنش به این اتفاق، جمعی از زندانیان سیاسی محبوس در زندان اوین در نامهای انتقال او را «تبعید» خواندند و اقدام دستگاه قضائی جمهوری اسلامی را محکوم کردند.
آنها ین اقدام را تلاش «مذبوحانه» مقامهای جمهوری اسلامی برای ساختن «اقتدار پوشالی» برای خود دانستند.