لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
پنجشنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۳ تهران ۱۹:۱۴

رتبه پایین دانشگاه های ایران در جهان؛ «امکان بالا بردن کیفیت تحصیلی نیست»


تنها دانشگاه تهران در دامنه رتبه هاى ميان ۴۰۰ تا ۵۰۰ دانشگاه های برتر جهان قرار دارد.
تنها دانشگاه تهران در دامنه رتبه هاى ميان ۴۰۰ تا ۵۰۰ دانشگاه های برتر جهان قرار دارد.
خبرگزارى مهر اخیرا گزارش داده است که بر اساس رتبه بندى دانشگاه هاى برتر جهان در سال ۲۰۱۰ ، تنها يك دانشگاه از ايران و آن هم دانشگاه تهران در دامنه رتبه هاى ميان ۴۰۰ تا ۵۰۰ جهان قرار دارد.

در اين رتبه بندى بيش از يك هزار دانشگاه از سراسر جهان مورد ارزيابى و مقايسه قرار گرفته است. كيفيت آموزش، سطح علمى اعضاى هيئت علمى موسسه آموزشى و نيز تعداد مقالات منتشر شده در مجلات ساينس و نيچر در اين رتبه بندى مورد ارزيابى قرار مى گيرد.



اما علت پايين بودن رتبه دانشگاه هاى ايران در جهان چيست؟ اين پرسشى است كه رادیو فردا با حسين لاجوردى، رییس انجمن پژوهشگران ايرانى در پاريس، در ميان گذاشته است.

حسین لاجوردى: من تصور مى كنم براى فهم اين موضوع بايد به شروع انقلاب در ايران برگرديم. اگر به يادمان مانده باشد، با شروع انقلاب فرهنگى در ايران، بسيارى از استادهاى ايرانى از مملكت خارج شدند ولى جمهورى اسلامى اعتنايى به اين امر نكرد.

در مقابل، شروع به ساختن ساختمان دانشگاه كرد. بعد از آن تعداد كمى از اساتيدى كه باقى مانده بودند مجبور شدند به تمامى دانشجويان دانشگاههاى متفاوتى كه ساخته شده بود، سرويس بدهند، در نتيجه خود به خود كيفيت تحصيلى پايين آمد. در طول سال هاى گذشته شاهد بوديم كه يونسكو دو بار آمار سطح تحصيلات در ايران را پايين آورده است.

اما از شكل و منظر ديگرى اگر بخواهيم به دانشگاه هاى ايران نگاه كنيم مى بينيم، سه ميليون و ۲۰۰ هزار دانشجو امروزه در دانشگاه هاى ايران درس مى خوانند و اساتيد اين دانشگاه ها بيشتر كسانى هستند كه از همان دانشگاه هايى فارغ التحصيل شده اند كه كيفيت تحصيلى در آن نامطلوب بوده است، مى بينيم كه امكان بالا بردن كيفيت تحصيلى وجود ندارد.

من اين طور متوجه شدم كه شما دلايل سياسى را در افت تحصيلى و آموزشى دانشگاه ها موثر مى دانيد. اما عليرغم آمار و رتبه بندى، با يك نگاه كلى مى بينيم كه دانشجويان و دانش آموزان ايرانى در المپيادهاى علمى جهان و در طى ده سال گذشته، مقام هاى خوبى كسب كرده اند. آيا ارتباطى بين توانايى دانش آموزان و دانشجويان ايرانى با كيفيت سيستم آموزشى مورد استفاده در موسسات آموزش عالى ايران وجود ندارد؟

من فكر مى كنم سيستم ايران ، سيستم نخبه گرايى است. يعنى دانش آموزان مى توانند در المپيادها، درجات بسيار عالى كسب كنند. يا مثلا يك دانشگاه مانند دانشگاه صنعتى شريف مى تواند ميان تمام دانشگاه هاى ايران جايگاه بالايى پيدا كند.

ولى در اين جا فقط نخبه گرايى مطرح است نه بالا بودن سطح كيفيت تحصيلات و آموزش در كل مملكت. اگر خوب نگاه كنيم مى بينيم كه كيفيت آموزشى بسيار هم پايين است. همان طور كه بين ۵۰۰ دانشگاه، فقط يك دانشگاه برجسته (ایران) وجود دارد.

از منظر آسيب شناسى اجتماعى، موانع توليد و رشد علم در ايران چه چيزهايى هستند؟

پرورش نيروى انسانى زبده بزرگترين ثروت هر جامعه است. نفت و گاز و ساير منابع، به مرور پايان مى پذيرند و از بين مى روند. كما اينكه مى بينيم بسيارى از كشورهاى پيشرفته جهان ثروت زيرزمينى ندارند ولى ثروت نيروى انسانى دارند و با اين ثروت بوده كه مملكتشان پيشرفت كرده است.

يكى از مواردى كه امروز در جامعه ايران بسيار بسيار مهم است، دانشجويانى هستند كه به نوعى از دانشگاه هاى كشور فارغ التحصيل مى شوند. ولى كيفيت ليسانس، فوق ليسانس و دكتراى آنان، مطلوب نيست.

ما شاهد هستيم كه در دانشگاه هاى ايران، پايان نامه ها، رساله ها و تزهاى تحصيلى در بازار خريد و فروش مى شوند. طبيعى است كه اين امر، كيفيت آموزش را كاهش و تعداد مدرك را افزايش مى دهد.

براى همين است كه افرادى كه به مقام و موقعيت مختلف مى رسند به دليل فارغ التحصيل شدن از همين دانشگاه هايى كه شرح آن داده شد، آن كيفيت شغلى كه بايد با آن و با توسل به علم، مملكت را به پيش ببرند را نخواهند داشت.

با توجه به تغييرات زيادى كه در طول يكسال گذشته در كادر علمى و مديران دانشگاه هاى ايران رخ داده است، مى توانيم بگوييم كه اين تغييرات در رتبه بندى وكاهش كيفيت دانشگاه هاى ايران تاثير خواهد گذاشت؟

بدون ترديد. براى اينكه مجددا اتفاقى كه در طول يكسال گذشته و يا بهتر است بگوييم در طول پنج سال گذشته در دانشگاه هاى ايران رخ داده، گروه گرايى در فضاى دانشگاه ها بوده است.

يعنى شاهد هستيم كه بسيارى از اساتيد كه مى توانستند براى دانشگاه ها مفيد باشند به بازنشستگى زودرس رسيده اند يا فرار را بر قرار ترجيح داده اند و از مملكت خارج شده اند .

شاهد بوده ايم كه روساى دانشگاه هايى كه با سياست دولت حاكم همراه نبوده اند، از كار بركنار شده اند. خود به خود وقتى دانش آموزى پايش را روى پله دانشگاه مى گذارد، اين ارزش محسوب مى شود، به اين معنا كه راه براى افزايش آگاهى هاى او باز شده است.

ولى وقتى دانشگاه محصور مى شود و به صورت يك زندان در مى آيد، طبيعى است كه آسيب هاى زيادى به رشد تفكر در جامعه مى رساند. جلوگيرى از رشد و بالندگى تفكر در سطح بالا، بزرگترين آسيب اجتماعى براى امروز و فرداى ايران است.
XS
SM
MD
LG