لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳ تهران ۱۸:۰۵

چهار توجیه غیرمذهبی جدایی جنسیتی


نهادهای عمومی و دولتی جمهوری اسلامی در دور تازه‌ای از تفکیک‌های جنسیتی در جهت راضی کردن رهبر جمهوری اسلامی از خود به توجیه این موضوع با تمسک به ارزش‌های مختلف انسانی و عقلانی و سنتی می‌پردازند. ظاهرا توجیهات شرعی دیگر در مخاطبان این گونه سخنان یا افرادی که این سیاست‌ها بر آنها اعمال می‌شود کم‌تاثیر یا بی‌تاثیر شده و مقامات جمهوری اسلامی دارند روی توجیهات دیگر مانور می‌دهند. سه توجیه که اخیرا توسط سه مقام دولتی عمومی یعنی شهردار تهران، وزیر دادگستری و فرماندار تهران عرضه شده از این جهت قابل توجه است:

عقلانی‌سازی جدایی جنسیتی

وزیر دادگستری دولت روحانی برای عقلانی‌سازی جدایی جنسیتی به سراغ بهره‌وری نیروی کار رفته است. او معتقد است که «جدا کردن محل کار خانم‌ها از آقایان با ارزش‌ها همخوانی دارد و بهره‌وری را بالا می‌برد.» (مصطفی پورمحمدی وزیر دادگستری دولت روحانی، فارس، ۳۱ تیر ۱۳۹۳) این سخن با هیچ تحقیق میدانی و دادهٔ آماری همخوانی ندارد و همهٔ اطلاعات موجود ناقض آن هستند.

اگر به آمارهای مقایسه‌ای مربوط به رتبه بندی بهره‌وری کل عوامل در دنیا در طول زمان نگاه کنیم می‌بینیم که ایران از حیث بهره‌وری همهٔ عوامل (کار و سرمایه) در سال ۱۹۶۰ در ردهٔ ۳۲ دنیا قرار داشت ولی پس از تاسیس جمهوری اسلامی به رتبهٔ ۴۹ در سال ۲۰۰۰ سقوط کرد. (گزارش تحقیق یونیدو، ۲۰۰۵) این امر نشان می‌دهد که جداسازی‌های جنسیتی که از سال ۱۳۵۷ به بعد جریان داشته نه تنها به افزایش بهره‌وری کمکی نکرده بلکه در کنار دیگر عوامل به کاهش آن منجر شده است.

برای نشان دادن اين کاهش نيازی نيست ايران را با دنيای توسعه‌يافته مقايسه کنيم بلکه ايران از همسايگان خود و ديگر کشورهای آسيايی نيز در اين زمينه عقب افتاده است. بنا به گفته‌ی رئيس انجمن بهره‌وری ايران «متوسط سهم رشد بهره وری کل عوامل در تامين رشد توليد بين سال‌های ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۶ نشان می‌دهد، اين ميزان در کشورهای ارمنستان ۶۳.۲، اسلواکی ۶۲.۶، بلغارستان ۵۸.۸، کره جنوبی ۵۵.۶، ترکيه ۵۱.۵، چين ۴۶.۱ و آذربايجان ۳۴.۷ درصد بوده است. وی با اشاره به شاخص ياد شده در ايران بيان داشت: اين ميزان در ايران ۱۶.۲ درصد گزارش شده بود که به طور تقريب يک سوم تا يک چهارم کشورهای ياد شده است.» (حميد کلانتری، ، ايرنا ۶ آذر ۱۳۹۲) دو کشور از کشورهای ياد شده دارای اکثريت مسلمان‌اند و نمی‌توان تفاوت فرهنگی را در اين قلمرو به ميان آورد. رتبه‌ مالزی نيز در همه‌ اين سال‌ها بالاتر از ايران بوده است. بدين ترتيب در کشورهای هم عرض ايران که سياست‌های زن ستيزانه ندارند بهره وری بالاتر بوده و رشد آن نيز از رشد بهره‌وری در ايران بالاتر بوده است.

انسانی‌سازی جدایی جنسیتی

فرماندار تهران و یکی از اعضای مونث شورای شهر تهران در برابر انتقاداتی که به سیاست‌های جداسازی می‌شود به مسائل عام انسانی مثل احترام تمسک جسته‌اند. فرماندار تهران می‌گوید: «جدا کردن محل فعالیت خانم‌ها از آقایان تفکیک جنسیتی نیست بلکه احترام به آنهاست... مردان و زنان جامعه اداری ما متدین و ارزشمند هستند... در اداره‌ای که تعداد خانم‌های آن بیشتر است در صورتی که بتوان شرایطی را فراهم کرد تا آنها در یک محیطی قرار بگیرند احترام به حرمت آنهاست و تفکیک جنسیتی محسوب نمی‌شود... در بعضی از ادارات امکان جدا شدن فعالیت کاری بانوان از آقایان وجود ندارد چرا که کار‌ها به یکدیگر وابستگی دارد ولی در بعضی محیط برای حفظ حرمت خانم‌ها می‌توان فعالیت آنها را در یک محیط مناسب فراهم کرد. در ادارات نیز اگر تفکیکی صورت می‌گیرد در جهت حفظ حرمت خانم‌هاست.» (عیسی فرهادی، فارس ۲ مرداد ۱۳۹۳)؛ «بخشنامه شهرداری نه تنها تحقیر نیست بلکه تکریم زنان است و اخراج از محیط کار اصلا مطرح نیست.» (مجتبی شاکری، عضو شورای شهر تهران، فارس ۳ مرداد ۱۳۹۳)

سه مسئله در این سخن قابل انتقاد است. اول آنکه این جدا سازی‌ها همیشه بدون رجوع به نظر بانوان انجام می‌شود و این مردان هستند که تصمیم می‌گیرند چه چیزی برای خانم‌ها احترام‌آمیز است و چه چیزی نیست. دوم آنکه امروز در همهٔ نقاط دنیا (بجز عراق تحت داعش و عربستان سعودی و قبلا افغانستان تحت طالبان) زنان همدوش با مردان کار می‌کنند و اختلاط آنها در محیط کار برای زنان بی‌حرمتی یا منجر به بی‌حرمتی تلقی نمی‌شود.‌‌ همان طور که ممکن است یک مرد در محیط کار به زنی متلک بگوید یک مرد ممکن است با مرد همکار خود به ضرب و شتم بپردازد. راه حل جدا کردن محیط کار این‌ها از هم نیست. و سوم آنکه در مجموعهٔ سیاست‌های جمهوری اسلامی ما شاهد سیاست‌هایی برای فرستادن زنان به خانه‌ها و تولید مثل بیشتر هستیم و این یکی نمی‌توان استثنا باشد. این احترام‌ها برای نقض حقوق زنان با عناوین محترمانه است.

تمسک به سنت

محمد باقر قالیباف در سخنرانی پیش از خطبه‌های نمازجمعه تهران می‌گوید: «یک زن در ساعات اداری حدوداً ۷ تا ۸ ساعت با مردان نامحرم معاشرت دارد که‌گاه این ساعات ارتباط با نامحرم بیشتر از ارتباط با خانواده می‌شود که این موضوع به کانون خانواده لطمه می‌زند و آن را تحت تأثیر منفی قرار می‌دهد؛ غیرت ما کجاست؟... اعلام شد در شهرداری تهران، اتاق بانوان از مردان مجزاست، باید بگویم این غیرت همه مردان ماست و خواسته بانوان بوده که هویت آن‌ها حفظ شود؛ ‌ وقتی می‌شود دو اتاق کنار هم به‌صورت مجزا در مجموعه کار کنند چرا این اتفاق رخ ندهد.» (فارس، ۲۷ تیر ۱۳۹۳)

سخن شهردار تهران‌‌ همان طور که خود وی می‌گوید فقط متکی است بر غیرت، یعنی تحریک رگ‌های گردن مردان سنتگرای جامعهٔ ایران در برابر کار زنان و حضور آنها در جامعه. با عنوان غیرت زنان را می‌توان در کنج خانه‌ها زندانی کرد و نگذاشت آفتاب و مهتاب آنها را در معرض خود قرار دهند. همچنین غیرت در قوانین موجود جمهور یاسلامی یکی از منابع قانونگذاری و سیاستگذاری به شمار نیامده تا شهردار تهران یا هر مقام دیگری بدان متمسک شود. تمسک به غریت بازگشت مدیریت جامعه است به دوران قاجار و حتی قبل از دوران مشروطه که اکثریت جامعه و مدیران حتی نامی از قانون و حقوق انسانی به گوششان نخورده بود.

رفاه زنان

غیر از سخنان فوق شهرداری تهران اخیرا دو اقدام مشخص برای جدایی جنسیتی انجام داده است: یکی از این اقدامات مضمون قول معاون فرهنگی و اجتماعی شهردار تهران است مبنی بر اینکه «دختران و پسران با فاصله بر نیکمت پارک‌ها بنشینند.» (اعتماد، ۲۵ تیر ۱۳۹۳). برای این اقدام توجیه خاصی ذکر نشده است.

اقدام دیگر مصوبهٔ معاون هماهنگی و امور مناطق شهرداری است مبنی بر اینکه به مدیران ارشد و میانی شهرداری صرفا از کارمندان «آقا» جهت سمت‌هایی مانند مسئول دفتر، منشی، اپراتور تلفن، تایپیست و مسئول پیگیری استفاده شود. این کار نیز خیرخواهانه تلقی می‌شود: «کارهای منشی‌گری و مسئول دفتری، زمان‌بر و طولانی است و برای راحتی و رفاه حال خانم‌ها این تصمیم اتخاذ شده است که مسئول دفتر و منشی آقا باشند... زنان در چنین مشاغلی اذیت می‌شوند و ممکن است آسیب‌ ببینند و نتوانند به زندگی و خانواد‌هاشان برسند و دراین صورت ممکن است اخلالی در روند زندگیشان ایجاد شود.» (فرزاد خلفی، معاون رسانه مرکز ارتباطات و بین‌الملل شهرداری، ایلنا ۲۵ تیر ۱۳۹۳)

تا وقتی که مردان اسلامگرا و مقامات جمهوری اسلامی تشخیص دهندهٔ رفاه زنان باشند مشکلات زنان و تبعیض‌ها برقرار خواهد بود. همچنین اگر رفاه زنان مد نظر است آیا فرستادن زنان به کنج خانه‌ها به رفاه آن‌ها در شرایط اقتصادی امروز ایران کمکی می‌کند؟ آیا محروم کردن دختران از قرار گرفتن پوست و موی آن‌ها در معرض آفتاب و محدود کردن تحرک آن‌ها و کاهش زمینه‌های استقلال آن‌ها تا کنون کمکی به رفاه آن‌ها کرده است؟

XS
SM
MD
LG