لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳ تهران ۰۹:۱۴

ژيلا بنی يعقوب: درخواست پرونده بهمن، به جای درخواست آزاديش


ژیلا بنی یعقوب
ژیلا بنی یعقوب
بهمن احمدی امویی، روزنامه نگار و تحليلگر اقتصادی، يکی از ده ها روزنامه نگاری است که به دنبال انتخابات بحث انگيزی رياست جمهوری ايران زندانی شدند. آقای احمدی امویی ۱۰۰ روز را بدون اين که به جرمی متهم شده باشد در زندان اوين گذرانده است. وی بيشتر این مدت را در حبس انفرادی بسر برده است.

همسر آقای احمدی امویی ، ژيلا بنی يعقوب، سردبير نشريه اينترنتی «کانون زنان ايرانی»، نيز همزمان با او دستگير شده بود و چندی پيش، پس از ۶۰ روز بازداشت، از زندان اوين آزاد شد.

آقای احمدی امویی در ميان زندانيان انتخابات موقعيتی کم نظير دارد، زيرا به گفته مسئولان حتی پرونده او هم در دسترس نيست.

راديو فردا، در گفت وگویی با خانم بنی يعقوب از او پرسيد که آيا پرونده ای برای آقای احمدی امویی تشکيل شده و ناپديد شده، يا اصلا پرونده ای وجود ندارد؟

ژيلا بنی يعقوب: خانم فريده غيرت، وکيلشان، با خوشبينی کامل با اين موضوع برخورد کردند و به جاهای متعدد مراجعه کردند، از اين شعبه به يک شعبه ديگر دادگاه انقلاب، از دادگاه انقلاب به دادرسانی. اول تصور می کردند که می شود با جستجوی بيشتر پرونده بهمن را پيدا بکنند.

ولی پس از چهل روز پيگيری مداوم وکيلشان و من، هيچ پرونده ای يافت نشد. حالا ما واقعا نمی توانيم در اين مورد پاسخ قطعی بدهيم که اساسا پرونده ای وجود داشته و گم شده، يا اينکه اصلا از اول وجود نداشته.

البته همچنان سعی می کنم خوشبين باشم، اما واقعيت اين است که برخی از دوستانی که تجربه بيشتری در اين باره دارند، وبعضی از آنها وکيل هستند، تا به حال با چنين پديده ای روبرو نشده اند، و اين احتمال را می دهند که اين روشی است برای آزار دادن خانواده زندانی و خود زندانی.

من اينقدر بدبين نيستم و فکر می کنم هنوز سيستم قضائی و امنيتی ما به آن درجه نرسيده که برای عذاب دادن يک زندانی و خانوده اش به چنين پاسخ ها و چنين روش هائی متوسل بشود.

رادیو فردا: گفته می شود که بازجوئی از همسرتان بيشتر از چندين هفته است که به پايان رسيده. پس الان چه می کنند؟ فقط در سلول هستند؟


ژيلا بنی يعقوب:
بله. همسرم در ملاقات به من گفتند که بيش از يک ماه ونيم است که بازجوئی شان تمام شده. اوائل، بدون اينکه مراجعه ای به ايشان صورت بگيرد روزها در سلول انفرادی رها شده بودند.

حالا خوشبختانه به يک سلول دونفره منتقل شده اند. بازجوئی و هيچگونه تحقيقاتی از ايشان صورت نمی گيرد و بدون هدف و دليلی برای ادامه بازداشتشان در بازداشتگاه رها شدند. ما هم واقعا احساس سرگردانی می کنيم در اين راهروهای دادگاه انقلاب و پرونده شان را پيدا نمی کنيم.

خانم بنی يعقوب، ديروز با همسرتان ملاقات داشتيد. به راحتی به شما اجازه ملاقات می دهند؟

من خودم ۶۰ روز در جريان اين مسائل انتخابات بازداشت بودم در اوين. بعد از آزادی، در هفته های اول وقتی مراجعه می کردم برای ملاقات با همسرم، بدون ارائه هيچ دليل مشخص و قانونی به من می گفتند همسر شما از حق ملاقات محروم است. اما خوشبختانه در دو هفته گذشته، توانسته ام با همسرم ملاقات کنم.

وکيلشان چطور؟ خانم غيرت توانسته اند با آقای احمدی آموئی ملاقات کنند؟

يکی از مشکلاتی که برای وکيل پيش آمده اين است که نمی توانند ملاقات کنند، چرا که وکيل بايد درخواست ملاقاتش را به شعبه مورد نظر و قاضی شعبه ای که پرونده موکل در آن هست ارائه بدهد.

وقتی مشخص نيست که پرونده همسرم کجاست، يعنی معلوم نيست در کدام شعبه است، بنا بر اين نه فقط وکيل نمی تواند با او ملاقات کند، بلکه همچنان نمی داند اتهام موکل بعد از ۱۰۰ روز چيست. هيچ گونه پيگيری قضائی ديگری هم نمی تواند برای روشن شدن وضعيت بهمن انجام بدهد.

خانم غيرت مهم ترين کاری که توانستند انجام بدهند، با اين همه محدوديتی که برای ايشان وجود دارد، اين است که لايحه ای تقديم کرده اند به آقای حداد، معاون امنيت دادگاه انقلاب تهران، و در اين لايحه اعتراض کرده اند به ادامه بازداشت موکلشان و نوشته اند که طبق اطلاع حاصله، برای موکلم قرار وثيقه صادر شده و انتظار می رفت که به زودی آزاد شود.

ولی متاسفانه چنين اقدامی صورت نگرفته و ايشان بدون دليل و بدون مجوز قانونی همچنان در بازداشت به سر می برد. خانم غيرت درخواست کرده اند که "لطفا مانع اين بازداشت بدون دليل و بدون مجوز باشيد." پاسخی هم بعد از گذشت سه هفته در برابر اين لايحه دريافت نکرده اند.

خانم بنی يعقوب، شما وقتی با همسرتان آقای احمدی آموئی ملاقات داشتيد، هيچ وقت به شما گفته اند که شکنجه شده اند، مورد ضرب و شتم قرار گرفته اند يا خير، يا خودتان آيا چيزی ديده ايد؟

همسر من خيلی صبورتر و خوددارتر از آن است که حتی اگر مورد آزار و اذيت قرار گرفته باشد به من تا به حال گفته باشد، يا بعد از اين تصميم داشته باشد که بگويد. من هربار که بهمن را در اين مدت ديدم گفته «وضعيتم خوب است و مشکل خاصی ندارم.» وضعيت جسمی اش را من خيلی خوب نديدم. اما روحيه اش قوی و مقاوم است. به هر حال، بهمن ۶۵ روز در سلول انفرادی بوده. در اين مدت از هواخوری محروم هستند، نور آفتاب را نديده اند، و اين خودش باعث بيماری های مختلف می شود. به خودی خود اين ها آزار و شکنجه است.

خانم بنی يعقوب، شما می فرمائيد که خوش بين هستيد. با اين خوشبينی آينده را چگونه می بينيد؟

بله، من خوشبين هستم که به هرحال کسی، يا کسانی، در مجموعه سيستم قضائی در اين مدت صدای ما را شنيده باشند. چرا همسرم بعد از ۱۰۰ روز هنوز هيچ پرونده کلاسه شده ای در دادگاه انقلاب ندارد؟ هرچه زودتر تقاضا کنند که (پرونده) برای طی مراحل قضائی به دادگاه ارسال شود. يا حتی اميدوار هستم که کارشناسان پرونده همسرم در نتيجه يک غفلت اين پرونده را ارسال نکرده باشند و با شنيدن صدای ما، با خواندن مطالب ما و اعتراض های ما، در اين باره اين پرونده را ارسال بکنند.

اما در واقع نمی توانم اين موضوع را نگويم که من و وکيل بهمن معتقديم که ايشان هيچ جرمی مرتکب نشده. ايشان يک روزنامه نگار اقتصادی بودند و هستند و شايد تنها جرمشان اين بوده که يک روزنامه نگار منتقد دولت آقای احمدی نژاد باشند، که فکر نمی کنم مجازات منتقد دولت بودن، آن هم در چارچوب های قانونی، تحمل طولانی مدت زندان انفرادی و همچنان ادامه بازداشتشان باشد.

اما ما به جای اينکه طالب آزادی بهمن، به عنوان يک روزنامه نگار بی گناه، باشيم می گوئيم «لطفا پرونده اش را پيدا کنيد.» کار به جائی رسيده که ما فکر می کنيم اگر پرونده بهمن پيدا بشود، بايد جشن بگيريم، در حالی که ما بايد آزادی همسرم را هرچه زوتر جشن بگيريم. و در واقع اين تقليل مطالبات ما بوده و از اين بابت خيلی متاسفم
XS
SM
MD
LG