افسردگی مانند عشق و غم و شادی میتواند به سراغ همه بيايد و روزگار درازی است که انسان با اين احساس ناخوشايند سروکار داشته است.
روانشناسان میگويند افسردگی يعنی از دست دادن شادابی و نشاط، از دست دادن نيرو و توان و در يک کلمه رسیدن به «درماندگی».
آمارها نشان میدهد که شصت درصد از تمام افرادی که دست به خودکشی میزنند به شکلی از افسردگی مبتلا هستند. به عبارت دیگر، افسردگی در بسیاری از موارد خودکشی عاملی تعیینکننده است.
افسردگی معمولا بین سنین ۳۰ و ۴۰ رخ میدهد و در سنین بعد اوج آن معمولا در ۵۰ تا ۶۰ سالگی است.
در ایران اما با آن که آمار دقیقی از مبتلایان به افسردگی در دست نیست، پژوهشها نشان میدهد که این بیماری در میان نوجوانان ایرانی رو به افزایش است، در حالی که نوجوانان بنا بر قاعده باید سرشار از زندگی و امید به آینده باشند.
مهدیس کامکار، روانپزشک در تهران، در این باره میگوید: « اگر بر اساس آمار ارائه شده سن افسردگی در ايران پايين آمده دلايل اين امر «محيطی» است و دلايل بيولوژيک و درونی تفاوت چندانی نکرده است. دلايل محيطی باعث میشود که انسانها احساس بیثباتی و ناامنی اجتماعی و اقتصادی داشته باشند.» [بیشتر بخوانید: افسردگی جوانان، محصول شرایط بیرونی]
از نوجوانی تا ۳۰ و ۴۰ سالگی فاصله بسیار است. به نظر شما این افت سن نشانه چیست؟
آیا در محیط اطراف خود با مورد افسردگی یا خودکشی ناشی از افسردگی در میان نوجوانان و جوانان روبهرو شدهاید؟
به نظر شما دلیل افزایش ابتلا به افسردگی در میان نوجوانان چیست؟
فکر میکنید از چه راههایی میتوان جلو افزایش بیشتر این بیماری را در جامعه ایران گرفت؟
آیا دولت هم میتواند در این میان نقشی داشته باشد یا مردم باید در این زمینه فقط به خود متکی باشند؟