(rm) صدا | [ 5:01 mins ]
دولت بوش گسترش دمکراسی در خاورمیانه و سایر نقاط جهان را تلاشی تصویر کرده است در محور حفظ امنیت آمریکا. این سیاست، بر یک نظریه قدیمی فلسفی مبتنی است که معتقد است دمکراسیها با هم جنگ نمیکنند. اما چنانکه دو محقق علوم سیاسی آمریکائی در کتاب تازهای استدلال میکنند، دمکراسیهائی که فاقد زیربنای فرهنگی و نهادهای جامعه مدنی باشند، به اندازه دیکتاتوریها، میتوانند جنگآفرین باشند، و دمکراسیهای دمکراتیک هم در رویاروئی با دیکتاتورها، جنگطلب میشوند. بهنام ناطقی (رادیوفردا، نیویورک): محققان آمریکائی آقایان ادوارد منسفیلد و جک اسنایدر، در کتاب جدید خود «رایدادن به جنگ» یا Electing to Fight نشان میدهند، این است که دمکراسیهای نوبنیاد، اغلب بیثبات و جنگمآب هستند، فاقد احترام به قانون، و فاقد احزاب سازمانیافته و مطبوعات حرفهای. آنها میگویند بدون این نهادهای بنیادین جامعه مدنی، قدرت دادن به رایدهندگان، معمولا باعث میشود ملیگرایان جنگطلبی مثل سلوبودان میلاسویچ در صربستان و فرانحو توجمن در کرواسی، از احساسات قومپرستانه برای برافروختن آتش جنگ بهرهبرداری کنند.
این کتاب پاسخی است به نومحافظهکاران و رئیس جمهوری آمریکا، آقای جرج بوش، سال گذشته در آغاز دوره دوم ریاست جمهوری خود گفت بقای آزادی در سرزمین ما، به موفقیت آزادی در دیگر سرزمینها بستگی دارد، و بهترین امید برای صلح در جهان ما، گسترش آزادی در سراسر جهان است.
در ورای این سخنان جرج بوش، یکی از پرزورترین اندیشهها در روابط بینالملل نهفته است، مبنی بر اینکه دمکراسیها به جنگ هم نمیروند. آقای گری بس Gary Bass استاد سیاست و امور بینالمللی در دانشگاه پرینستون، که کتابی در باره مداخله انساندوستانه در دست نوشتن دارد، در مقالهای در نیویورک تایمز مینویسد، سرچشمه این اندیشه در نوشتههای امانوئل کانت، فیلسوف قرن 18 است که از جمله در کتاب «به سوی صلح ابدی» To Perpetual Peace استدلال میکند که جهانی متشکل از حکومتهای جمهوری، که در آنها رایدهندگان باید بدبختی جنگیدن وهزینه جنگها را باید به گردن بگیرند، صلحطلبتر از جهانی است که در آن دیکتاتورها، فارغ از خطر مستقیم برای خود، اعلان جنگ میدهند.
در سال 1980 محققان سیاسی «نو محافظهکار» یا نئوکانسرواتیو در آمریکا، صلح میان دمکراسیهای اروپای غربی، یا کشورهای لیبرال را نشانه تحقق پیشگوئی کانت میدانستند و زمینه اتحاد آمریکا با ناتو و ژاپن. این تئوری از جمله مورد تائید مارگرت تچر، نخست وزیر اسبق بریتانیا و بوطروص بوطروس غالی، دبیرکل سابق سازمان ملل قرار داشت و همچنین مسئولان دولت بیل کلینتون در تلاش نافرجام برای به وجود آوردن یک جامعه جهانی از دمکراسیها.
اما نویسندگان کتاب رای دادن به جنگ، که احداث دمکراسی بدون ساختن زمینه آن را خطرناک میدانند، از لهستان و شیلی به عنوان کشورهائی نام میبرند که ابتدا نهادهای جامعه مدنی در آنها شکل گرفتند و بعد انتخابات انجام شد، و در نتیجه روند دمکراسی سالمی داشتند. این محققان، با مراجعه به تاریخ، میکوشند ثابت کنند دمکراسیهای جوان، بدون نهادهای دمکراتیک، به ویژه جنگطلب و تجاوزکار میشوند. مثالها، از حمله مصیبتبار سال 1870 فرانسه به پروس، تا اشغال سال 1974 قبرس توسط ارتش ترکیه را شامل میشود و ادامه نبرد سپاه ولادیمیر پوتین، رئیس حکومت روسیه، با جدائیخواهان در چچنستان.
منسفیلد و اسنایدر، نویسندگان کتاب «رای دادن به جنگ،» میگویند هرچند در میان دمکراسیهای لیبرال و سابقه دار، صلح پایدار وجود دارد، اما دمکراسیهای لیبرال باسابقه، که به مذاکره با دیکتاتورها اعتماد ندارند، اغلب کارشان به جنگ با نظامهای دیکتاتوری میکشد. نمونه آن حمله فرانسه، بریتانیا و اسرائیل به مصر در سال 1956 و اشغال عراق توسط دولت بوش. وزیر امورخارجه آمریکا در زمان جنگ اول جهانی با امپراطوری پروس، گفت: دمکراسیها برای حفظ امنیت خود، ناچارند دشمن را هرجا و هروقت که میتوانند از بین ببرند، و جهان یا باید سراسر دمکراسی باشد یا سراسر پروسی.
در باره عراق آنها هشدار میدهند که مهار برداشتن از افکارعمومی اسلامزده، ممکن است احتمال جنگ را بالا ببرد. آنها همچنین چین را نیز نگرانکننده میدانند، زیرا بدون نهادهای دمکراتیکی مثل احزاب و مطبوعات آزاد، چین نیز با قدرت قابل ملاحظهاش خطری برای صلح است. آنها میگویند گسترش آزادی سیاسی، یعنی هدفی که آمریکا اعلام کرده است، این خطر را به همراه دارد که رهبران اقتدارگر را در کشورهائی که به سلاحهای اتمی دسترسی دارند، روی کار بیاورد.
منسفییلد و اسنایدر، نویسندگان کتاب «رای دادن به جنگ» در آن دسته از متفکران آمریکائی قرار میگیرند که مانند پدر جرج بوش و مشاور امنیت ملی او، برنت اسکوکرافت، به تداوم ثبات بیشتر از گسترش دمکراسی اهمیت میدهند و در باره عامل بیثبات سازنده تلاش دولت بوش برای گسترش دمکراسی هشدار میدهند.
اما آقای گری بس، استاد دانشگاه پرینستون در مقاله خود در نیویورک تایمز مینویسد این دو محقق ممکن است در باره قدرت ماندگاری اقتداگرایان بر اریکه قدرت اغراق کرده باشند. و، دمکراسیهای جوان، ممکن است جنگطلب باشند، اما قطعا بیشتر از حکومت صدام حسین نمیتوانند امنیت همسایگان خود را تهدید کنند. وی میگوید اما درسی که از کتاب «رای دادن به جنگ» میتوان آموخت این است که اگر دمکراسی وعده صلح میدهد، پس ما (آمریکائیان) باید در احداث شالودههای دمکراسی بهتر عمل کنیم.