(rm) صدا | [ 5:15 mins ]
در سال 1999 در شهري به نام ریچموند در شمال کاليفرنيا، يک مربي بسکتبال به نام «کن کارتر Ken Carter» که تيم او در 13 مسابقه پياپي برنده شده بود، بعد از غيبت ورزشکاران از کلاس درس، باعث حيرت اوليا مدرسه و بچه ها شد زيرا برنامه ورزشي مدرسه را که براي شهر غرور آفرين شده بود، تعطيل کرد. فيلم «مربي کارتر» با شرکت سموئل جکسن Samuel Jackson که اين داستان واقعي را تصوير ميکند در سه روز گذشته، پرفروشترين فيلم آمريکا بود و سموئل جکسن را در فهرست هنرپیشه های پرفروش در مقام اول قرار داد، با احتساب فیلم کارتونی Incredibles که جکسن در آن صدای یکی از شخصیت های اصلی است. بهنام ناطقي (راديوفردا، نيويورک): پرفروشترين هنرپيشه هاليووود برخلاف تصور خيليها ستارگاني چون هريسون فورد و تام کروز نيستند، بلکه آقاي سموئل جکسن، هنرپيشه سياهپوست است که در فيلم Pulp Fiction درخشيد و در 84 فيلم کمدي، اجتماعي يا جنائي و action ظاهر شد، بعضي از فیلم هائی که او در آنها هرچند در نقش های کوچکتر از اول شرکت داشت، مثل جنگ ستارگان و Jurassic Park در زمره پرفروشترين فيلمهاي تاريخ بودند.
آقاي جکسن در نقش مربي بسکتبال کن کارتر، در فيلم «مربي کارتر» Coach Carter که يک معضل اجتماعي و تربيتي را موشکافي ميکند، شخصيت پويا و آتشيني از مربي کارتر خلق ميکند.
کن کارتر، قهرمان فيلم «مربي کارتر» با شرکت سموئل جکسن، در شهرک ريچموند شمال کاليفرنيا يک مغازه لوازم ورزشي و يک آرايشگاه را اداره ميکرد. کارتر مربيگري تيم بسکتبال دبيرستان محل را با اين شرط قبول کرد که کنترل تمام برنامه در اختيارش گذاشته شود، و بعد از شروع به کار، قراردادي تنظيم کرد با اعضاي تيم، که معدل درسي آنها از 2.3 (دو و سه دهم) پائينتر نيايد، يعني سه دهم بهتر از معدل قبولي که 2 است.
بعد از آنکه تيم در 13 مسابقه بسکتبال يکي بعد از ديگري برنده ميشود، کارتر تمام اعضاي تيم، و تيمهاي خردسال و ساير تيمهاي ورزشي را با بستن در ورزشگاه مدرسه حيرت زده ميکند، به اين دليل که از 45 ورزشکار، 15 نفر نمره قبولي نياوردهاند و از کلاس غيبت داشتهاند. کار او بحراني به وجود آور نه تنها براي مديريت مدرسه، بلکه براي مديريت شهر و خانوادهها، که فيلم نشان ميدهد ترجيح ميدهند درس و مشق بچهها و از نظر کارتر، آينده آنها را فداي غرور موقتي کنند که پيروزي آنها در مسابقات بسکتبال براي شهر به همراه ميآورد.
کارتر که به خاطر اين کارش به يک شخصيت ملي تبديل ميشود براي همشهريهاي خودش چهره دردسرآفرين و جنجالي است، دنبال شهرت، به قيمت تعطيل کردن برنامه ورزشي مدرسه، اما کارتر در دفاع از خود، آمار و ارقام متعددي ارائه ميدهد در باره شانس بيشتر جوانان بعضي محلات فقيرنشين براي رفتن به زندان به جاي رفتن به دانشگاه.
کن کارتر، شخصيتي که سموئل جکسن نقش او را در فيلم «مربي کارتر Coach Carter» ايفا ميکند، در ساختن فيلم و حتي انتخاب جکسن براي بازي نقش خودش نقش داشت و در مصاحبهاي گفت وزرشکاران دبيرستان خيال ميکنند درس لازم ندارند، زيرا در آينده در قهرماني بسکتبال حرفهاي بازي خواهند کرد و ميليونر خواهند شد، ولي من آنها را به Silicon Valley ميبردم که با کارکنان شرکتهاي کامپيوتري صحبت کنند و به آنها نشان ميدادم که چطور بيشتر از تمام اعضاي تيمهاي قهرماني بسکتبال آمريکا، در هر کدام از آن شرکتها ميليونر وجود دارد.
آقاي جکسن در مصاحبهاي گفت خود کارتر از شخصيتي که او آفريده آتشينتر بود و در تمام طول فيلمبرداري تلاش ميکرد فيلم را به واقعيت نزديک کند و از جمله به پايان فيلم هم اعتراض داشت. وي منتقدها کار جکسن را به اين جهت ستودهاند که ميتواند در عين انرژي، جذبه، صلابت و اعتماد به نفس، به اين شخصيت گرماي دروني هم بدهد.
فيلم Coach Carter را بعضي از منتقد ها يک سخنراني مداوم در باره اهميت تحصيل و خودسازي توصيف کردهاند که فقط به خاطر بازي پويا و برانگيزاننده سموئل جکسن تماشائي ميشود، وگرنه از هزار فيلم قبلي از موعظههاي آتشين در باره خودسازي چيزي بيشتر ندارد، اما موفقيت تجاری فيلم مديون آقاي تامس کارتر، کارگردان آن است که به خاطر کارگرداني يک فيلم تلويزيوني در باره Don King برگزارکننده جنجالي مسابقات بوکس، به شهرت رسيد و بعد از آن با فيلم سينمائي «آخرين رقص را نگه دار» يا Save the Last Dance که آنهم در باره عواطف نوجوانان بود، خود را تثبيت کرد، اما آنچه تامس کارتر را براي کارگرداني فيلم «مربي کارتر» آماده ساخت، ايفاي نقش يک قهرمان بسکتبال جوان در يک تيم دبيرستاني را در درام تلويزيوني The White Shadow يا سايه سفيد است. او در اين فيلم هم صحنههاي هيجان انگيز بسکتبال را با صحنههاي بيرون از زمين بازي در هم مونتاژ مي کند.