(rm) صدا | [ 4:16 mins ]
معمار مبتکر و پیش کسوت آمریکایی فیلیپ جانسن در 98 سالگی درگذشت. میراث او علاوه بر ساختمانهای یگانه ای که ساخت، مقامی بود که در جامعه معماری و شهرسازی آمریکا بعنوان ریش سفید و سردمدار معماری مدرن کسب کرد. به گفته پال گلدبرگر منتقد معماری روزنامه نیویورک تایمز فیلیپ جانسن بیشتر از ساختمانهای معروف بخاطر ایفای پرقدرت نقش های کلیدی در معماری در مقام حامی، منتقد، موزه دار و مفسر معماری مدرن آمریکا در خاطره ها خواهد ماند. بهنام ناطقي (راديوفردا، نيويورک): فيليپ جانسن، در خانه شيشهاي، Glass House، معروف خود در شهر نيو کينن New Canaan ايالت کنتيکت Connecticut چشم از جهان فرو بست.
بنا به گفته آقاي پال گولدبرگر، منتقد معماري روزنامه نيويورک تايمز، آقاي فيليپ جانسن بيشتر از ساختمانهاي معروفي که در شهرهاي عمده آمريکا برپا کرد، به خاطر آن به ياد ميماند که ريش سفيد هنرمعماري نوين آمريکا بود، و رئيس افتخاري آن، و نه تنها به عنوان يکي از شاخصترين دستاندرکاران معماري، بلکه به خاطر ايفاي پرقدرت نقشهاي کليدي در معماري، در مقام حامي، منتقد، موزهدار و مفسر معماري جديد آمريکا در خاطرها خواهد ماند.
هشت سال پيش، در سال 1996، در نودمين سالگرد تولد فيليپ جانسن، جامعه هنر و معماري معاصر در آمريکا، در سمپوزيومها، نمايشگاهها و کتابها و مقالات متعددي، به عرضه و بررسي ميراث فيليپ جانسن پرداختند، و در تجليل از فيليپ جانسن، دو موسسه عمده و مشهور نيويورک، يعني موزه هنر مدرن، و رستوران Four Seasons فعالترين بودند، دو موسسهاي که فيليپ جانسن در به وجود آوردن آنها سهم عمدهاي را ايفا کرد. جانسن در سال 1930 در قسمت معماري و طراحي موزه هنر مدرن نيويورک کار ميکرد و در سال 1958 رستوران Four Seasons را در داخل ساختمان معروف Seagram طرح کرد، رستوراني که همچنان محل تجمع پرقدرتترين مردان سياست، رسانه و کسب و کار در نيويورک است، که فيليپ جانسن خودش هم از مشتريان هميشگي آن بود.
زندگي حرفهاي فيليپ جانسن جمع اضداد بود، زيرا او اول به عنوان يکي از مدافعان پرانرژي و آتشين معماري مدرن به شهرت رسيد، ونوشتههاي او معماران برجسته اروپائي مثل ميس وان در رو Mies van der Rohe و والتر گروپيوس Walter Gropius که از پايهگذاران معماري مدرن در آمريکا به شمار ميآيند را به معماران و افکارعمومي در آمريکا معرفي کرد. اما جالب اينجاست که بعد از آنکه معماري مدرن را در آمريکا جا انداخت، خودش از آن فاصله گرفت و شروع کرد به تجربه با نقل قول از عناصر تزئيني معماري کلاسيک و به کارگيري عناصري از معماري گذشته در معماري امروز، يعني همان که معماري مدرن براي رسيدن به ساده ترين و کارآمدترين فرم، آن را نفي ميکرد و باز جالب اينجاست که بعد از اين تجربهها، فيليپ جانسن بارديگر به معماري مدرن مراجعت کرد ولي اين بار معمارياي با انرژي و بيان شديد عاطفي.
آثار معماري فيليپ جانسن، اغلب با مخلوطي از ستايش و انتقاد روبرو ميشدند و براي منتقدان و معماران، معا بودند. علاقه او به نوکردن مدام سبک کار، اين اتهام را همراه داشت که از مد روز پيروي ميکند و ساختمانهائي طرح ميکند سطحي، و خالي از محتوي. با اين حال، منتقدان معماري چند اثر برجسته او را از شاهکارهاي معماري امروز آمريکا ميدانند، از جمله باغچه مجسمه در موزه هنر مدرن نيويورک، باغ Dumbarton Oaks در واشنگتن، و خانه شيشهاي که در آن زندگي مي کرد.
در طول حيات طولاني خود، فيليپ جانسن به اندازه هر محقق دانشگاهي درجريان تئوريها و انديشههاي نوين در معماري قرار داشت و آثار او از ستونهاي تدريس معماري مدرن در آمريکا هستند.
فيليپ جانسن در سال 1979 نخستين برنده جايزه مشهوري بود که خانوده Pritzker شيکاگو به برگزيدگان معماري جهان اختصاص داد و در سال 1978 فيليپ جانسن مدال طلاي انجمن معماري آمريکا را دريافت کرد، بالاترين جايزه و افتخاري که يک معمار در آمريکا ميتواند دريافت کند.
فيليپ جانسن به اهميت جنبه زيبائيشناختي معماري اعتقاد داشت و ساختمان را يک کار هنري ميدانست، اما مشهور است که به قدري علاقه داشت ساختمان بسازد که حتي وقتي مقاطعهکاران حاضر نميشدند شرايط زيبائي شناختي مورد نظر او را در کار رعايت کنند، باز هم سفارشهاي آنها را قبول ميکرد و به طنز خود را از اين نظر به فاحشه معماري تشبيه ميکرد. وي شخصيتي جنجالي بود که مدتي نيز به فعاليت سياسي دست راستي تندرو گرويد ولي بعد تغيير جهت داد و حتي براي جبران آنچه گفته بود، کنيسهاي مجاني براي جامعه يهودي طراحي کرد.