(rm) صدا | [ 6:42 mins ]
یک گروه تئاتر تجربی در نیویورک، با برداشتی ابتکاری از نمایش پارسیان از اشیل تراژدی نویس یونانی، توجه تماشاگر کنجکاو تئاتر را به خود جلب کرد. در پی ده نقد ستایش آمیز از جمله در نیویورک تایمز، بلیط اجراهای این نمایش پیش فروش شده است. رادیو فردا در گزارش خود در باره این نمایش، مصاحبهای دارد با هنرمند ایرانیتبار نیویورکی، آقای آریان موید بازیگر نقش خشایارشاه و از بنیانگذاران گروه تئاتری Waterwell نیویورک، که ضمن کار تئاتر، به کار بازی در سریالها و شوهای کمدی تلویزیونی اشتغال دارد. وی می گوید با حک و اصلاح در اثر اشیل، از یک تراژدی تلخ اجرائی خنده آور و شاد بیرون آمده است با یک پیام. بهنام ناطقی (رادیوفردا، نیویورک): گروه تئاتری Waterwell برای هشتمین کار خود طی چهارسالی که از تاسیس آن میگذرد، نمایش کلاسیک یونانی پارسیان آشیل را برگزیده اما آن را به صورتی امروزی و خلاصه شده اجرا میکند. اجرائی در سختترین کار یک اجرای تجربی در نیویورک موفق شده است: یعنی گرفتن یک نقد در نیویورک تایمز، آنهم یک نقد ستایشآمیز.
در این اجرا شاید با الهام از برتولت برشت، و شاید با الهام از برنامههای تلویزیونی پرطرفدار reality و شاید به خاطر اوضاع زمانه، هنرپیشهها هم شخصیتهای نمایش را بازی میکنند، و هم خودشان هستند، و هم صحنهگردانهائی هستند به سبک کمدینهای کلوپها، یا کابارهها. برای تاکید بر همه اینها، هر چهارهنرپیشه با کت و شلوار و کراوات مردانه روی صحنه ظاهر میشوند که همه ویژگیهای خود آنها و شخصیتهائی که بازی میکنند را میپوشاند، حتی جنسیت آنها را.
در صحنهای آقای آریان موید، ترانهای اجرا میکند به فارسی در باره مادرش در شیکاگو که او را با BMW دنبال میکند به سزای همه ناکامیهایش، تنبیه کند. در حالیکه هنرمند دیگر، آقای تام ریجلی Ridgely ، ترجمه ترانه را به انگلیسی روی کارتهای بزرگی جلوی تماشاگر عوض میکند.
نمایش پارسیان از اشیل، تراژدینویس یونان باستان، داستان آغاز پایان دردناک امپراطوری هخامنشی است در روایت اشکبار از کشته شدن سپاهی نیم میلیون نفری ایران، به رهبری خشایارشاه هخامنشی.
روایت شکست را قاصدی از میدان جنگ به ملکه آتوسا (با بازی خانم هانا چیک) و ایرانیان حیرتزده میرساند، یکی از غمانگیزترین تکگوئیهای نمایش...
ابتکار اشیل در روایت این پیروزی هموطنان خود علیه دشمن دیرینه، این است که آن را از دیدگاه ایرانیان بازگو کرده است، از دید آتوسا ملکه بختبرگشته، از دید خود خشایار، پادشاه گمراه و پشیمان، و از دید روح داریوششاه، که حاصل همه زحمات خود را نابود شده میبیند. در این بخش از نمایش، آقای رادنی گاردینر Rodney Gardiner زبان روح داریوش است.
اما اشیل از این رو این نمایش را از دید سپاه شکست خورده ایران نوشته بود که به آتنیها هشدار دهد از شهوت پیروزی و مستی قدرت امپراطوری، دمکراسی خود را از دست ندهند. اما حالا که واقعیتهای سیاسی آن زمان دیگر وجود ندارد، نمایش پارسیان اشیل، مرثیهای است در باره شکست و ناکامی ناشی از خودسری یک رهبر، و جنگی که خشایار برای انتقام شکست پدرش داریوش آغاز کرد. در یکی از دردناکترین صحنههای نمایش، آقای موید نام کشتهشدگان در جنگ را با ضجه فریاد میکند، و صحنه به عزاداری تبدیل میشود برای همه آنها که به ناحق و به خاطر جنگهای خودخواهانه این یا آن شاه یا رهبر، به خاک غلتیدند.
اما علیرغم اینهمه درد و مرگ، و علیرغم این همه شعر مصیببار و اشکآور که اشیل در نمایش پارسیان نوشته است، اجرای آقای موید و همکارانش در گروه Waterwell از این نمایش، یک کمدی خارقالعاده است که تماشاگران را در عین اینکه به فکر وامیدارد اما به شدت به خنده میاندازد. خنده قطع نمیشود، به طوریکه در بعضی قسمتها، صدای خنده تماشاگران صدای بازیگران و گروه ارکسترجاز کارآمدی که این نمایش را در ترانههای ابتکاری آن همراهی میکنند، تحتالشعاع قرار میدهد.
در این صحنه، آقای موید از این خصلت ایرانیها انتقاد میکند دوست دارند تقصیر همه چیز را به گردن دیگران بیاندازند.
آقای آریان موید، در مصاحبه با رادیوفردا، در باره برخورد کمدی و خندهآور اعضای گروه با این نمایش تراژدی در باره شکست افتضاحآمیز سپاه هخامنشی در برابر سپاه آتن، چنین توضیح میدهد.
آریان موید (بنیانگذار گروه واتر ول، نیویورک): ما هر سال دو تا show درست میکنیم و امسال یک show میخواستیم درست کنیم که یک chorus داشته باشد. در فارسی نمیدانم chorus چه میشود.
ب.ن.: گروه کر.
آریان موید: بله، گروه کر بود. و میخواستیم از آنجا شروع کنیم و یک چیزی که classic باشد. من گفتم این پارسیان را خیلی وقت پیش خواندهام، دوباره بگذار بخوانم، و دوباره خواندم و گفتم This is perfect! جدا خیلی خندهدار بود برای اینکه خیلی طولانی بود و میدانستیم که میتوانیم عوضش کنیم و درستش کنیم و آن را change کنیم و این جور شد که درست شد و دوماه طول کشید که درستش کنیم.
ب.ن.: پس میگوئید که کار گروهی بوده. این ایدههائی که این تو هست. این همه ایده این تو هست. هر دقیقه یک ایده این تو هست.
آریان موید: بله، دقیقا. ما چون میخواستیم یک چیزی خیلی fun باشد و خیلی entertaining باشد و خیلی خندهدار باشد و یک چیزی که یک پیام داشته باشد و آن وقت، داستان پارسیان هم بود، یک چیزی خیلی نزدیک به قلب من بود. یعنی اینکه ایرانیها، پارسیان خیلی وقت پیش، رفتند توی جنگ، میخواستند یک چیزی بکنند و آن وقت نشد و خیلی تراژدی است و تراژدی boring. که چی میشود به فارسی؟
ب.ن.: حوصلهسربر.
آریان موید: بله، حوصلهسر بر. یعنی وقتی اولین بار خواندیم آن را جدا ترسیدیم برای اینکه هیچ خندهدار نبود، هیچ جدید نبود، خیلی غمگین بود، خیلی طولانی بود و خیلی حرف داشت، همه در آن خیلی حرف میزدند. ما گفتیم چه جوری میتوانیم این را یک کم fun بکنیم و چه جوری میتوانیم خندهدارش بکنیم برای خودمان و برای audience.