بازداشت آرش رمضانی، نویسنده، در مشهد
نزدیکان آرش رمضانی، داستاننویس و مدیر کافهکتاب «آنجا» در شهر مشهد از بازداشت او توسط نیروهای امنیتی خبر دادهاند.
خبرگزاری هرانا نیز در گزارشی نوشت که نیروهای امنیتی روز یکشنبه اول آبان آقای رمضانی را بازداشت و او را به مکان نامعلومی منتقل کردند.
این گزارش به نقل از یک منبع مطلع میگوید که بازداشت آرش رمضانی در محل کار او، واقع در وکیلآباد مشهد صورت گرفته است.
هنوز دلیل بازداشت و اتهامات این نویسنده مشخص نیست. نیروهای امنیتی ایران از آغاز اعتراضات کنونی در سراسر کشور صدها نویسنده، هنرمند، روزنامهنگار، وکیل، فعال دانشجویی و مدنی را بازداشت کردهاند.
با بالا گرفتن انتقادات از توییت راب مالی، نماینده ویژه دولت ایالات متحده در امور ایران، این دیپلمات ارشد آمریکایی به رادیو فردا گفت که تنها این معترضان ایرانی هستند که میتوانند سخنگوی خود باشند و نه هیچ شخصی در دولت آمریکا.
آقای مالی روز شنبه به دنبال تظاهرات دهها هزار نفر از ایرانیان در برلین و دیگر نقاط جهان از جمله واشینگتن، علیه حکومت جمهوری اسلامی در توییتی نوشت که تظاهرات مسالمتآمیز مردم ایران «برای درخواست رعایت و احترام به کرامت انسانی و حقوق بشر از سوی حکومتشان» ادامه دارد.
توییت آقای مالی اما در شبکههای اجتماعی اینگونه تفسیر شد که او خواسته مردم را تغییر رفتار حکومت ایران میداند و نه تغییر خود حکومت.
این مقام آمریکایی در پاسخ به انتقادات از توییت خود به رادیو فردا گفت: «نه من و نه دولت آمریکا نمیتوانیم ادعای سخنگویی معترضان را داشته باشیم. تنها خود آنها هستند که میتوانند چنین کنند و من هرگز قصد ندارم که چیزی غیر از این بگویم.»
این گزارش را بخوانید:
واکنش صدها دندانپزشک به بازداشت فاطمه مشهدی عباس، دندانپزشک و استاد دانشگاه بهشتی
بیش از ۵۰۰ دندانپزشک در ایران با امضای بیانیهای خواهان آزادی «فوری» و «بیقید و شرط» فاطمه مشهدی عباس، دکتر دندانپزشک و استاد تمام دانشگاه بهشتی، شدند.
همکاران خانم مشهدی عباس میگویند که پس از چند روز بیاطلاعی از سرنوشت او آگاه شدهاند که او توسط نیروهای امنیتی دستگیر و به زندان اوین منتقل شده است.
در این بیانیه آمده است: «دکتر مشهدی عباس شخصیتی دانشگاهی، قوی، آزاده، طرفدار آرامش و مخالف خشونت است که همواره برای استقلال و تامین حقوق دانشجویان کوشا بوده است».
این بیانیه میافزاید: «بازداشت ایشان به هر بهانهای که صورت گرفته باشد، اقدامی غلط و محکوم است. آزادی هرچه سریعتر و بدون قید و شرط ایشان خواسته به حق همه ماست که باید بر آن پافشاری کرد».
هنوز مشخص نیست که این دندانپزشک و استاد دانشگاه توسط چه نهادی دستگیر شده یا اتهام او چیست.
استاندار مازندران: اصلاحطلب و اصولگرا گوشها را باز کنند، دشمن قبل از همه او را بالای دار میفرستد
استاندار مازندران روز یکشنبه در سخنانی پیرامون اعتراضات مردمی، به مدیران اصلاحطلب و اصولگرا هشدار داد که چنانچه در آینده «اتفاقی برای ایران بیفتد» هیچکدام از آنها نمیتوانند قسر در بروند، بلکه «قبل از همه» بالای دار میروند.
محمود حسینیپور در جلسه شورای اداری استان گفت: «خبر دارم که برخی مدیران نشستند و تحلیل کردند که آینده چه اتفاقی میافتد و خواهد افتاد؛ همه اعم از اصلاحطلب و اصولگرا گوشها را باز کنند تا اگر کسی تصورش این است، اتفاقی برای ایران بیُفتد بداند دشمن اول از همه با او کار دارد و تصور نکند با او کاری ندارد بلکه قبل از همه او را بالای دار میفرستند».
این مقام استانی اضافه کرد که جمهوری اسلامی ایران «مدیر انقلابی» میخواهد که «تا شهادت پای انقلاب اسلامی باشد».
او با بیان اینکه مطلع شده برخی مدیران دولتی همزمان با شکلگیری دور جدید اعتراضات به گمانهزنی و تحلیل در مورد آینده جمهوری اسلامی پرداختهاند گفت که از همین رو، «مامورانی را استخدام کردیم تا مدیران را رصد کنند».
حسینیپور همچنین، رسانهای شدن جان باختن مهسا امینی در بازداشت گشت ارشاد را به «بمباران تبلیغی علیه جمهوری اسلامی» نسبت داد که به گفته او، «حتی قشر خاکستری جامعه» را هم با خود همراه کرد.
این مقام استانی بدون ارائه هیچگونه مدارک و یا مستنداتی مدعی شده که اغلب بازداشتشدگان اعتراضات جاری در ایران «از خانوادههای کم بضاعت، فرزندان طلاق و آسیبدیده اجتماعی بودند».
دور جدید اعتراضات مردمی در سراسر ایران با شعار محوری «زن، زندگی، آزادی» از ۲۶ شهریور پس از انتشار خبر جان باختن مهسا امینی آغاز شده است و همچنان ادامه دارد.
ههنگاو: ۵۷ دانشآموز بازداشت شده در کُردستان ایران احراز هویت شدهاند
سازمان حقوق بشری ههنگاو میگوید طی روزهای گذشته دهها دانشآموز در شهرهای مختلف استان کردستان توسط نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی ربوده شدهاند که این سازمان تا کنون توانسته است هویت ۵۷ تن از آنها را احراز کند.
با استناد به آمار به ثبت رسیده در مرکز آمار و اسناد ههنگاو، در ۳۵ روز گذشته دستکم ۱۶ دانشآموز دختر و ۴۱ دانشآموز پسر کُرد توسط نهادهای امنیتی «رُبوده شدهاند».
در پی جان باختن مهسا (ژینا) امینی در بازداشت گشت ارشاد، دور جدیدی از اعتراضات مردمی علیه حکومت جمهوری اسلامی آغاز شده که گستردگی دامنه آن به شهرهای خارج از ایران نیز رسیده است.
در این مدت، گروههای مدافع حقوق بشر بارها در مورد «خشونت اعمال شده» توسط نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی علیه کودکان و دانشآموزان معترض، ابراز نگرانی کردهاند.
روز یکشنبه تصویری در شبکههای اجتماعی منتشر شد که گفته میشود سنگ آرامگاه نیکا شاکرمی است؛ نوجوان معترض ۱۷ سالهای که روز ۲۹ شهریور برای شرکت در اعتراضات به مرگ مهسا امینی در بازداشت گشت ارشاد به بلوار کشاورز تهران رفت و ۹ روز بعد، جسد او تحویل خانوادهاش شد.
بر سنگنوشته آرامگاه نیکا این عبارات حک شده است: «به خون جگر زادمت ... به مام وطن دادمت».
نیمه نخست مهرماه، در حالی که قرار بود پیکر نیکا در خرم آباد به خاک سپرده شود، ماموران امنیتی جمهوری اسلامی جسد او را از غسالخانه «رُبودند» و در قبرستان روستای ویسیان در استان لرستان، بدون حضور بستگان و نزدیکانش به خاک سپردند.
رسانههای حکومتی و مقامهای قضایی جمهوری اسلامی مدعی شدهاند که او از بالای یک ساختمان به پایین «پرتاب» و کشته شده است، اما مادر نیکا در ویدئویی که بهطور اختصاصی در اختیار رادیو فردا قرار داد این ادعا را دروغ خواند.
به گفته نسرین شاکرمی، مادر نیکا، فرزندش براساس گواهی پزشکی قانونی بر اثر «اصابت ضربات متعدد جسم سخت» به سر کشته شده است.
جمعی از دانشگاهیان در نامهای خطاب به عباس مسجدی آرانی، رئیس پزشکی قانونی ایران، ضمن اعتراض به سکوت او در قبال رخدادهای شش هفته گذشته از جمله سرکوب معترضان و دانشجویان، ارزیابی تخصصی پزشکی قانونی درباره «قتل» مهسا امینی در بازداشت گشت ارشاد را همردیف «گزارشهای یاوه صداوسیما» و مایه «بیآبرویی» این سازمان خواندند.
در آغاز این نامه که روز یکشنبه منتشر شد، آمده است: «حتما صدای اعتراض مردمان و فریاد دادخواهی مظلومان را شنیدهاید. از قتل دلخراش دختر هموطنمان به دست گشت غیرقانونی ارشاد تا سرکوب و زندان و کشتار هموطنان معترض و جان به لب آمده از جورِ نظام سلطه توسط نیروهای انتظامی و بسیج و لباس شخصی، تا کشتار مردم بیدفاع و بیپناه سیستان و بلوچستان و کردستان، تا یورش اوباشان به دانشگاه صنعتی شریف و ضرب و جرح و ربودن شریفترین دانشجویان و نخبگان کشور».
این نامه ضمن برشمردن عناوین دانشگاهی و مناصب حکومتی عباس مسجدی میافزاید: «دریغ که در روزگار گذشته از چوب حنانه صدا درآمد، ولی از شما منصبداران دانشگاهیِ روانشناس نجوایی شنیده نشد. شرم بر شما و ننگ بر ما که شمایان متولی دانش و دانشگاهید».