(rm) صدا |
علي سجادي (راديوفردا): درحاليکه هنوزچند روزي به نمايش همگاني فيلم Kill Bill Vol. II (کيل بيل واليوم تو) اثر جديد کارگردان آمريکائي، کوئنتين ترنتينو Quentin Tarantino باقي است، مطبوعات عمده آمريکا بررسيهاي خود را در باره اين فيلم آغاز کرده اند، و از جمله به منابع الهام ترنتينو در ساختن اين فيلم پرداختهاند.
بهنام ناطقي (راديوفردا، نيويورک): قسمت دوم مجموعه سينمائي Kill Bill از غول سينماي پسامدرن آمريکا کوئينتين ترنتينو Quentin Tarantino، سفرنامه اين فيلسماز است به سينماي شرق و غرب، و جديترين تلاش اين فيلمشناس و فيلمباز قهار است در ستايش سنتهاي سينمائي، که يک جوان باهوش و کنجکاو طي سالها کار درگوشه يک مغازه ويدئو، ميتواند به خود بياموزد. در اين فيلم، بار ديگر اوما ترمن Uma Thurman را مييابيم در نقش Beatrix Kiddo، يا عروس شمشيرزن، که همچنان به گرفتن انتقام از دارودسته آدمکشي ادامه ميدهد که در فيلم قبلي، بعد از جداشدن از آنها نامزد او را شب عروسي به قتل رساندند.
داستان کيل بيل، که به گفته منتقد هفته نامه New Yorker، آقاي David Denby، کمي متنوعتر از داستان فيلم قبلي است، شخصت عروس اوماترمن را در ادامه انتقام خونين، به آمريکا، به صحراهاي آريزونا و به گوشههاي دورافتاده مکزيک ميبرد.
از جمله صحنههاي زدوخورد به يادماندني فيلم، برخورد خونين با چنگ و دندان و مشت و لگد دو خانم بلاند است: اوماترمن و دريل هانا Daryl Hannah. صحنه ديگر، يک نزاع است که در فضاي کوچک داخل يک خانه چرخدار يا يک تريلرهوم فيلمبرداري شده است. شخصيت اوماترمن، در پايان فيلم، بعد از کشتن همه آنها که سرراهش قرار ميگيرند، سرانجام در مکزيک به بيل، رئيس سابق گروه آدمکش ديواها Divas ميرسد، که نقش او را ديويد کارادين David Carradine بازي ميکند.
در فيلم Kill Bill Vol. II يا کيل بيل، جلددوم، که ابتدا قرار بود با فيلم قبلي يک فيلم را تشکيل دهد، ترنتينو بارديگر موزائيکي از اشارههاي سينمائي ساخته است به کارگردانان مشهور ژانرهاي سينمائي فيلم هاي انتقامي، و به اين ترتيب دانش سينمائي خود را به رخ دوستداران سينما ميکشاند. عليرغم خستهکننده بودن اين فيلمها، که صحنههاي جنگ و گريز در آنها بدون منطق داستاني قابل قبولي کنار هم رديف شده اند، تماشاگر علاقمند سينما، مخاطب اصلي ترنتينو، با اشتياق مينشيند تا مثل حل کننده يک جدول کلمات متقاطع، از تصاوير و صحنههاي ساخته و پرداخته ترنتينو، لحظههاي آشناي سينماي دهههاي گذشته را بيرون بکشد.
نه تنها صحنهها، بلکه انتخاب هنرپيشهها و موسيقي هم به همين منظور انجام شده است. مثلا ديويد کارادين، بازيگر کيل بيل، ما را به ياد پدرش جان کارادين مي اندازد، بازيگر فيلمهاي جان فورد، يا چشمبند دريل هانا در اين فيلم، از يک فيلم انتقامي سوئدي سال 1974 گرفته شده است از بو آرن ويبنيوس، دستيار اينگمار برگمن.
اگر در جلد اول کيل بيل، اغلب اشارهها به فيلمسازان آسيائي و سينماي کاراتهاي هنگکنگي مربوط ميشد، در فيلم دوم قهرمانان سينماي غرب، جان فورد و هواردهاکز و مقلد ايتاليائي آنها سرجيولئونه موضوع ستايش سينمائي ترانتينو است.
تارانتينو، با درهم بافتن شبکه پيچيدهاي از اشارههاي سينمائي به شرق و غرب، به قول فيلمشناس نيويورک تايمز، آقاي Dave Kehr، از يک طرف به يک بازي خلاقه سرگرم است و از طرف ديگر ميخواهد نشان دهد که فرهنگ عامه در شرق و غرب به قدري از يکديگر تاثير پذيرفتهاند که سبک جديد فيلمسازي پليسي - جنگي ترکيبي جدانشدني از اين دو است. کيل بيل در واقع دايره تقليد را تمام ميکند. اين دايره با الهام گرفتن کارگردانهائي مثل سازنده فيلم هفت سامورائي، استاد ژاپني اکيراکوراساوا Akira Kurosawa، از وسترنهاي جان فورد آمريکائي در سال 1954 شروع مي شود و با الهامگيري کارگردان ايتاليائي، سرجيولئونه، سازنده فيلم به خاطر يک مشت دلار، از شمشيربازي ژاپني در فيلم يوجيمبوي Yojimbo کووراساوا در فيلم به خاطر يک مشت دلار ادامه پيدا کرد.
حالا ترنتينو، اين الهامها را از سينماي ژاپن، هنگکنگ، اروپا و آمريکا در يک اثر کنار هم ميگذارد و يک ابرفيلم از آنها خلق ميکند، که مانند معبدي است براي سينمادوستان براي پرستش نوعي از سينماي عاميانه مبتني برتصاوير گستاخ و پررنگ ولعاب از خشونت و جنايت، که به حدي در پرداخت آنها وسواس به کار رفته است که ارتباط خود را با هر نوع واقعيت بيروني از دست دادهاند. درحاليکه هنوزچند روزي به نمايش همگاني فيلم Kill Bill Vol. II (کيل بيل واليوم تو) اثر جديد کارگردان آمريکائي، کوئنتين ترنتينو Quentin Tarantino باقي است، مطبوعات عمده آمريکا بررسيهاي خود را در باره اين فيلم آغاز کردند، و از جمله به منابع الهام ترنتينو در ساختن اين فيلم پرداختند. در فيلم Kill Bill Vol. II، ترنتينو بارديگر موزائيکي از اشارههاي سينمائي ساخته است به کارگردانان مشهور ژانرهاي سينمائي فيلم هاي انتقامي، و به اين ترتيب دانش سينمائي خود را به رخ دوستداران سينما ميکشاند. در اين فيلم، ترنتينو الهامهايي را از سينماي ژاپن، هنگکنگ، اروپا و آمريکا در يک اثر کنار هم ميگذارد و يک ابرفيلم از آنها خلق ميکند، که مانند معبدي است براي سينمادوستان براي پرستش نوعي از سينماي عاميانه مبتني برتصاوير گستاخ و پررنگ ولعاب از خشونت و جنايت، که به حدي در پرداخت آنها وسواس به کار رفته است که ارتباط خود را با هر نوع واقعيت بيروني از دست دادهاند.