لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳ تهران ۱۱:۲۸

قطع ارتباط ۱۶ زندانی سیاسی پس از شکستن اعتصاب غذا


با آنکه هفده زندانی سياسی دو هفته پيش به اعتصاب غذای خود پايان دادند، اما همچنان بی‌خبری خانواده‌های اين زندانيان از سلامتی فرزندانشان، باعث تداوم نگرانی‌های آنهاست.

از ميان اين هفده نفر، بابک بردبار، عکاس خبری، از زندان آزاد شدو مجيد توکلی نيز به عنوان تنبيه به زندان رجايی شهر کرج منتقل شد.

کيوان صميمی روزنامه‌نگاری که در اعتصاب غذای خشک به سر می‌برد هم، آخرين کسی بود که چهارشنبه گذشته به اعتصاب غذای سه هفته‌ای‌اش در اعتراض به شرايط زندان و «برخوردهای توهين‌آميز با هم بندانش» پايان داد.

خانواده‌های اين زندانيان همانطور که در نامه به رئيس قوه قضاييه نوشته‌اند عموماً معتقدند که دليل ممنوع بودن ملاقات با فرزندانشان احتمالاً شرايط وخيم جسمی آنها بر اثر اعتصاب غذای طولانی‌مدت است.

اين زندانيان بعد از اعتراض نسبت به رفتارهای توهين‌آميز زندانبانان بند ۳۵۰ به بند انفرادی ۲۴۰ منتقل شدند و اکنون با وجود بازگردانده شدن به بند عمومی ۳۵۰ گزارش‌ها حاکی از قطع بودن تلفن‌های تماس اين بند با بيرون از زندان است.

اين در حالی است که حتی ملاقات‌های قول داده شده از سوی مسئولان به خانواده‌ها نيز انجام نشده است. منوره هاشمی مادر مجيد دری دانشجوی محروم از تحصيل که يکی از همين ۱۷ نفر بوده در اين باره می‌گويد:

منوره هاشمی: «ما هيچ ديداری نداشتيم. دو شنبه رفتيم ملاقات که ملاقات نداشتند. روز سه شنبه چند نفر به قوه قضايی و چند نفر پيش قاضی سليمانی رفتند؛ آقای سليمانی گفته بود که اينها را شب قبل برده‌اند به بند و حالشان خوب است. وی قول داده بود که يک ملاقات بدهد و ما بتوانیم چهارشنبه ملاقات برويم . چهارشنبه خانواده‌ها جمع شديم از دور و نزديک؛ همه آمدند رفتيم ولی هيچ‌گونه ملاقاتی به ما ندادند. هيچ خبری هم ازشان نداريم؛ زنگی هم نزدند. فقط گفتند که اينها را آورده‌اند ۳۵۰ ، از جمله عبدالله مومنی. می‌گوينداین زندانیان را به بند ۳۵۰ آورده‌اند؛ ولی ما خبر جديدی نداريم. از سلامتی و خوبیو بدشان را هيچ خبر نداريم.»

اما از ميان اين زندانيان دست کم يک نفر با خانواده‌اش تماس تلفنی محدودی داشته است. مجيد توکلی که همراه با کيوان صميمی و بهمن امويی تنها زندانيانی بودند که اعتصاب خشک کرده بودند، پيش از انتقال ديگر زندانيان از انفرادی به عمومی از اوين به زندان رجايی شهر منتقل شد. مادر اين زندانی در شيراز می‌گويد که روز پنجشنبه فرزندش از رجايی شهر به او تلفن کوتاهی کرده است:

مادر مجید توکلی:«زنگ زد گفت من بند عمومی آمده‌ام و حال من بد نيست، خوب است؛‌تا همين حد. چيز خاصی نگفت. گفت بعدها برايتان می‌گويم چه روزهايی ملاقات دارم.»

خانواده‌های اين زندانيان می‌گويند با آنکه تقاضاهای آنها قانونی است اما قوه قضاییه هيچ تمايلی برای پذيرش اين مادران از خود نشان نمی‌دهد.

مادر مجيد دری می‌گويد:«ما همه جا رفتيم. مسئولين نخواستند ما را ببيند. ما خيلی جاها رفتيم. همه خانواده‌ها جمع شديم رفتيم. تنها رفتيم. دو تا سه تا رفتيم. ما می‌خواهيم ببينيمشان. با آنها صحبت کنيم. با آنها درد دل کنيم. آنها نمی‌خواهند ما را ببينند. ما هم پشت در مانديم. ملاقات حضوری خانوادگی داشته باشيم. حداقل يک مرخصی بدهند بهشان اينها همه‌شان مريض‌اند. ناراحتی دارند. الان همين مجيد ما ميگرن مزمن دارد و ما درخواست مرخصی هم کرده بوديم، دادستان هم قبول کرده بود. سه ماه بود ما می‌رفتيم و می‌آمديم؛ می‌گفتند هنوز استعلام نيامده. برويد هروقت استعلام آمد زنگ می‌زنيم که هنوز هم مرخصی به ايشان نداده‌اند.»

اين خانواده ها هفته گذشته در نامه ای به صادق لاريجانی رئيس قوه قضاييه نوشتند: «نگرانی‌های ما همچنان باقی است. ما هيچگونه تماسی با فرزندان مان نداشته‌ايم و اصرار مسئولان زندان در تداوم قطع تماس‌ها اين سئوال را در ذهنمان به وجود می‌آورد که آيا وضعيت نامناسب جسمی آنها قطع تماس‌ها را ضروری کرده است. آيا واقعاً عزيزان ما سالم هستند و از شرايط سخت اعتصاب غذای دو هفته‌ای جان سالم به در برده‌اند؟»
XS
SM
MD
LG