لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳ تهران ۱۸:۰۴

توافق هسته‌ای: روزی که خامنه‌ای و اوباما هر دو بتوانند اعلام پیروزی کنند


در پی مذاکرات نمایندگان ایران از سویی با نمایندگان آمریکا،‌ بریتانیا،‌ فرانسه، روسیه و چین به علاوه آلمان از سویی دیگر، در آلماتی قزاقستان در روزهای سه شنبه و چهارشنبه ۸ و ۹ اسفندماه بان‌گی‌مون،‌ دبیرکل سازمان ملل متحد در روز جمعه گفت توپ همچنان در زمین ایران و مسئولیت جلب اعتماد به جامعه جهانی بر عهده تهران است. اما افزود نتیجه گفتگوهای تهران و غرب برای حل بحران هسته‌ای دلگرم کننده بوده است.

از سوی دیگر علی‌اکبرصالحی وزیر امور خارجه ایران مذاکرات هسته‌ای در آلماتی را نقطه عطف توصیف کرد و گفت که در روند مذاکرات تحولی پدید آمده. تحولی که به گفته وزیر امور خارجه ایران به رضایت هر دو طرف منجر می‌شود.

بنابر گزارش‌های منتشر شده نتیجه مذاکرات آلماتی طرح پیشنهاد کاهش تحریم‌ها علیه ایران در برابر تعلیق برخی برنامه‌های حساس اتمی ایران بوده. از جمله کاهش سهم غنی‌سازی ۲۰ درصدی و تعلیق فعالیت مرکز غنی‌سازی فردو. در ازای اینها اگر ادامه مذاکرات به همین ترتیب پیش رود عدم افزایش تحریم‌ها و لغو تحریم‌ها علیه تجارت طلا و فلزات گرانبهای ایران می‌تواند در دستور کار ۱+۵ قرار گیرد.

در پایان گفتگوهای آلماتی قرار شد در روزوهای بیست و هفتم و بیست وهشتم اسفندماه امسال مذاکرات کارشناسان دو طرف در استانبول ادامه یابد و کمتر از یک ماه بعد از آن در روزهای شانزدهم و هفدهم فروردین ماه سال بعد گفتگوهای هیات‌های نمایندگان بلندپایه ایران و ۱+۵ بار دیگر در آلماتی ادامه یابد.

وضعیت پرونده هسته‌ای ایران پس از مذاکرات آلماتی در هفته گذشته،‌ چگونه است؟ تا چه حد دو طرف قدمی به توافق نزدیک‌تر شده‌اند؟ این پرسش اصلی برنامه دیدگاه‌هاست از میهمانان این هفته: در سن دیه‌گو، درویش رنجبر، (کادر سابق بخش بین‌الملل وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران در زمینه معاهدات ناظر بر سلاح‌های کشتار جمعی و کارشناس سابق ارشد ایران در مقر آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در ژنو)، علیرضا حقیقی (تحلیل‌گر سیاسی و مدرس خاورمیانه‌شناسی در تورونتو) و منصور فرهنگ (سفیر سابق ایران در مقر سازمان ملل در نیویورک در دوران دولت موقت انقلاب).

آقای رنجبر،‌ برآورد شما از نتیجه مذاکرات آلماتی کاهش تحریم‌ها در برابر تعلیق بخش بیشتر تولید اورانیوم با غلظت ۲۰ درصد چیست؟

تا آنجا که من می‌توانم بر اساس ورود فاکتور تحریم‌های کمرشکن بر اقتصاد ایران به این موضوع نگاه کنم اجلاس آلماتی زمینه‌ای است برای سازشی که جمهوری اسلامی خودش را برای آن آماده کرده است.
درویش رنجبر دیپلمات سابق جمهوری اسلامی ایران

درویش رنجبر: آخرین دور مذاکرات ایران با گروه ۱+۵ یا همان جامعه جهانی به تقریبا ۹ ماه پیش برمی‌گردد به خرداد گذشته در مسکو. باید ببینیم در طول این ۹ ماه چه فاکتوری وارد صحنه تحولات شده که نتیجه‌اش اجلاس اخیر آلماتی بوده.

به نظر من در طول ۹ ماه گذشته تحریم‌هایی که برقرار کردند مخصوصا در حوزه بانک و حوزه نفتی بسیار کمرشکن بوده و اقتصاد ایران را به مرحله فروپاشی رسانده. در طول ۹ ماه گذشته ارزش ریال تا چقدر سقوط کرده و وضعیت اقتصادی به چه حد بحرانی رسیده. تحریم‌ها تا حدود بسیار موثری بود.

اگر بخواهیم بگوییم سوء مدیریت‌ها و همینطور فشارهای اقتصادی یکی از عامل‌های این وضعیت اقتصادی فعلی است ولی نقش تحریم‌ها را نمی‌توانیم دست کم بگیریم و برخلاف گفته‌های آقای احمدی‌نژاد که تحریم‌ها کاغذپاره‌ای بیش نیستند در طول این ۹ ماه این تحریم‌ها به شدت تاثیرگذار بودند و خود مسئولان نظام جمهوری اسلامی هم به این امر اعتراف دارند که آشفتگی وضعیت اقتصادی ایران بخشی ناشی از تحریم‌ها است.

احتمالا آن بخشی از دستگاه که از یک عقلانیتی برخوردار هستند به این نتیجه رسیده‌اند که بایستی به نحوی با جامعه بین‌المللی کنار آمد تا بشود این تحریم‌ها را پشت سر بگذاریم یا این شدت تحریم‌ها را کم کنیم.

فقط من در مورد اینکه تحریم‌ها صرفا تاثیرش روی معیشت مردم نبوده این نکته را بگویم که بر اساس آخرین اطلاعاتی که من دریافت کرده‌ام حدود ۲۵ درصد از حقوق کارمندان وزارت خارجه را که دلاری حقوق می‌گیرند قرار شد کم کنند و همینطور به خاطر نقل و انتقال ارز که این هم محدودیت ایجاد شده حتی در پرداخت حقوق این کارمندان هم الان به خاطر اینکه انتقال ارز مشکل شده دچار سختی‌های عدیده‌ای شده‌اند و مجموعه این تحریم‌ها عامل بسیار مهمی بوده.

(نمایندگان) جمهوری اسلامی در نشست آلماتی به نظر من با یک رویکرد منعطفانه‌ای شرکت کردند. هرچند که جزییات این نشست هنوز روشن نشده برای افکار عمومی. ولی تا آنجا که من می‌توانم بر اساس ورود فاکتور تحریم‌های کمرشکن بر اقتصاد ایران به این موضوع نگاه کنم اجلاس آلماتی یک زمینه‌ای هست برای سازشی که جمهوری اسلامی خودش را آماده کرده برای آن.

please wait

No media source currently available

0:00 0:24:50 0:00
لینک مستقیم


آقای حقیقی، شما چه فکر می‌کنید؟ دوطرف، هرکدام از این دور مذاکرات هسته‌ای در آلماتی چگونه استفاده کردند؟

اگر آمریکایی‌ها به این نتیجه قطعی برسند که سیاست تغییر رژیم به جایی نمی‌رسد به نظر من آنها هم تمایل به مصالحه دارند. خب از جنبه ایران این نکته هم مهم است.
علیرضا حقیقی مدرس خاورمیانه شناسی

علیرضا حقیقی: دو طرف به هر حال مشکلاتی دارند و یک تصویر بزرگتری دارند که مساله هسته‌ای در چارچوب آن هست.

از زاویه ایران به هر حال چهار موضوع هست که می‌تواند روی تصمیم‌گیری‌اش تاثیر گذاشته باشد. یکی نوع تحریم‌ها و فشارهای اقتصادی است که وارد می‌شود. یکی مساله چالش‌هایی است که درون ساخت قدرت ایران وجود دارد. چالش‌هایی که آقای احمدی‌نژاد ایجاد کرده. و سوء مدیریت اقتصادی که آقای احمدی‌نژاد دارد و باعث می‌شود که ایران نتواند حتی مانند دوره جنگ از لحاظ مدیریت اقتصادی از فرصت تحریم برای بهبود تولیدش استفاده کند. این که به هر حال نهاد حاکمیت خیلی تمایلی ندارند که خیلی فضا را باز کنند و با باز کردن فضا اعتبار سیاسی ایران را بالا ببرند که بخشی از بدنه بین‌المللی سیستم جهانی حمایت نکند از کارهای آمریکا. مثل سیاستی که در دوره ‌آقای خاتمی وجود داشت و اروپایی‌ها همراهی نمی‌ کردند با سیاست‌های آمریکا.

نکته بعدی هم هراسی است که ایران از تغییرات نظم منطقه‌ای دارد که ممکن است بدنبال فروپاشی بشار اسد و تاثیراتی که بگذارد روی ساخت عراق و احیای جنبش سلفی‌‌های رادیکال که در کل منطقه می‌گذارد و می‌تواند یک فضای جدیدی را در درگیری‌های مذهبی و سیاسی به وجود بیاورد.

از طرف دیگر آمریکا هم با همین مشکل مواجه هست. ایران‌هراسی باعث شده که آمریکا رشد جنبش سلفی این نوع گرایش اسلام‌گرایانه رادیکال مسلحانه که نمونه‌هایش را در سوریه می‌بینید، در یمن می‌بینید، در لبنان می‌بینید، در اردن می‌بینید... همه اینها به شدت آمریکایی‌ها را دچار هراس کرده و به خاطر این ایران‌هراسی نتوانستند پیش‌بینی کنند که چطوری این جنبش دارد رشد می‌کند. این یک خطر فزاینده برای آمریکا هست به ویژه که دامنه‌اش دارد به آفریقا گسترش پیدا می‌کند و مثل یک بمب دارد عمل می‌کند.

نکته دیگر هم این که از جنبه اطلاعاتی حتی اگر ایران اورانیوم کافی به دست بیاورد تحلیل سازمان سیا این است که پنج شش سال طول می‌کشد که چنین تولیداتی را بتوانند روی کلاهک هسته‌ای سوار کنند. یعنی تولید اورانیوم خود به خود تبدیل به بمب نمی‌شود برخلاف تبلیغاتی که اسرائیل و رسانه‌ها می‌کنند.

نکته بعد هم این است که خارج کردن ایران به طور کلی از مدار از جنبه بین‌المللی افزایش قیمت نفت همه اینها در رکود بین‌المللی دچار مشکل خواهد کرد و آمریکا به این نتیجه رسیده که سیاست‌هایی که دنبال تغییر رژیم هست ممکن است جواب ندهد. اگر آمریکایی‌ها به این نتیجه قطعی برسند که سیاست تغییر رژیم به جایی نمی‌رسد به نظر من آنها هم تمایل به مصالحه دارند. خب از جنبه ایران این نکته هم مهم است.

تغییر دولت آقای اوباما یک نشانه مثبت است که به خوبی فهمیده‌اند که نباید این فرصت را از دست بدهند. ولی خب حالا چطوری بتوانند به یک توافقی برسند که منافع دو طرف تامین شود باید در روزهای آینده دید و تحولاتی که هم در ایران ممکن است اتفاق بیافتد و هم در منطقه و در آمریکا.

آقای فرهنگ، در این دور مذاکرات هسته‌ای ایران و ۵+۱ در آلماتی چه اختلاف‌ نظرهایی حل شد؟

تردیدی نیست که از نظر دولت اوباما،‌ وزیر خارجه و وزیر دفاع او و ناظرینی که به کاخ سفید و بطور کلی به جناح نسبتا معتدل‌تر و لیبرال‌تر سیاست خارجی آمریکا نزدیک اند این یک روزنه امید است.
منصور فرهنگ سفیر سابق ایران در سازمان ملل

منصور فرهنگ: معضل هسته‌ای ایران یک مساله سیاسی و امنیتی است که در هر دو کشور ایران و آمریکا که طرفین اصلی این تقابل هستند به عنوان یک موضوع حساس سیاسی تبیین شده. به نظر من اوباما از زمانی که مبارزات سیاسی برای بار اول می‌کرد موضع خودش را که گزینه دیپلماسی باید راه حل این معضل باشد را دنبال کرده ولی خب در کنار حمایت از این گزینه فشارهای اقتصادی و سیاسی زیادی هم به ایران وارد شده که برای ایران... و ایران هم روی این تاکیدی که روی برنامه هسته‌ای و حق خودش داشته از نظر حقوقی و بر مبنای امضاکننده عهدنامه منع گسترش تسلیحات هسته‌ای موضع ایران قابل دفاع است. از این جهت ایران تاکیدش روی بعد حقوقی بوده.

ولی از آنجا که هر چه هم موضع حقوقی درست باشد هرچقدر هم بتوانند در دادگاهی (پرونده را بررسی کنند)... به دلیل رفتار ایران و تهدیدات ایران و احساس خطری که در اسرائیل و آمریکا می‌شود این موضوع باید طوری حل شود که طرفین بتوانند به توافقی برسند که برایشان قابل تحمل باشد. نه اینکه این توافق واقعا ایده‌آل باشد. بعد اصلی این توافق که باید برای طرفین قابل تحمل باشد این است که هر یک یعنی هم آقای اوباما و هم آقای خامنه‌ای بروند در نماز جمعه و اینجا هم در سخنرانی‌های خودش بگوید که ما به هدف خودمان رسیدیم.

اگر این را بپذیرید من فکر می‌کنم که آمریکایی‌ها در کنار توضیحاتی که دوستان دادند که غالبش صحیح است آمریکایی‌ها هم صد در صد می‌خواهند راه حل دیپلماتیک پیدا کنند. بنابراین یک تغییر اساسی در موضع خودشان دادند و این که گفتند ایران می‌تواند مقداری از اورانیوم ۲۰ درصدی خودش را نگاه دارد و حق غنی‌سازی اورانیوم برای استفاده مسالمت‌جویانه دارد.

تفسیری که در ایران از این کردند خیلی جالب بود. حتی در سایت مشرق که خیلی نزدیک به سپاه پاسداران است این را به عنوان یک موفقیت و یک دستاورد مطرح کردند. که از نظر سیاست داخلی این برایشان ضروری است. در آمریکا هم همینطور. تا آنجا که من می‌دانم در آمریکا مخالفانی برای این هست و در ایران هم به احتمال زیاد عناصری هستند. ولی اگر خامنه‌ای تصمیم بگیرد که می‌خواهد ادامه بدهد این مذاکرات را تا بتوانند به آن تفاهم قابل تحمل برسند او این توانایی را دارد. علی‌رغم همه اختلاف‌هایی که در داخل رژیم وجود دارد.

بعد اصلی این توافق که باید برای طرفین قابل تحمل باشد این است که هر یک یعنی هم آقای اوباما و هم آقای خامنه‌ای بروند در نماز جمعه و اینجا هم در سخنرانی‌های خودش بگوید که ما به هدف خودمان رسیدیم.
منصور فرهنگ

ولی به نظر من مهمترین نقطه‌ای که این روزنه امید را می‌تواند تبدیل به توافقی بکند که از فاجعه جنگ و خشونت جلوگیری شود توافق آمریکا و ایران... تاکید می‌کنم آمریکا می‌تواند این توافق را از طریق گروه ۱+۵ و یا دخالت کشور سومی انجام دهد ولی این تاکید مورد نظر آمریکا و ایران این است که در مرحله نهایی باید این در بازرسی کارشناسان و تایید این واقعیت که ایران اورانیوم غنی‌سازی ۲۰ درصدی را به حالت تعلیق درآورده با این تعلیق درآوردن باز از نظر تبلیغات داخلی برای ایران مهم است که متوقفش نکرده. تعهد نمی‌کنند که این کار را می‌کنند ولی فعلا برای اعتماد سازی به حالت تعلیق درآوردند.

آیا ایران این آمادگی را خواهد داشت که اجازه دهد کارشناسان به همه تاسیساتی که مورد نظر آنهاست که مربوط به برنامه هسته‌ای ایران است دسترسی داشته باشند؟ بتوانند بازرسی کنند و تایید کنند که ایران به تعهد خودش عمل کرده. این به نظر من نکته حساسی است که ما باید در آینده ببینیم که در مذاکرات آینده و یا در مذاکراتی که در استانبول بین کارشناسان انجام می‌شود می‌توانند به توافق برسند یا نه.

ولی تردیدی نیست که از نظر دولت اوباما،‌ وزیر خارجه و وزیر دفاع او و ناظرینی که به کاخ سفید و بطور کلی به جناح نسبتا معتدل‌تر و لیبرال‌تر سیاست خارجی آمریکا نزدیک اند این یک روزنه امید است. در ایران هم بخش عمده‌ای دقیقا یک چنین تفسیری از این مذاکرات اخیر داشتند. باید دید که آیا این روزنه امید تبدیل به واقعیت امیدوارکننده‌ای می‌شود یا نه. که این هم در آمریکا و هم در ایران. در ایران به دلایل سیاسی و در آمریکا به دلیل مخالفت اصلی بخشی از عناصر سیاست خارجی در آمریکا که اگر بخواهید می‌شود بعدا توضیح داد. این مشکلات وجود دارد در راه رسیدن به آن توافق قابل تحمل برای طرفین.

آقای رنجبر، علی‌اکبر صالحی وزیر خارجه ایران نتیجه مذاکرات آلماتی را یک نقطه عطف توصیف کرده. همزمان غرب می‌گوید که هنوز نگران است و ایران باید گامهای بلندتری بردارد. علت این تفاوت در لحن و کلام در توصیف از نتایج چیست؟

جامعه جهانی هم در طول مذاکرات آلماتی به این نکته تقریبا واقف شده که تحریم‌های کمرشکن نفتی و بانکی توانسته جمهوری اسلامی را به نقطه‌ای برساند که حاضر شود بر سر یک راه حل میانه توافق کند.
درویش رنجبر

مذاکرات فعلی یکی از حساس‌ترین مراحل مذاکرات ده ساله رژیم جمهوری اسلامی در پیرامون مساله غنی‌سازی با جامعه جهانی است. یعنی به خاطر تاثیر بسیار شدید تحریم‌ها تقریبا همه چشم‌ها به این مذاکرات دوخته شده بود که ببینند حاصل چه می‌شود.

به نظر من اگر بخواهیم یک قیاس تاریخی بکنیم نتایج این نشست می‌توانست تاثیری در حد پذیرش قطعنامه برای اقتصاد ایران داشته باشد. یعنی اگر به صورت واضح اعلام می‌شد که این مذاکرات به شکست انجامیده مطمئن باشید دلار ۴۰۰۰ تومان امروز بلافاصله می‌رسید به ۵۰۰۰ تومان. یعنی اینقدر این مذاکرات در زندگی و معیشت روزمره مردم حساسیت ایجاد کرده.

به همین دلیل حتی آقای جلیلی هم که در نشست خبری آلماتی شرکت کردند سعی کردند یک نتیجه‌گیری مثبتی از این نشست به افکار عمومی ارائه دهند. گفتند که مذاکرات مثبت بوده و گام‌های راهبردی موثری برداشته خواهد شد. نمی‌خواهند طوری صحبت کنند که این وضعیت آشفته فعلی از این هم آشفته‌تر شود و ارزش پول ملی ما از این هم بیاید پایین تر.

ولی از جهت دیگر کشورهای ۱+۵ به دید مثبت نگاه نمی‌کنند دلیلش این است که جمهوری اسلامی در طول این ده سال گذشته عمدتا با اینها بازی موش و گربه کرده. یک زمانی آقای احمدی‌نژاد که هنوز آقای خامنه‌ای به شان اعتماد داشتند و ایشان دستی در این مذاکرات داشتند توافق کردند که اورانیوم غنی شده را به خارج بفرستند و میله‌های سوخت را از فرانسه بگیرند. خب این جواب آقای احمدی‌نژاد بود به عنوان رییس جمهور. بعد آقای خامنه‌ای وقتی این توافق را مطلع شد باطلش کرد. خب این خود به خود جامعه بین‌المللی اعتمادش نسبت به جمهوری اسلامی کم می‌شود. می‌گوید که خب اینها امروز این تصمیم را می‌گیرند و فردا می‌زنند زیرش.

پس آنها با توجه به سابقه عملکرد جمهوری اسلامی بسیار محتاطانه برخورد می‌کنند ولی در عین حال فکر می‌کنم که جامعه جهانی هم در طول مذاکرات آلماتی به این نکته تقریبا واقف شده که تحریم‌های کمرشکن نفتی و بانکی توانسته جمهوری اسلامی را به نقطه‌ای برساند که حاضر شود بر سر یک راه حل میانه توافق کند.

به هر حال به خاطر این دو دلیل هست که علی اکبر صالحی می‌گوید که این نقطه عطفی هست. چون احتمالا تحریم‌ها اثرات خودش را گذاشته و اینکه آمادگی یک نوع انعطاف را دارند نشان می‌دهند و از طرف دیگر هم جامعه بین‌المللی بر اساس عملکرد قبلی رژیم هنوز اعتماد کامل را ندارد و دارند با احتیاط برخورد می‌کنند.

درباره این نکته‌ای که آقای رنجبر گفتند الان، آقای حقیقی، لازمه این که طول موج دو طرف یا برداشت ایران و کشورهای ۱+۵ از کیفیت گفتگوها نزدیک تر شود به هم در دور بعدی مذاکرات کارشناسان در استانبول و بعد در ادامه مذاکرات هیات‌های دوطرف دوباره در آلماتی،‌ چیست؟

(آقای دکتر فرهنگ)‌ ... گفتند غربی‌ها قبول کردند که ایران به غنی‌سازی اورانیوم ادامه دهد. در حالی که چنین توافقی صورت نگرفت. اگر چنین اتفاقی بیافتد که همه چیز حل است.
علیرضا حقیقی

اجازه بدهید من یک تذکر کوچک بدهم در مورد سه نکته. نکته اول این که آقای دکتر فرهنگ گفتند که دسترسی پیدا کنند به تمام (تاسیسات) هسته‌ای ایران. الان آژانس دسترسی دارد. اختلاف پارچین است که جزو طرح‌های هسته ای ایران محسوب نمی‌شود.

نکته دوم هم این که گفتند غربی‌ها قبول کردند که ایران به غنی‌سازی اورانیوم ادامه دهد. در حالی که چنین توافقی صورت نگرفت. اگر چنین اتفاقی بیافتد که همه چیز حل است. چون اگر این را قبول کنند باید قطعنامه‌های سازمان ملل که خواستار توقف غنی‌سازی است برداشته شود، پرونده ایران برگردد به آژانس بین‌المللی انرژی اتمی. غربی‌ها چنین چیزی را قبول نکرده‌اند. ایران هم مدعی نشده که آنها همچین چیزی را قبول کرده‌اند.

صحبتی هم که آقای رنجبر کردند در مورد مذاکرات اکتبر ایران آن به این علت نفی شد که اولا آقای موسوی یک بیانیه بسیار تندی داد و آن را به عنوان قرارداد ترکمن چای جدید نامید و دوم اینکه نهاد حاکمیت احساس کردند که آمریکایی‌ها در ازای این کار عملا غنی‌سازی اورانیوم را به رسمیت نشناختند. چون آقای احمدی‌نژاد تبلیغات کرد که اینها به رسمیت شناختند. ولی وقتی به متن توافق نگاه می‌کردید آنها همچین حرفی را قبول نکرده بودند.

به خاطر همین هم این توافق در تهران لغو شد و یک بار هم خود آمریکایی‌ها این کار را کردند. موقعی که ترکیه و برزیل‌ آمدند با چراغ سبز آقای اوباما توافق تهران را آمریکایی‌ها به رسمیت نشناختند و تحریم جدیدی علیه ایران وضع کردند. این بار البته آمریکایی‌ها زیر قولشان و وعده‌هایی که داده بودند زدند.

آقای فرهنگ، پاسخ شما به انتقادهای آقای حقیقی و جمع‌بندی شما درباره چشم‌انداز ادامه مذاکرات در استانبول و آلماتی؟


(در پاسخ به آقای دکتر حقیقی) ... اول این که بر مبنای منابعی که من دیروز و امروز با دقت خواندم آمریکایی‌ها به طور تلویحی غنی‌سازی اورانیوم را در حد ۳/۵ تا ۴ درصد را توسط ایران را پذیرفتند ... دوم اینکه در گذشته می‌گفتند اورانیوم غنی‌شده ۲۰ درصدی به طور کلی باید از ایران خارج شود در حالی که این دفعه پذیرفتند بخشی از این اورانیوم غنی‌شده بتواند در ایران بماند و حتی مقدارش هم تعیین نشده.
منصور فرهنگ

اول این که بر مبنای منابعی که من دیروز و امروز با دقت خواندم آمریکایی‌ها به طور تلویحی غنی‌سازی اورانیوم را در حد ۳.۵ تا ۴ درصد را توسط ایران را پذیرفتند ... فقط هم یک (منبع) نبود و برای من تعجب آور بود چون منابع مختلفی را که بررسی کردم دیدم این را پذیرفته‌اند.

دوم اینکه در گذشته می‌گفتند اورانیوم غنی‌شده ۲۰ درصدی به طور کلی باید از ایران خارج شود در حالی که این دفعه پذیرفتند بخشی از این اورانیوم غنی‌شده بتواند در ایران بماند و حتی مقدارش هم تعیین نشده و آن هم دلیل دیپلماتیک و سیاسی داشته که ایران بتواند هر طور که می‌ خواهد آن را تفسیر کند از نظر مشکلات داخلی خودش. برای به کار بردن در اهداف علمی و پزشکی.

بعد هم اینکه آقای حقیقی به طور تلویحی وقتی صحبت از آمریکا می‌کند مثل اینکه آمریکا یک سنگ است که این سنگ فقط یک انتظارات خاصی ازش می‌شود داشت. در حالی که سیاست خارجی آمریکا بسیار بغرنج‌تر و مهم تر و به هیچ وجه یکپارچه نیست.

خیلی جالب است که درست بعد از این که این اظهارنظرهای امیدوار کننده در ایران و آمریکا و اروپا راجع به این روزنه امیدی که ایجاد شده مطرح شد در سنای آمریکا سناتور لیندی گرم از کارولینای جنوبی و رابرت مندز از نیوجرسی یک قطعنامه به سنای آمریکا دادند که در این قطعنامه حمله نظامی اسرائیل به ایران را تایید می‌کند و به طور کلی می‌گوید تحت هیچ عنوانی نمی‌شود به ایران اعتماد کرد و راه حل نظامی و فشار را تنها راه حل این مساله می‌داند. دقیقا حرفی که نتانیاهو بعد از این مذاکرات زد و بعد نه تنها در این شنبه و یکشنبه کمیته روابط عمومی آمریکا و اسرائیل جلسه سالیانه خودش را دارد که در این جلسه یکی از موضوعات اساسی دقیقا همین مذاکرات گروه ۵+۱ با ایران است و این که به طور کلی امید نباید به این مذاکرات بست و فشار تحریم‌های اقتصادی و فشارهای سیاسی تشدید شود و فشار نظامی به ایران وارد شود. یعنی امیدی به دیپلماسی نداشتش.

در حالی که اگر ما آشنایی ابتدایی با تحلیل‌گران سیاست خارجی آمریکا داشته باشیم در همین روزها تحلیل‌گران بسیار مهمی درست عکس این حرف را زدند. وزیر خارجه آمریکا عکس این حرف را زده. وزیر دفاع آمریکا عکس این حرف را زده. و اگر ایران بخواهد در این رابطه بر مبنای منافع ملی یعنی رفاه و امنیت و حیثیت ایران عمل کند باید طوری رفتار کند و طوری تصمیم بگیرد که هم جهت با نظر و خواست گروه‌های معتدل‌تر و لیبرال‌تر آمریکایی باشد که می‌خواهند از طریق دیپلماتیک این مساله را حل کنند و اقدامی نکند که مورد سوء استفاده دست‌راستی‌ها و لابی اسرائیل در واشنگتن قرار گیرد.

حل و فصل این مساله این است که سیاست‌گذاران ایران این واقعیت را درک کنند و عملکرد خودشان را در طریقی پیش ببرند که بتوانند موقعیت گروه‌های معتدل‌تر و طرفداران دیپلماسی در آمریکا را تقویت کنند.
منصور فرهنگ

در گذشته عملکرد و رفتار ایران کمکی بود که به دست‌راستی‌ترین عناصر می‌کرده و آنها دایما آقای احمدی‌نژاد و رفسنجانی و خامنه‌ای را نقل قول می‌کنند که هدف اصلی ایران دستیابی به بمب اتمی و نابودی اسرائیل است. یعنی یک هماهنگی و توافقی بین دست‌راستی‌ترین جناح‌های سیاسی در آمریکا و اسرائیل و دست‌راستی‌ترین جناح سیاسی در ایران وجود داشته. حل و فصل این مساله این است که سیاست‌گذاران ایران این واقعیت را درک کنند و عملکرد خودشان را در طریقی پیش ببرند که بتوانند موقعیت گروه‌های معتدل‌تر و طرفداران دیپلماسی در آمریکا را تقویت کنند. و امروز ایران در چنین شرایطی قرار دارد. آمریکا انعطاف نشان داده و ایران هم باید انعطاف نشان دهد تا بتوانند به آن توافقی که مورد تحمل طرفین است برسند.
XS
SM
MD
LG