لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
سه شنبه ۲۹ اسفند ۱۴۰۲ تهران ۰۹:۳۲

سرلشکر جعفری رفت، سپاه کجا می‌رود؟


محمدعلی جعفری از سال ۱۳۸۶ فرماندهی کل سپاه را به عهده داشت.
محمدعلی جعفری از سال ۱۳۸۶ فرماندهی کل سپاه را به عهده داشت.

۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۶، علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی ایران، در دیدار با نیروهای سپاه گفت که «سپاه امروز در خاورمیانه نیروی نظامی تعیین‌کننده است». این توصیف ناظر به مأموریت‌های نیروی قدس سپاه بود که در دهه‌ اخیر کنترل سیاست‌های راهبردی ایران در منطقه خاورمیانه‌ را برعهده گرفته است.

قدرت «تعیین‌کنندگی» سپاه اما محدود به دیپلماسی ایران در خاورمیانه نیست، سپاه در دهه گذشته، در سیاست داخلی، اقتصاد، فرهنگ و امنیت داخلی ایران نیز به یک نیروی تعیین‌کننده تبدیل شده است.

از این منظر، تغییر و تحولات سپاه، به‌ویژه در سطح فرماندهان ارشد، یک موضوع قابل تأمل است که می‌تواند راقم پیامدها و تحولات مهمی باشد.

سپاه پاسداران برای تبدیل شدن به یک نیروی تعیین‌کننده تحولات مهمی را پشت سر گذاشته است.

اول؛ از سال ۱۳۸۴ که به تعبیر محمدباقر ذوالقدر، قائم‌مقام پیشین فرمانده سپاه، «با طراحی درست و چندلایه»، محمود احمدی‌نژاد، پیروز انتخابات ریاست جمهوری ایران اعلام شد، سپاه به یک نیروی فعال و تعیین‌کننده در سیاست داخلی تبدیل شد. این نیروی تعیین‌کننده در مجلس نهم بیش از ۶۰ نماینده با سوابق سپاهی داشت و در انتخابات مختلف، نقش‌آفرینی مهمی در سازماندهی، تدارکات و جهت‌دهی به رویکردهای اصولگرایان داشت. قدرت رسانه‌ای سپاه نیز در همین راستا به شدت تقویت شد.

دوم؛ از مهرماه ۱۳۸۸ که سازمان اطلاعات سپاه تشکیل و اعتراض به تقلب در نتایج انتخابات ریاست جمهوری، از سوی رهبر جمهوری اسلامی، «فتنه‌گری»، توصیف شد، سپاه به نیروی تعیین‌کننده در حوزه امنیتی تبدیل شد. سپاه در دولت دوم احمدی‌نژاد، ضابط قضایی در برخورد با یاران رئیس ‌د‌ولت بود و در دولت روحانی، به رغم نظر مخالف یا متفاوت وزارت اطلاعات، در پرونده‌هایی مانند فساد بابک زنجانی، مدیران‌ کانال‌های تلگرامی، جاسوسی عضو تیم هسته‌ای و فعالان محیط زیستی، قدرت مسلط بود و سرنوشت احکام را رقم زد. این سطح از اختیارات و تأثیرگذاری که کماکان ادامه دارد، بدون رضایت و مجوز رهبر جمهوری اسلامی ممکن نبود.

سوم؛ «قرارگاه خاتم‌الانبیا» سپاه از سال ۱۳۹۰ و در دوران تشدید تحریم‌های آمریکا علیه جمهوری اسلامی، کاندیدای نخست برای پرکردن جای خالی شرکت‌های خارجی شد و‌ ظرف دو سال با عقد قراردادهایی به ارزش بیش از ۲۰میلیارد دلار، بزرگترین پیمانکار نفتی و عمرانی ایران شد. این قدرت فزاینده با ورود بانک‌های انصار و مهر و شبکه گسترده بنیاد تعاون سپاه و بنیاد تعاون بسیج در حوزه واردات، ساخت‌وساز و دلالی و خدمات، سپاه را به یک قدرت تعیین‌کننده اقتصادی تبدیل کرد.

چهارم؛ در پنج سال گذشته، تأسیس سازمان فضای مجازی سراج که بر فضای مجازی متمرکز است و سازمان هنری فرهنگی اوج که فعالیت قوی در حوزه سینما دارد،‌‌ در کنار تشدید فعالیت‌های سپاه در حوزه سایبری، رصد امنیتی فضای مجازی و راه‌اندازی شبکه هکرها در داخل و خارج از کشور و تاسیس‌ قرارگاه‌های متعدد فرهنگی، سپاه را به نیروی تعیین‌کننده در «جنگ نرم» تبدیل کرده است.

پنجم؛ متأثر از تحولات خاورمیانه، به‌ویژه تحولات عراق و سوریه و یمن، گروه‌های شبه‌نظامی کنترل نیروی قدس به ده‌ها گروه در عراق، سوریه، یمن، لبنان، فلسطین، أفغانستان،‌ پاکستان و بحرین افزایش یافته است تا تسلط این نهاد بر دیپلماسی ایران، حداکثری شود.

ششم؛ با توجه به الگوی «اقتصاد مقاومتی» رهبر جمهوری اسلامی، سپاه کوشید با تشکیل قرارگاه‌های «پیشرفت و‌ آبادانی» که مدل استانی قرارگاه خاتم‌ الانبیا بود، به یک نیروی مؤثر و تعیین‌کننده در مناسبات اقتصادی محلی تبدیل شود و دامنه نفوذ خود در روستاها و شهرهای کوچک را توسعه دهد و تثبیت کند.

هفتم؛ شکست جمهوری اسلامی در پیش‌برد ابعاد نظامی برنامه‌ هسته‌ای و تن دادن اجباری به برجام برای رهایی از فشار کمرشکن تحریم‌های دولت آمریکا، سبب تمرکز بیشتر جمهوری اسلامی بر توسعه برنامه موشکی شد. برنامه موشکی ایران به طور عمده در کنترل سپاه پاسداران است و این نهاد نظامی با نمایش شهرهای موشکی، قدرت تعیین‌کنندگی خودش در این حوزه‌ها را بارها به رخ کشیده است.

صورت‌بندی و‌ مأموریت‌های جدید سپاه پاسداران اما‌ در سه سال گذشته اما دچار تغییراتی شده است:

۱) حدفاصل دی ماه ۱۳۹۵ تا اردیبشهت ۱۳۹۸، به ترتیب فرمانده بسیج، نماینده ولی فقیه در سپاه و فرمانده سپاه پاسداران تغییر کرده‌اند. هر سه مسئول پیشین یعنی محمدرضا نقدی، علی سعیدی و محمدعلی جعفری، میل دائم و تهاجمی در سیاست داخلی داشته‌اند. سه مسئول جدید، یعنی عبدالحسین غیب‌پرور، عبدالله حاجی صادقی و حسین سلامی، با وجود برخی سوابق دخالت و حاشیه‌سازی در سیاست داخلی، در مجموع چهره‌هایی کمتر سیاسی هستند. از این منظر می‌توان گفت تحولات فرماندهان ارشد سپاه به سمت کاهش تنش‌ها و حاشیه‌های سیاسی سپاه پیش رفته است.

۲) از ۸ تیرماه ۱۳۹۵ که محمدحسین باقری به عنوان رئیس ستاد کل نیروی‌های مسلح انتخاب شده، وزن ستاد کل در مناسبات سیاسی و دیپلماتیک افزایش یافته است. از مرداد ۱۳۹۶، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح برای نخستین بار به عنوان «عضو حقوقی» وارد مجمع تشخیص مصلحت نظام شد. باقری در سه سال گذشته با سفرهای متعدد به روسیه، عراق، سوریه و ترکیه، وزن ستاد کل را در دیپلماسی نظامی ایران افزایش داده و برخی پروژه‌های مهم مانند برخورد با فسادهای اقتصادی در سپاه و ادغام بانک‌های نظامی از جمله بانک‌های وابسته به سپاه، با مدیریت و دخالت ستاد کل نیروهای مسلح انجام شده است. افزایش ماموریت‌های ستاد کل نیروهای مسلح که با دستور رهبر جمهوری اسلامی صورت گرفته، آرایش تازه‌ای به مناسبات بالادستی سیاسی-نظامی داده است.

۳) طرح برخی پرونده‌های فساد در بنیاد تعاون سپاه که منجر به منحل‌شدن هلدینگ «یاس» در اسفند ۱۳۹۶ و بازداشت برخی فرماندهان ارشد اقتصادی سپاه شد، در کنار تحریم‌های هوشمند دولت آمریکا علیه شرکت‌های چندلایه سپاه و بنیاد تعاون بسیج، ادغام بانک‌های نظامی و افزایش انتقادات علیه حضور نظامیان در اقتصاد، سبب شده فعالیت‌های اقتصادی سپاه، هم تحت نظر بیشتری قرار گیرد و هم مشکل‌تر و محدودتر شود. اعلام سپاه پاسداران به عنوان یک گروه «تروریستی» از سوی دولت آمریکا نیز این مشکلات را دوچندان کرده است.

متأثر از این تغییرات کلان، می‌توان گفت جهت‌گیری سپاه در سه سال گذشته از یک سازمان نظامی فعال در حوزه سیاست داخلی و‌ اقتصاد به یک سازمان نظامی فعال در حوزه امنیت داخلی، فرهنگ و دیپلماسی تغییر کرده است. در چنین فضایی، تغییر فرمانده کل سپاه بیش از اینکه یک تغییر استراتژیک باشد، یک تغییر تاکتیکی است.

فرمانده جدید کل سپاه نسبت به فرمانده پیشین، علاقه کمتری به حوزه سیاست داخلی نشان داده است. او در دیدار دوم مرداد ۱۳۹۶ حسن روحانی، رئیس‌جمهور ایران با پنج فرمانده ارشد سپاه حضور نداشت. این دیدار، نمادی از تلاش بالادستی برای کاهش منازعات سیاسی بین سپاه (دولت پنهان) و دولت روحانی (دولت مستقر) تلقی شد ولی در عمل محمدعلی جعفری، فرمانده سابق سپاه چندان وفادار به این دیدار نماند و گویی چندان راضی از مماشات نسبی رهبر با دولت نبود. او دو‌ سه بار، با حسن ر‌وحانی شاخ به شاخ شد، که آخرین بار درباره سیل‌های خسارت‌بار بهاری بود.

آیت‌الله خامنه‌ای در شرایط کنونی تحت تأثیر آرایش جدید سیاست داخلی ایران و فضای بین‌المللی، مایل به کاهش تنش‌های سیاسی داخلی نشان داده است. راه‌اندازی اتاق جنگ اقتصادی، فعال کردن شورای هماهنگی قوای سه‌گانه، کاهش انتقادات مستقیم از دولت و ...، جلوه‌‌هایی روشن از این تمایل هستند. مشخص نیست تنش‌های بین جعفری و دولت روحانی تا چه اندازه در تغییر زودتر از موعود فرمانده سپاه مؤثر بوده ولی می‌توان احتمال داد که سرلشکر سلامی، رفتار مقابله‌جویانه ضعیف‌تری با دولت داشته باشد و حضورش منازعه و تنش‌های کمتری را در سیاست داخلی رقم زند.

حسین سلامی اگرچه از سابقه طولانی نظامی برخوردار است و ۱۰ سال حضورش در مقام جانشین فرمانده سپاه به او فرصت و قدرت کافی برای شبکه‌سازی داخلی داده ولی شخصیت فرماندهی قابل اعتنایی در میان نسل فرماندهان سپاهی ایران ندارد و با توجه به مسیر تغییرات ساختاری سپاه، بعید به نظر می‌رسد فرمانده جدید‌ در مأموریت‌های کلان غیرنظامی سپاه در حال حاضر، یعنی «جنگ نرم»، «دیپلماسی منطقه‌ای» ‌و «امنیت داخلی» از قدرت تعیین و تغییر بالایی برخوردار باشد.

با این حال، سوابق اظهارنظر و شخصیت مدیریتی او‌ نشان می‌دهد که به عنوان یک فرمانده نظامی کاملاً مطیع، مدافع سرسخت «دیپلماسی نظامی-تهاجمی» و «توسعه و‌ تقویت برنامه موشکی» بوده و رجزخوانی مداومی در مقابل دولت‌های اسرائیل و آمریکا داشته و احتمالاً سیمای نظامی سپاه در دوران او نمود بیشتری خواهد یافت.

نظامی‌‌تر شدن سپاه در شرایطی صورت می‌گیرد که راهبرد دولت آمریکا در خاورمیانه که به طور عمده بر کاهش یا برچیدن دامنه نفوذ نیروی قدس سپاه متمرکز شدهو حملات نظامی اسرائیل که پیشگیری از قدرت‌یابی نظامی ایران در سوریه را در دستور کار قرار داده، آینده مواجهه‌های امنیتی و نظامی در منطقه خاورمیانه را پیچیده‌تر و دشوارتر کرده است

از این زاویه، فرمانده جدید سپاه، تجربه سختی را در پیش رو خواهد داشت. مشخص نیست که او فرمانده موفقی برای مدیریت شرایط جدید باشد ولی احتمالاً سخنگوی فعالی خواهد بود.

XS
SM
MD
LG