لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ تهران ۰۲:۳۰

کرونا؛ جنگ بیولوژیک یا همه‌گیری پیش‌بینی‌شده؟


 برخی منابع ویروس کرونا را حاصل تلاش برای ساخت سلاحی بیولوژیک فرض می‌کنند
برخی منابع ویروس کرونا را حاصل تلاش برای ساخت سلاحی بیولوژیک فرض می‌کنند

یادداشتی از عرفان کسرایی: با شیوع جهانی ویروس SARS-CoV-2، مردم سراسر جهان در هراسی باورنکردنی به سر می‌برند. عده زیادی جان خود را از دست داده‌اند، کسب‌وکارها آسیب جدی دیده، بسیاری از مرزها بسته شده و حمل و نقل عمومی در بسیاری از کشورها فلج شده است.

در چنین شرایطی، پرسش‌های بسیاری درباره منشأ بیماری کرونای جدید موسوم به کووید-۱۹ طرح می‌شود که در دو دسته عمده جای می‌گیرد.

یکی پرسشی است که پاسخ آن برای دانشمندان و مؤسسات تحقیقاتی اهمیت فراوانی دارد و آن یافتن بیمار صفر است. چه نخستین کسی که در چین به این ویروس مبتلا شده و چه بیمار صفر در هر کشور که طبیعتاً دانستن آن به کنترل و مهار و یافتن علت شیوع بیماری کمک می‌کند.

پرسش درباره منشأ ویروس کرونای جدید برای افکار عمومی و البته سیاستمداران نیز به یک چالش بزرگ تبدیل شده است.

از سویی برخی منابع ویروس کرونا را حاصل تلاش دولت چین برای ساخت سلاحی بیولوژیک فرض می‌کنند و محصول مهندسی ژنتیک. تام کاتن، سناتور آرکانزاس، در گفت‌وگو با شبکه فاکس‌نیوز از جمله کسانی بود که این ایده را به صراحت طرح کرد.

گروه دیگری در جبهه سیاسی چین و روسیه و حکومت ایران، ویروس کرونا را تهاجم بیولوژیک ایالات متحده علیه چین و حکومت ایران فرض می‌گیرند و بر این باورند که آمریکایی‌ها این ویروس را با هدف نابودی اقتصاد چین ساخته‌اند.

ادعاهای بزرگ شواهد بزرگ می‌طلبند؛ چیزی که در شرایط کنونی در دسترس نیست و هیچ گواه و شاهد قابل استنادی برای چنین ادعاهای بزرگی وجود ندارد و در واقع همه این ادعاها بر پایه حدس و گمان و البته با چاشنی سوگیری سیاسی بیان شده‌اند.

اما آیا این یعنی اساساً جنگ بیولوژیک وجود ندارد و نمی‌تواند وجود داشته باشد؟ نه. اساس این ادعا که جنگ بیولوژیک واقعاً وجود دارد، نه‌تنها اشتباه نیست که در طول تاریخ از ششصد سال پیش از میلاد نیز وجود داشته است.

با وجود آن‌که باید از افتادن به دام تئوری‌های توطئه پرهیز کرد، گزینه‌های محتمل روی میز را نیز نمی‌توان به‌سادگی کنار گذاشت.

کافی است توجه کنیم که یک گزارش نیچر در سال ۲۰۱۷ احتمال وقوع فاجعه را در آزمایشگاه ویروس‌شناسی ووهان به طور ضمنی پیش‌بینی کرده بود. البته در پی گسترش بیماری COVID-19 توضیح جدیدی به گزارش اضافه شده است مبنی بر این‌که نیچر نمی‌تواند شیوع کرونا را به این آزمایشگاه مربوط کند و هیچ گواه مستدلی برای تأیید این مسئله ندارد و دانشمندان همچنان بازار غذاهای حیوانی ووهان را منشأ شیوع آن می‌دانند.

برخی منابع چینی علاقه‌مندند بیماری کرونای جدید را جنگ بیولوژیک آمریکایی‌ها علیه خود تلقی کنند، اما اگر بنا به بررسی گزینه‌های مشکوک جنگ بیولوژیک باشد، آزمایشگاه میکروبیولوژی ووهان که در سال ۱۹۵۶ پایه‌ریزی شده (نام کنونی یعنی انستیتو ویروس‌شناسی ووهان از سال ۱۹۷۸ بر این مؤسسه گذاشته شده است) یکی از متهمان ردیف اول خواهد بود. ضمن آن‌که صرف متهم کردن رقبای سیاسی دلیل محکمه‌پسندی نیست و در طول تاریخ، نمونه‌های مشابه فراوانی وجود دارد که هرگز اثبات نشده‌اند.

گوبلز، وزیر تبلیغات آلمان نازی، بریتانیا را به تلاش برای ورود تب زرد به هند و وارد کردن حشرات آلوده از آفریقای غربی متهم می‌کرد و مقامات چینی نیز پیشتر ایالات متحده را متهم کرده بودند که اپیدمی وبا را در سال ۱۹۶۱ در هنگ‌کنگ شایع کرده است. حتی در زمان شیوع سارس نیز منابع چینی ادعا کردند که سارس یک سلاح بیولوژیک است تا اقتصاد چین را با بحران مواجه کند.

جنگ بیولوژیک واقعاً وجود دارد

از نظر تاریخی، استفاده از عوامل بیولوژیک بیماری‌زا، انتشار عمدی میکروارگانیسم‌ها و سموم خطرناک، حتی قرن‌ها پیش از کشف و شناخت میکروارگانیسم‌ها رایج بوده است. صدها سال پیش، هم از قربانیان طاعون برای زمینگیر کردن دشمن استفاده می‌شد و هم از سموم گوناگون.

جنگ بیولوژیک را در ساده‌ترین شکل ممکن می‌توان به معنای استفاده از عوامل بیولوژیک شامل باکتری‌ها، ویروس‌ها و قارچ‌ها و همچنین فراورده‌های آن برای از بین بردن یا ناتوان کردن انسان‌ها تعریف کرد.

در جریان جنگ جهانی دوم، ارتش ژاپن یک واحد محرمانه تحقیقات و توسعه سلاح‌های میکروبی و شیمیایی به نام واحد ۷۳۱ را گسترش داده بود و در همان زمان روی استفاده از طاعون و وبا و سیاه‌زخم و کزاز در جنگ‌های بیولوژیک کار می‌کرد.

این مسئله فقط منحصر به ژاپن نبود. آمریکایی‌ها نیز تا زمان نیکسون برنامه تحقیقاتی گسترده‌ای در زمینه جنگ بیولوژیک داشتند و تازه اوایل دهه هفتاد میلادی بود که ذخایر تسلیحات بیولوژیک آمریکا، شامل عوامل سیاه‌زخم و سم بوتولیسم و نظایر آن، نابود شد.

بریتانیا نیز ذخایر تسلیحات بیولوژیک خود را در اواخر دهه شصت میلادی منهدم کرد. اتحاد جماهیر شوروی سابق اما برنامه تحقیقاتی خود در زمینه توسعه سلاح‌های بیولوژیک را انکار می‌کرد و به هر حال، کنوانسیون منع توسعه و تولید و ذخیره‌سازی تسلیحات بیولوژیک تازه در اوایل دهه هفتاد میلادی تصویب شد؛ معاهده‌ای که ذخیره‌سازی پاتوژن‌ها و توکسین‌ها را که هیچ توجیهی برای اهداف درمانی و صلح‌آمیز ندارند ممنوع می‌کرد.

در عین حال، دولت‌های کمونیستی بلوک شرق همچنان با استفاده از فناوری‌های شوروی دست به قتل مخالفان می‌زدند و نمونه‌های بسیاری از این قتل‌ها در این دهه ثبت شده است. حتی در سال‌های اخیر نیز یک نمونه تلاش مأموران مخفی روسیه برای حمله با یک نوع عامل عصبی علیه مخالفان، به تنش بین بریتانیا و روسیه دامن زد.

روس‌ها در چنین مواردی چندان سابقه خوبی ندارند. اپیدمی سیاه‌زخم در حادثه سوردولفسک روسیه (در آوریل ۱۹۷۹) در یک تأسیسات بیولوژیک نظامی (به نام محوطه ۱۹) باعث ابتلا و مرگ ده‌ها تن شد. در آن زمان مقامات شوروی اصرار داشتند که شیوع سیاه‌زخم ناشی از مصرف گوشت‌های آلوده خریداری‌شده از بازار سیاه بوده، اما بعدها با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی مشخص شد که اپیدمی سیاه‌زخم، ناشی از نشت اتفاقی آلودگی از این تأسیسات بوده است.

در آمریکا نیز پس از حملات یازدهم سپتامبر، یک پرونده عجیب پخش باکتری سیاه‌زخم توجه بسیاری را به خود جلب کرد. پرونده نامه‌های پستی آلوده به باکتری سیاه‌زخم که بعدها با خودکشی دکتر آیوینز از انستیتوی تحقیقات پزشکی بیماری‌های عفونی در ایالت مریلند مختومه شد. آیوینز به این متهم بود که نمونه‌ای از باکتری سیاه‌زخم را در اختیار داشت که جهش‌های ژنتیکی آن درست مانند نمونه‌هایی بوده که در حملات بیولوژیکی در خاک آمریکا مورد استفاده قرار گرفته بود.

درست در اواخر ماه مارس بیست و پنج سال پیش، اعضای یک فرقه ژاپنی به نام اوم ‌شینریکیو با استفاده از گاز مایع سمی سارین به خطوط متروی توکیو حمله کردند، که در جریان آن عده زیادی کشته و مجروح شدند. بعدها مشخص شد اعضای این فرقه در سال ۱۹۹۲ تلاش کرده بودند ویروس ابولا را از زئیر به دست آورند و از آن با اهداف تروریستی استفاده کنند.

رگ و ریشه ویروس کرونا

برخلاف تصور رایج، خانواده ویروس کرونا همین چند ماه اخیر کشف نشده است. اولین گزارش از ویروس‌های کرونای انسانی بازمی‌گردد به سال ۱۹۶۵ و همچنین مقاله‌ای که سال بعد از کشف آن در ژورنال لنست منتشر شد

نگاهی به نمودار سازمان جهانی بهداشت درباره شیوع عفونت‌ها از آغاز قرن بیست‌ویکم به این سو نشان می‌دهد که جهان تقریباً همواره در معرض اپیدمی (همه‌گیری منطقه‌ای) یا پاندمی (همه‌گیری جهانی) بوده است.

شیوع ویروس H1N1 در سال ۲۰۰۹ که پایان همه‌گیری جهانی آن در آگوست ۲۰۱۰ اعلام شد، یک نمونه از بیماری‌هایی است که کم‌وبیش، کشورهای بسیاری را مانند شرایط این‌روزها با خود درگیر کرده بود. ده‌ها مقاله علمی در ژورنال‌های معتبر می‌توان یافت که در آن‌ها نسبت به شیوع ویروس‌های زونوتیک (قابل انتقال بین حیوان و انسان) هشدار داده شده بود. مقالاتی که با بررسی‌های ژنتیکی و بر اساس آنالیز داده‌های دانش اپیدمیولوژی با اشاره به H5N1 و H3N2 از شیوع ویروس‌ها و به پیامد آن بیماری‌های مشابه در آینده خبر داده بودند.

پروژه‌های علمی مانند پروژه‌ای به نام پیش‌بینی PREDICT یا (The Global Virome Project (GVP همین حالا در حال شناسایی ویروس‌هایی هستند که پتانسیل این را دارند مانند انواع کروناویروس، همه‌گیری جهانی پیدا کنند.

فراتر از این‌ها، علم امروز و روش‌های مدل‌سازی ریاضی و کامپیوتری و حتی هوش مصنوعی، پیش‌بینی بسیاری از فجایع و اپیدمی‌ها و حتی احتمال بروز آتش‌سوزی در جنگل‌ها را نیز ممکن کرده است.

یک مقاله منتشرشده در نیچر، حدود سه سال پیش، با مدل‌سازی و بررسی نقشه جهانی ویروس‌های پستانداران پیش‌بینی کرده بود که کدام مناطق جهان احتمالاً در معرض شیوع ویروس هستند و کدام پستاندار بیشترین احتمال انتقال ویروس را خواهد داشت.

هرچند این مطالعه محتمل‌ترین حالت شیوع عفونت ویروسی بعدی را در آمریکای جنوبی حدس زده بود، اما منشأ احتمالی آن خفاش ذکر شده بود. خفاش همان منبع ویروسی است که دانشمندان اینک درباره علت شیوع ویروس کرونای جدید نیز سخن می‌گویند.

آیا ویروس کرونا ساختگی است؟

پاسخ دادن به این پرسش هرگز به این سادگی ممکن نخواهد شد. از نظر دانشمندان، برای جواب دادن به چنین پرسشی اطلاعات فراوان و شواهد متقن لازم است و ممکن است بررسی و تحقیق درباره آن سال‌ها به طول بینجامد.

یادداشت‌ها آرا و نظرات نویسندگان خود را بیان می‌کنند و لزوماً بازتاب دیدگاه رادیو فردا نیستند.​
XS
SM
MD
LG